سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیداردوست

در دبیر خانه شورای عالی امنیت ملی چه می گذرد؟(1)

  آنچه در ادامه می آید حاصل مصاحبه‌ای با یکی از اعضای کارگروه اقتصادی شورای عالی امنیت ملی است که در آن به بعضی ابعاد شنیده نشده‌ از وظایف و فعالیتهای دکتر سعید جلیلی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در حوزه اقتصاد اشاره می‌شود و بدیهی است ابعاد دیگر فعالیتهای ایشان همچنان پنهان خواهد ماند.

 taakharestadeim2

جایگاه شورای عالی امنیت ملی

vاز لحاظ رده‌ی قانونی و سازمانی، شورای عالی امنیت ملی بالاترین نهاد تصمیم گیری، بعد از نهاد رهبری است. ریاست آن با رئیس جمهور است و اعضایش هم بعضی حقیقی و بعضی حقوقی اند. اعضای حقیقی، دو نفر نماینده­ی رهبری در این شورا هستند.

 

vشورای عالی امنیت ملی بعد از رهبری تقریبا بالاترین نهاد قانونگذاری کشور است؛ یعنی مصوبات شورای عالی امنیت ملی با تأیید رهبری، لازم الاجرا می­شود و دیگر نیاز به مسیرهای معمول قانونی ندارد. بنابراین فرآیندی سریع و خارج از نظام بروکراسی اداری طی می­شود و به سرعت تصمیمات به عمل مبدل می‌گردد. این موضوع باعث  می‌شود که سایر دستگاه­هاهمکاری بیشتری با این نهاد داشته باشند.

چگونگی انتخاب دبیر شورا

vرئیس جمهور او را به رهبری پیشنهاد می­دهد و با تأیید مقام معظم رهبری، دبیر شورا انتخاب می­شود. هرچند از نظر قانون منعی ندارد که دبیر شورا عضو حقیقی شورا نباشد، اما عرف این بوده که معمولا این دبیر با حکم مقام معظم رهبری خودش هم عضو حقیقی شورا بشود. الان آقای جلیلی هم دبیر شورا هستند و هم نماینده­ی رهبری در شورا.

ساختار دبیرخانه شورا

1)معاونت بین الملل(دکتر باقری):پیگیری مباحث سیاست خارجی، مذاکرات هسته­ای و... .

2)معاونت سیاسی-اجتماعی(سردار نجات): پیگیری مسائل امنیت داخلی.
3) معاونت دفاعی(سردار رشید): مسائل امنیتی ونظامی.
4) معاونت حقوقی(آقای کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان): جنبه­های حقوقی مسائل کشور درآن بحث می­شود.
5) معاونت اقتصادی(دکتر خالدی، معاون بین الملل وزیر نفت).

vاین نشان می­دهد که تمام معاونان آقای جلیلی، افرادی هستند که در مسائل کلان اجرایی کشور نیز صاحب منصب هستند و این مساله باعث می‌شود که دبیرشورای عالی امنیت ملی به کمک معاونهایش از همان ابتدا درجریان تمام مسائل اجرایی کشور قراربگیرد.

 

vذیل هرکدام از این معاونت ها کمیته­هایی تخصصی فعالیت دارند. شبیه کمیسیونهای دولت. مثلا در حیطه مسائل بین الملل، برای حوزه­­های مختلف: اروپا، آمریکا، آسیا، افریقا و... کمیته­های تخصصی وجود دارد که مسائل امنیت ملی ما را در این حوزه­ها رصد می­کنند. در معاونت سیاسی- اجتماعی هم همینطور. بنابراین در دبیرخانه­ی شورای عالی امنیت ملی، شما با حجم زیادی از کمیته های تخصصی ذیل معاونتها مواجه هستید که بحث­ها آنجا پخته وکارشناسی می­شود.

 

 


مدیر انقلابی می خواهیم(3)

یقیناً ما با یک مدیریت انقلابی می‌توانیم مشکلات کشور را حل بکنیم. مدیر انقلابی، فردی است که اطرافیان خودش را به شدّت مراقبت بکند. در تعارف و رودربایستی با کسی گیر نکند. پشت سرِ رفاقت‌ها و رودربایستی‌ها و اسیر باندبازی‌ها و گروه‌بازی‌ها نشود.

یکی دیگر از ویژگی‌های برجست? مدیر انقلابی این است که مدیر انقلابی باید مبانیِ انقلاب اسلامی دستش باشد. مبانیِ نظری دین دستش باشد. اگر مبانی دست یک مدیر انقلابی نباشد، گاهی انقلابی‌گری‌اش او را به انحراف می‌کشاند. یک دفعه‌ای می‌بینید عدالت را ممکن است ترجیح بدهد بر ولایت‌مداری، عدالت‌گرایی را ممکن است ترجیح بدهد بر ولایت‌مداری؛ یا دچار انواع و اقسام انحراف‌ها ممکن است بشود.مدیر انقلابی باید بر مبانیِ انقلاب اسلامی را مسلّط باشد و از نظر نظری هم در این‌باره‌ها کار کرده باشد.

3- قدرت تحول فرهنگی

مدیر انقلابی باید کسی باشد که برای هر اقدام عمرانی‌اش در کشور، یک پیوست فرهنگی داشته باشد. پیوست فرهنگی که بتواند فرهنگ انقلابی کشور را اعتلا ببخشد. شما می‌دانید مسأل? فرهنگ، مسأله‌‌ای است که همیشه مورد انتقاد مقام معظم رهبری بوده. دولت سازندگی، دولت اصلاحات و دولت بعد از اصلاحات، این دولتی که الان ما درِش هستیم هم مورد انتقاد فرهنگیِ مقام معظم رهبری بودند، هم? دولت‌ها. دولت نهم که بسیاری از شاخص‌ها را داشتند و تعریف‌های خوبی دریافت کردند از مقام معظم رهبری، باز مورد گل? مقام معظم رهبری بودند که فرهنگ غریب ماند.

و من می‌خواستم این را در بخش سوم کلام خودم عرض بکنم که یکی از ویژگی‌های بارزی که باید رئیس‌جمهور داشته باشد، قدرت برای ایجاد تحول فرهنگی است که نیاز هست، چنین کسی حتماً از مبانیِ تحول فرهنگی و از مبنای مهمّی که هیچی جز دین اسلام نیست، برخوردار باشد و بتواند در این عرصه قدم بردارد.

ما تا حالا یکی از کارهایی که در کشورمان عقب مانده و باید بهش پرداخته بشود متأسفانه در این سال‌ها بهش پرداخته نشده و در فضای گفتگوهای کاندیداهای محترم هم زیاد طرحی نمی‌بینیم در این‌باره، مسأل? فرهنگ است. مقام معظم رهبری صریحاً در بیرجند فرمودند که در زمین? فرهنگ ما هنوز عقب ماندیم، کاری نکردیم. انتقادهایشان نسبت به دولت‌های پیشین را هم که عرض کردم.

حل بخشی از مسائل اقتصادی ما یقیناً به فرهنگ ربط دارد

شما فکر می‌کنید کدام رئیس‌جمهور، کدام نامزد رئیس‌جمهوری می‌تواند برای فرهنگ تحول‌آفرین باشد؟ باید کسی باشد که بتواند از پس این ماجرا بر بیاید.  بخشی از مسائل اقتصادی ما هم یقیناً به فرهنگ ربط دارد. بنده دیگر در مورد مسائل اقتصادی صحبت نمی‌کنم که اینقدر فضا پر شده نیازی نیست تأکید بکنیم.

فقط مدیریت «انقلابی» می‌تواند مسائل اقتصادی را حل کند

معلوم است که باید مسائل اقتصادی حل بشود. ولی مسائل اقتصادی دوتا عامل بسیار مهم دارد: یک. اینکه مدیریت انقلابی فقط می‌تواند مسائل اقتصادی را حل کند، الگوهای غربی شرقی نمی‌توانند برای ما حلال مشکلات اقتصادی باشند. اگر الگوهای غربی می‌توانستند حلال مشکلات باشند، خب غرب چرا این‌جوری زمین خورده؟ و اصلاً با ساز و کار کشور ما، با ساختار و وضع کشور ما جور درنمی‌آید.

 

دوم اینکه: باید با تحول در فرهنگ و دیدگاه‌ها و نگاه‌ها وضعیت معیشت و اقتصادی را تغییر داد.اکثر نام‌های اقتصادی که مقام معظم رهبری برای سال‌ها قرار می‌دهند، رنگ و بوی فرهنگی دارد. یعنی می‌خواهند در فرهنگ اقتصادی و فرهنگ معیشت تحول ایجاد بکنند. خب ان‌شاءالله ما بتوانیم به این سمت حرکت بکنیم. 


خط مقاومت را باید پررنگ کرد!(2)

ما اگر به سمتی برویم که دشمن از ما ناامید بشود، راحت‌تر زندگی خواهیم کرد. آبادانی فقط در صورت ناامیدی دشمن از ما پدید می‌آید. چه‌جوری می‌شود ما در این انتخابات دشمن را از خودمان ناامید کنیم، باید فکر کنیم. وقتی دشمن ناامید بشود کوتاه می‌آید، وقتی امیدوار باشد فشار می‌آورد، خودشان دارند صریحاً می‌گویند. در سال‌های گذشته می‌گفتند ما تحریم اینقدر ایجاد می‌کنیم، فشار اینقدر ایجاد می‌کنیم تا کوتاه بیایند، کوتاه بیایند؟ چه کسی کوتاه بیاید؟ مردم کوچه و بازار؟ آنها که می‌دانند مردم کوچه و بازار کوتاه نمی‌آیند. یقیناً دلشان را خوش کردند به برخی از سیاستمدارانی که زمین? کوتاه آمدن و سازش در وجودشان هست. به همین دلیل هم بعضی وقت‌ها می‌بینید نسبت به ردّ صلاحیت‌ها اعتراض می‌کنند. انگار امیدهایی داشتند، نه اینکه حالا این اشخاص وابسته به غرب باشند و بخواهند مقابل غرب کوتاه بیایند، نه، این را هم نمی‌خواهیم بگوییم، بلکه آنها برای خودشان یک ساز و کارهایی را درست کرده بودند که بتوانند نفوذهایی را ایجاد بکنند یا حداقل بتوانند راحت‌تر ادّعا کنند که ایران در مقابل غرب کوتاه آمد. خط مقاومت را باید پررنگ کرد.

مدیریت انقلابی است که می‌تواند مشکلات را حل بکند. بنده بسیاری از صحبت‌های کاندیداهای محترم را وقتی که می‌شنوم، پیش خودم می‌گویم خب اینها حرف‌های خوبی است، به شرطی که این کارها را آدم بدهد دست مدیران انقلابی، آنها این کارها را انجام بدهند، و الّا اگر مدیر، انقلابی نباشد و انقلابی عمل نکند که مختصات خاصی دارد از رعایت تقوا، ولایتمداری و بسیاری از نکات، این اهداف خوب و این شعارهای خوب تحقق پیدا نخواهد کرد.

و نکت? سوم هم تحول فرهنگی است که حتی دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی هم شنیدم گله کرده بوده که «کاندیداهای محترم هیچ‌کدام از فرهنگ زیاد صحبت نمی‌کنند.» باید توجه کنیم که مسائل فرهنگی خیلی مسأل? عمده‌ای هست. امیدوار هستم که ما به این سمت حرکت بکنیم.

گاهی اوقات وقتی به نامزدهای محترم نگاه می‌کنیم، می‌پرسیم ایشان چه تخصصی دارد؟ خُب، یک نفر این تخصص را دارد، یک نفر آن تخصص را دارد، هیچ‌کس دارای هم? تخصص‌ها نیست. ولی اگر از بند? عنصر فرهنگی بپرسند، من می‌گویم بهتر است تخصص او فرهنگی باشد، و برای تخصص‌های دیگر مشاور بگذارید. حتی عمرانی، اقتصادی و زمینه‌های دیگر. اینقدر فرهنگ در کشور ما غریب است.

 


سخنرانی حاج آقا پناهیان (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

این بخش از سخنان ایشان معطوف به صحبتهای دیپلمات قدیمی ایست که در یرنامه های تبلیغاتی تلویزونی خود به زمان وزارت خود اشاره می کرد که روابطش با کشورهای مختلف چگونه بوده و اگر باز هم وارد عرصه ی سیاست خارجی شود با بازسازی ای که در عرصه ی سیاست خارجی انجام خواهد داد دوباره ارتباطات بین المللی ایران بهبود خواهد یافت!! گویی که اکنون ما با جامعه ی بین الملل رابطه ای نداریم و سطح روابط خارجیمان پایین است و البته غافل هم هستند از این نکته که حاج اقای پناهیان به ان اشاره کردند که رفتار دشمن امروز با رفتار گذشته اش در زمان این اقایان بسیار تفاوت کرده است!

کسانی که یک مقدار قدیم‌تر در عرصه سیاسی جمهوری اسلامی بودند و می‌خواهند برخی از رفتارهایی که قدیم‌تر وجود داشت را برای فعالیت سیاسیِ امروز در جریان مقاومت مقابل استکبار ملاک قرار بدهند، طبیعتاً توجّه دارند که رفتار دشمن الان خیلی تغییر کرده.

الان دشمن به جایی رسیده که خواسته‌های حداقلیِ مؤمنان و مسلمانان بحرین را دیگر نمی‌تواند تحمل کند و آن‌جور برخوردهای زشت را انجام می‌دهند، صریحاً هم از مستبدین بحرین حمایت می‌کنند. رفتار دشمن الان طوری شده که سوریه را نمی‌تواند تحمل کند، سوریه‌ای که برخی مواضعش نسبت به ایران اسلامی فاصله دارد و حتی گاهی از اوقات همراهی می‌کرد با کشورهای عربی دربار? برخی از اموری که مربوط به اختلافات ایران اسلامی با کشورهای همسایه هست.

الان سوریه را نمی‌توانند آنها دیگر تحمل بکنند، رفتار دشمن به شدّت تغییر کرده، عراق امروز را نمی‌توانند تحمل بکنند. شما روزی نیست که کشتارهای جمعی در عراق صورت نگیرد. امروز استکبار با کمی کوتاه آمدن مقابل خودشان اصلاً نمی‌توانند کنار بیایند، امروز آنها جز به نابودی ملّت و انقلاب ما به هیچ چیز دیگری راضی نیستند.

بنده تصوّر می‌کنم یک مقدار ما اگر بخواهیم کوتاه بیاییم در مقابل استکبار، حتماً آنها از ما می‌خواهند که توبه‌نامه بنویسیم، و حتماً آنها از ما خواهند خواست که علیه پدیده‌ای به نام انقلاب اسلامی هم فعالیت کنیم. خیلی دشمنِ ما سرسخت‌تر شده، سبُعیت و وحشی‌گریِ خودش را خیلی بالا برده، کشورهای اروپایی امروز در اوج وحشی‌گری هستند که راحت دارند اسلحه دادن به سوریه را رواج می‌دهند.

آیا کسانی به مسأله مقاومت مقابل استکبار بی‌توجّهی دارند؟

نمی‌دانم چرا مقام معظم رهبری مکرر در مکرر در این انتخابات بر اصل مقاومت دارند تأکید می‌کنند؟ آیا کسانی هستند که می‌خواهند چراغ مقاومت را کمرنگ بکنند؟! آیا کسانی به مسألهمقاومت مقابل استکبار بی‌توجّهی دارند؟ آیا ما باید مقاومت را در فضای گفتمانیِ انتخابات حتی در بین همه کاندیداها افزایش بدهیم و تقویت کنیم؟ آیا ما باید به مقاوم‌ترین فرد و کسی که محکمتر از همه بایستد در مقابل استکبار جهانی رأی بدهیم؟ نمی‌دانم، ولی مسأله مقاومت مسأله حساس و کلیدی‌ای هست، دشمن در آستانه نابودی است و طبیعتاً بیشترین ضربه‌های خودش را می‌خواهد بزند.

این تکلیف ما را درباره این شاخصه مهم روشن می‌کند. اگرچه امروز بین کاندیداهای محترم معمولاً کسی نیست که علیه مقاومت صحبت بکند، ولی این حساسیت فوق‌العاده مقام معظم رهبری که حتی در صحبت دیروز هم درباره مقاومت تأکید داشتند، نشان می‌دهد که ما باید توجّه خاص به مسأله مقاومت بکنیم و اصلاً رقابت بین کاندیداها بخش عمده‌ایش برمی‌گردد به این موضوع که چه کسی بهتر می‌تواند مقاومت را تحقق بدهد و پرچمدار مقاومت باشد در منطقه و جهان، نگاهی هم باید به مظلومان جهان بیاندازیم.

 

مظلومان جهان همه نگاهشان به انتخابات کشور اسلامیِ ماست. جدا از ظالمان که آنها هم خیلی نگران هستند و کوچکترین نوساناتی را دنبال می‌کنند برای خودشان تحلیل‌های خاص خودشان را ارائه می‌دهند.


اصلاح طلبان آمریکایی ناراضی از حضور جلیلی در انتخاباتند!

مجله آمریکایی The Week :

« آن دسته از مقامات ایرانی و آمریکایی که به دنبال اصلاحات در ایران هستند، به یک میزان از حضور جلیلی در جریان انتخابات ناراضی‌اند. کشورهای غربی که به گفته منابع امنیتی رصد ویژه ای بر انتخابات ایران دارند، همچنان امیدوارند دولتی روی کار بیاید که سر سازش با آمریکا داشته باشد. اگر جلیلی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شود، انتخابات برای آمریکا فاجعه بار خواهد بود .

جلیلی به عنوان یک رزمنده قسم‌خورده زمانی گفته بود که هدف ایران «ریشه‌کن کردن سرمایه‌سالاری، صهیونیسم و کمونیسم و ترویج گفتمان اسلام ناب در جهان» است.

 

ظاهراً جلیلی فلسفه‌ی مقاومت سیاسی علیه غرب را به عنوان درمان گرفتاری‌های اقتصادی ایران ترویج می‌کند. او اخیراً در یک نشست خبری گفت: «این حقیقت که ملت ایران از حقوق خود دفاع می‌کند، [امریکا] را ناامید می‌کند. به برکت مقاومت [ایران]، آن‌ها شاهد پیشرفت چشمگیر ایران هستند.« برای آن‌ها که امیدوار بودند که جنبش سبز روند اصلاحات را تقویت کند، جلیلی می‌تواند یک عقبگرد بزرگ باشد.»(29 می 2013- 8خرداد92)


وزرا با اشتیاق به دبیر خانه می رفتند!

مهندس میرکاظمی(وزیر نفت و صنایع و معادن دولت نهم):

 

 « معمولاً وزیران در بسیاری از جلسات، معاونین و مدیران کل وزارتخانه‌ها را می‌فرستند؛ اما در جلسات شورای عالی امنیت ملی که دکتر جلیلی آنها را اداره می‌کرد، وزرا خودشان بااشتیاق حاضر می‌شوند؛ چون می‌دانند که دکتر جلیلی به‌خوبی جلسات را اداره می‌کند و بر موضوعات مختلف از جمله مسائل اقتصادی اشراف کافی دارد.»


سلیمانی از جلیلی می گوید

دکتر سلیمانی(عضور شورای مرکزی جبهه پایداری، نماینده مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق ارتباطات):

 

 «یکی از امتیازات دکتر جلیلی این است که در شورای عالی امنیت ملی مسئولیت دارد و در آنجا تمام مسائل ‏کشور مطرح می شود و مورد پایش قرار می گیرد. عملاً دبیر شورای امنیت ملی، در مسائل اصلی و کلان کشور دخالت پیدا ‏می کند، هم مسائل اجتماعی، هم مسائل اقتصادی و هم مسائل سیاسی. و مزیت ایشان نسبت به دیگر افرادی که قبلاً در این شورا بوده ‏اند این است که هم اکنون در این شورا مسئولیت دارد و در جریان مسائل روز کشور هست.‏»


کوچولوی ستاد دکتر جلیلی!

بسم الله الرحمن الرحیم
چند روزیه که با زینبم توی ستاد دکتر جلیلی مشغولیم. از صبح تا شب. احساس می کنم توی همین روزها چقدر بزرگ شده. خیلی خوشحالم که دیگه مجبور نیست برای گذروندن وقتش پای تلویزیون بشینه. این چند روز ضمن اینکه با بچه های دوستانم بازی می کنه حواسش به کارهای ما هم هست.  پریروز به من می گفت مامان! منم می خوام رأی بدم!!
 یکی از اتفاقات خوب و شیرین توی ستاد اومدن دکتر جلیلی بود . زینب خودش صبح وقتی بهش گفتم امروز(یکشنبه ی گذشته اگر اشتباه نکنم) دکتر جلیلی می خواد بیاد گفت می خوام مقنعه و چادر سر کنم. ا*ز اونجاییکه من و باباش خیلی دوست داریم اون رو توی همین سن کوچیکش محجبه ببینیم براش مقنعه و چادرتهیه کرده بودیم ولی فقط تشویق میکنیم* برای همین هم خیلی وقتها بدون روسری هست ولی اون روز چون جوّ ستاد رو می دونست و حتماً احتمال می داد که دکتر جلیلی هم مثل خیلی های دیگه از افراد توی ستاد به چادر و مقنعه ی اون ابراز علاقه می کنند ، خواست که با چادر و مقنعه بیاد . اتفاقاً همون طور که فکر می کرد شد. در همان بدو ورود دکتر جلیلی به زینب توجه نشون دادند و سرش رو بوسیدند *البته از اونجا که خیلی وقت بود منتظر ایشون بودیم و زینب هم به اقتضای بازی با بچه ها چادرش رو درآورده بود دفعه ی اول بدون چادر و فقط با مقنعه جلوی دکتر حاضر شد ولی بعد از اینکه اومد خبر دیدن دکتر رو بهم بده با تشویق من چادرش رو با یه ذوق خاصی سر کرد . همسرم که در قسمت آقایان و در حضور دکتر بودند تعریف کرد که *وقتی زینب با چادر دوباره پیش دکتر رفت ایشان با یه نگاه و حالت متعجبانه ای زینب رو مورد توجه محبت آمیز خودشون قرار دادند. ولی از اونجا که زینب هنوز از دکتر خجالت می کشید با وجود اصرار عکاس ستاد نرفت که با ایشون عکس بگیره.و فقط خودش وقتی دکتر به قسمت خانمها اومد و چند دقیقه ای نشست با گوشی یکی از بجه ها مدام از ایشون عکس می گرفت! از هفته ی گذشته تا شب قبل هم زینب سراغ ایشون رو می گرفت  تا اینکه دیروز مجدد ایشان که برای دیدار با حضرت آقای مصباح و نیز برای دیدار عمومی به قم اومده بودند، وارد ستاد شدند.* از قبل توی ذهنم بود که از طریق زینب هدیه ای به ایشون بدم یه هدیه ی معنا دار . یاد سربندی افتادم که ایام فاطمیه توی حرم از بچه های هیئت محبین خریده بودمش. هم سربند خیلی قشنگی بود یعنی برخلاف همه ی سربندها که نوشته ی چاپی دارند این سربند نوشته اش دوخته شده بود و هم جمله ی مناسبی بود برای حال این روزهای ما و توقع ما از کاندیدای خودمون در امروز و آینده*. جمله ی معروف* لبیک یا خامنه ای /لبیک یا حسین است*. صبح موقع اومدن به ستاد، زینب که از شب قبل می دونست دکتر رو فردا خواهیم دید، خودش ازم چادر و مقنعه خواست . بهش گفتم که بیا سربندت رو به دکتر هدیه بده و اون هم قبول کرد.ولی وقتی ایشون به ستاد اومده بودند بدلیل فشردگی کارها و کمبود وقت نتونست دکتر رو ببینه. ولی خوشبختانه شب توی مسجد امام حسن عسگری (علیه السلام) ما که به عنوان انتظامات ستاد جلوی جمعیت بودیم از طریق یکی از آقایون ستاد که زینب رو می شناخت فرستادم زینب رو که برای دادن هدیه پیش دکتر بره . اون بنده ی خدا هم ظاهرا با عکاس های اونجا هماهنگ کرد چون طولی نکشید که دوسه تا عکاس شروع کردن از زینب و سربند توی دستش عکس گرفتن. خلاصه با تدبیر خوب اون بنده ی خدا توی اون ازدحام عکاس و خبرنگار و محافظ دکتر،  زینب رفت و سربندرو به دکتر هدیه داد . *دکتر جلیلی هم سرش رو بوسید بود و یه آفرین هدیه ی زینب کرد.*حیف که خودم هیچ عکسی از زینب نگرفتم.
اینها رو گفتم هم به عنوان یه خاطره ی ماندگار و قشنگ برای خودم ،همسرم و دخترم و هم برای اینکه بگم باید از کودکی بچه هامون رو توی محیط هایی ببریم که دین و دینداری و عمل به مظاهر دین در اون محیط ها یک ارزش هست. بچه ها توی سنینی که هنوز قدرت فهم عمق و حقیقت دین رو ندارند فقط مقلّد رفتار بزرگترها هستند و به عبارتی آینه ی تمام عیار اعتقادات و تمایلات و علاقه های بزرگترهاشون. اگر در این دوران علاقه به دین و دینداری پیدا کنند و در سنین دبستان و اوایل راهنمایی تعبداً عمل به احکام کنند بسیار براشون دینداری دوست داشتنی خواهد بود و براحتی می تونند در سنین نوجوانی و جوانی در بستر مناسبی که براشون فراهم شده به صورت عقلانی و از روی درک و شعور دین و دینداری رو بفهمند و به ارزشها و آرمانهای اون پایبند باشند. من زینب رو توی اینچنین محیط هایی می برم تا عشق خودم به اسلام و رهبرو مکتب و دینم  رو بهش نشون بدم و بهش از همین بچگی نشون بدم که لذتهای بزگتری توی این دنیا هست غیر از خوردنیها و پوشیدنیها و تفریحات مادی. که اگر اون بتونه دلش با این زیباییای معنوی پر بشه قطعا هیچوقت دنیا و ظواهر فریبنده اش دل و ایمان و عقلش رو نمی بره.البته مطمئناً به شرطی که در مراحل بعدی زندگیش هم روی همون اصولی که گفتم من و پدرش بتونیم همراهیش کنیم. زینبم الان 4/5 سال داره . من اون رو برای دین خدا خواستمش و زندگیش رو هم برای حفظ دین خدا می خوام. امیدوارم خدا این توفیق رو به من و پدرش بده.

یاعلی


آیا حمایت روحانیت از کاندیدایی حجت است برای مردم؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها که بحث انتخابات داغ شده است خیلی ها از ترس افتادن در فتنه ی 88 و یا افتادن در دام موسوم به جریان انحرافی و در نتیجه برای اطمینانو جلوگیری از هرگونه اشتباهی در انتخاب رئیس جمهور آینده به فکر افتاده اند که دست به دامن علما شوند و هر چه که ایشان فرمودند را نصب العین خود قرار دهند و در یک کلام زحمت فکر کردن را به بزگوارانی دهند که توان شناسایی فتنه را پیش از وقوع آن دارند و جریانهای انحرافی را پیش از شکل گیری در نطفه خفه کنند تا هزینه های احتمالی برای کشور و ملت درست نشود.

 در حالیکه تجربه ثابت کرده که باید برای تشخیص اصلح تطبیقی بین معیارها و ملاکهای افراد حاضر در صحنه با نظریات و منویات رهبری و امام راحل داد ؛ اگر که می خواهیم انقلاب در مسیر اصلی خود باقی بماند و حفظ شود چرا که ایشان اگر چه که معصوم نیستند ولی به واسطه ی بصیرت و عمق بینشی که دارند و نیز شخصیت همه جانبه ای که دارند تاکنون کمترین اشتباه از ایشان دیده نشده است مضاف بر اینکه این روشن بینی سبب شده که در انتخاب حلقه ی اطرافیان خود و کانالهای اخبار و اطلاعات خود به گونه ای عمل کنند که کسی نتواند به واسطه ی نزدیکی خود به ایشان نظر خود را بر ایشان تحمیل کند و به همین خاطر هم هست که دوست و دشمن به حکمت و تدبیر ایشان اعتراف کرده اند لکن با همه ی احترامی که برای سایر علما قائلم لکن چنین ویژگی شاخصی را نمی توانم در هیچ یک ببینم که اگر بود  یقیناً سکّان اداره ی کشور در دستان کس دیگری بود! شاهد کلامم حمایت های روحانیت معزز در طی انتخابات های گذشته در کشور بوده به عنوان مثال حمایت جامعه ی مدرسین و شخص آیت الله جوادی آملی(زیّد عزّه) از آقای هاشمی در انتخابات 84 و نیز حمایت آیت الله شیخ مجتبی تهرانی (رحمة الله علیه) از همین کاندیدا  که چندی پیش دکتر ولایتی طی مصاحبه ای آنرا مطرح کردند و اذعان داشتند که ایشان بر من تکلیف کردند که با حضور آقای هاشمی شما کنار برو! در حالیکه آقای هاشمی ملاکهایی را که رهبری پیش از انتخابات در مورد رئیس جمهور می گفتند را نداشتند و مردم هم نگاهی به این اقبال و حمایت روحانیت شاخص نکردند و به تشخیص خود عمل کردند و گرچه نقاط ضعف هایی منتخب مردم داشت ولی به قول رهبری گفتمان امام راحل را احیا کردند آنهم در شرایطی که عده ای از بیان آرمانهای امام و انقلاب شرمشان می شد .در نهایت هم حضرت آقا در یک اقدام بی سابقه فرمودند رئیس جمهوری باید بیاید که نقاط قوت رئیس جمهور کنونی را داشته باشد منهای نقاط ضعف او! که بسیار پرمعنابود.یعنی حضرت آقا مثل بسیاری از روحانیت و علمای عزیز بر تمام شایستگی ها و صلاحیت ها و قوّت های دولت نهم و دهم خط بطلان نکشیدند و جا برای چنین تعریفی گذاشتند. لذا با همه ی این توصیفات چرا  عده ای فکر می کنند که احیاناً آیت الله مصباح در مورد انتخاب اصلح اشتباه نکرده باشند؟؟؟خصوصاً وقتی که انسان توانایی های شخصی چون دکتر جلیلی را در عرصه های تئوریک و نیز اجرایی و سیاسی و بین اللمللی می بیند به گونه ای که وجودش برای گروه 5+1 شده موی دماغ ! تعهد ، ایمان ، تقوا، قانون مداری، ساده زیستی، پرهیز از تشریفات مرسوم، مردم داری، پر کار و کم ادعا ، قاطع در عمل و کم حرف، اعتقاد راسخ ایشان به عملی بودن دستورات اسلامی در عرصه ی اجتماعی ،مدیریت موفق ایشان در امر اجرایی ، استقامت و ایستادگی ایشان در دفاع از حقوق ملی به علاوه اینکه ایشان مدت ده سال مدیر بررسی های جاری دفتر رهبری بودند و هم اکنون حدود چهارسال است که نماینده ی رهبری در شورای عالی امنیت ملی هستند همه و همه اصلح بودن ایشان را نمی رساند؟ضمن اینکه هم اکنون که هنوز کسی رئیس جمهور نشده بداخلاقی ها و قانون گریزی هایی همچون تبلیغات زودهنگام از همه ی کاندیداها حتی کاندیدای جبهه ی پایداری دیده می شود و هرکدام سعی در ربودن گوی سبقت از دیگری دارد در حالیکه دکتر جلیلی با قاطعیت ، جوانان اعضای ستاد خود را از هر گونه اقدام تبلیغی منع کرده است نشان از پایبندی چنین فردی به قانون است علی رغم اینکه ممکن است ایشان فرصت را برای شناساندن خود از دست بدهد ولی تمکین می کند آیا این مهم نیست؟سوم اینکه آمدن دکتر لنکرانی به داخل ستاد وزارت کشور با اعوان وانصار پیامهای زیادی دارد که قهراً و قطعاً یکی از آنها سهم دادن به کسانی است که دور ایشان را گرفته اند اتفاقی که کاندیدای مستقلی چون جلیلی با تنها آمدن خود آنرا محکوم کرد. جلیلی هواداران بسیاری دارد ولی تنها و بدون هیچ یاوری برای ثبت نام رفت و این به معنای وام دار نبودن است به هیچ جریان فکری و سیاسی و هیچ باند قدرت و ثروتی.او مطمئناً دلهای مشتاق و پاک ایرانیان بسیاری را با خود همراه خواهد کرد به واسطه ی همین اخلاق مداری و گریز از هر گونه حاشیه سازی ای. به گمان من مردم از احمدی نژاد خسته نشده اند از حاشیه  سازی و جنجال و بی اخلاقی خسته اند و امیدواریم با آمدن انسانی مهذّب و اخلاق مدار به معنای واقعی کلمه به مراد خود برسند.

 یا علی

 

 


چرا سعید جلیلی ؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها در بین دوستان معتقد به گفتمان آرمانی و ایدئولوژیک امام راحل و رهبری عزیز که مبتنی است بر پیاده شدن مبانی اسلام ناب محمدی با مؤلّفه هایی نظیر استکبار ستیزی ، برقراری عدالت اجتماعی، و ساختن جامعه ای با فرهنگ متعالی شیعی که تمامی امکانات خود را در خدمت محرومین و مستضعفین جامعه ی جهانی بکار می گیرد و روزی خود را در خدمت حضرت صاحب العصر و الزمان قرار می دهد که آن دوران ، دوران شکوفایی بشریت است ،بر سر انتخاب کاندیدای ریاست جمهوری که اصلح از سایرین باشد اختلاف بوجود آمده است . اختلافی که ناشی از عملکرد نا صحیح جبهه ی پایداری بوده در انتخاب و اعلام کاندیدای اصلح که به زعم بسیاری از دوستان شائبه ی حزبی گری از آن به مشام می رسد و حزبی گری هم  بواسطه ی سهم دادن پیش از مسئولیت به اعضای حزب و نیز انتخاب کاندیدایی برای حزب که احیاناً اصلح در میان رجال سیاسی مذهبی کشور نیست ، می باشد که این اصلح نبودن را به خوبی می توان از گفنار حضرت آیت الله مصباح یزدی در روزی که جبهه ی پایداری رسما کاندیدای خود را معرفی کرد فهمید. ایشان خطاب به دکتر جلیلی فرمودند که  دوستان در جبهه پایداری ایشان را اصلح شناختند اما "اگر گزینه‌ای بهتر از فرد مورد نظر این جبهه پیدا کردید واجب است به او رای دهید ."

 از طرفی از مدتها قبل که بحث مذاکرات هسته ای توسط دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی انجام میشد و اخباری که از عملکرد دکتر جلیلی  به عنوان رئیس هیئت مذاکره کننده در صداو سیما و جراید منتشر می شد ، بسیاری از اذهان امت حزب الله ایران را به سوی تواناییها و قوت های ایشان به عنوان رئیس جمهور آینده ی ایران اسلامی هدایت می کرد. چرا که او را فردی ساده زیست دارای روحیه ی انقلابی ، مؤمن،  ولایت مدار و سازش ناپذیر در برابر زورگوییهای کشور های غربی و پایبند به ارزشها معرفی می کرد و فی الواقع  هم همین طور بود. تغییر پوشش طرف مذاکره کننده ی غربی خانم "اشتون" همان روزها بود که به سوژ ه ای برای کامران نجف زاده گزارشگر اخبار20:30 و سایر کسانی که پیگیر این مذاکرات بودند،  تبدیل شده بود.

مقاومت مثال زدنی و ایستادگی تحسین برانگیز دکتر جلیلی تا اندازه ای بود که گفته شد در جلسه ای که طرف مذاکره کننده وقتی کشور بزرگ ایران را در صورت کوتاه نیامدن از حقوق هسته ای خود تهدید به جنگ نظامی کرد ، ایشان پای مصنوعی خود را درآورد و بر روی میز مذاکره گذاشت و گفت من این پایم را در جنگ تحمیلی هشت ساله از دست دادم  پای دیگرم را هم در جنگ بعدی می دهم! و بعد جلسه ی مذاکره را با ناراحتی ترک کرد تا به طرف غربی بفهماند که هیأت ایرانی رئیسی دارد که با تمام وجود برای کشورش ایستادگی می کند و اهل میدان خالی کردن نیست. و این یعنی که فشار و تهدید در او و در ملتی که رئیس جمهورش او را برای این کار انتخاب کرده و رهبرش اور ا تأیید نموده ،اثری ندارد.

این گزینه وقتی در اذهان جوانان انقلابی به عنوان اصلح قوت گرفت  که دیده شد جبهه ی پایداری که از حامیان گفتمان امام و رهبری است از فردی حمایت کرد که علی رغم داشتن ویژگیهای بسیار خوب و مطلوب لکن به نظر نمی رسد توان ایستادگی در برابر فشارها و زورگوییهای غربی و البته ایستادگی در برابر اخلالگران در نظام اقتصادی کشور و در یک کلمه توان مبارزه با سردمداران زر و زور و تزویر را داشته باشد. خصوصا اینکه وقتی آزموده شده ای چون جلیلی در دسترس هست چرا باید به سراغ کسی رفت که در این میدان ازموده نشده است؟! و البته این تنها نقطه ی قوت جلیلی نبود. جوانان دانشجو و طلبه ی مشهدی که از سالها پیش با روحیه و افکار ایشان اشنا بودند و اعتقاد راسخ ایشان را برای عملی کردن آموزه های اسلام ناب در سطح کشور دیده بودند به طوریکه تئوری دولت اسلامی و حیات طیبه را در راستای آن ، از زبان او شنیده بودند و نیز اخلاق حسنه و تواضع و اخلاص و مردمی بودن او را در وقتی که او کاندیدای مجلس هفتم شده بود برای مشهد را، از نزدیک دیده بودند برایشان مسجّل شده بود که ایشان همانی است که می تواند پرچمدار واقعی جبهه ی انقلابی گفتمان امام  و رهبری باشد.

سخنان آیت الله علم الهدی خطیب توانمند در خطبه های نماز جمعه ی مشهد در معرفی ایشان و تمجید از روحیه ی انقلابی و دشمن ستیز او به عنوان استاد راهنمای پایان نامه ی دکترای جلیلی که او را مفسّر کامل عیار قرآن خوانده بود به علاوه ی اینکه عنوان پایان نامه ی ایشان سیاست خارجی پیامبر اکرم بوده و نیز عملکرد موفق او در زمانی که در وزارت خارجه بوده به عنوان رئیس بازرسی این وزارت خانه و اخراج 17 سفیر از این وزارت خانه به دلیل فساد مالی و نیز نمایندگی ایشان از سوی رهبری برای شورای عالی امنیت ملی همه و همه آنها را مصمّم کرد که برای آمدن او در عرصه ی کاندیداتوری ریاست جمهوری تلاش کنند . آنها به خوبی می دانستند که جلیلی از آن دسته افرادی نیست که خودش برای آمدن در این پست اقدامی کند و خود را در معرض انتخاب قرار دهد ؛ این را از مرام او برای کاندیداتوری انتخابات مجلس هفتم فهمیده بودند. در آن وقت هم کسانی که او را و اخلاص و توانمندی و تعهد و تخصّصش را دیده بودند و می شناختند  با اصرار برای کاندیداتوری در مجلس راضی کرده بودند و خودشان هم برایش تبلیغات کردند و کمترین میزان هزینه ی تبلیغاتی را شاید بتوان گفت برای یک کاندیدای مجلس پرداختند. در همان زمان هم نحوه ی برخورد ایشان در جریان نامزدی مجلس برای آنها الگویی از اخلاق مداری یک مسلمان معتقد به اسلام را به تصویر کشید تا آنجا که او از این جوانان می خواست که فقط تبلیغ او را کنند نه تخریب دیگران را. در جلسه ای که برای معرفی کاندیدها برقرار کرده بودند او به جای معرفی و سابقه ی خود و این که من که هستم و تاکنون چه ها که نکردم به بیان دیدگاهها و برنامه های خود اکتفاکرد.

داشتن کرسی استادی دانشگاه امام صادق در دروس تفسیر آیات سیاسی قرآن کریم وسیره ی سیاسی پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) و نیز داشتن مطالعه و نظریه در خصوص اقتصاد مقاومتی  هم دلایل دیگر این جوانان بود برای اصلح خواندن دکتر جلیلی در بین رجال سیاسی ای که اعلام نامزدی کرده بودند . و لذا وقتی بارها از زبان کاندیدای جبهه ی پایداری شنیدند که دکتر جلیلی هم از جمله معدود کسانی بود که دوستان در این جبهه برای کاندیداتوری ایشان نظر داشتند ولی خودشان گفته اند که به جمع بندی نهایی نرسیده اند ، تلاش کردند که بار دیگر او را که حالا شناخته شده تر بود برای مردم ایران و نیز جهان خصوصاً برای آمریکا و دولتهایی که طرف مذاکره بودند با ایران در موضوع هسته ای ، راضی کنند تا خودش را نامزد ریاست جمهوری کند و علی رغم اینکه خودش گفته بود برنامه هایی دارم برای اداره ی بهتر کشور ولی هنوز تصمیم نهایی نگرفته بود . آنگونه که دوستانی که از نزدیک با ایشان ملاقات داشتند می گفتند ایشان از تشتت آراء در جبهه ی اصولگرایان نگرانی داشتند ولی وقتی جوانانی از نقاط مختلف ایران به صورت خودجوش گروههایی برای دعوت از ایشان جهت کاندیداتوری ایجاد کردند و طومارهای متعددی با امضاهایی از طرفداران ایشان از طلبه و دانشجو گرفته تا بازاری و افراد عادی برایشان ارسال کردند ، بالآخره توانستند ایشان را متقاعد کنند که آمدن ایشان ، مردم را زودتر به اجماع بر سر یک کاندیدا می رساند و اتفاقاً آمدنشان تشتت آراء اصلگرایان را از بین می برد.

jalili2

اما در کنا رهمه ی این محاسنی که از دکتر جلیلی گفته شد از همه مهم تردر این زمان و شرایط موجود قانون مداری و تقیّد به قانون است تا جائیکه علی رغم تلاش جدی و بی وقفه ی سایر کاندیداها در تبلیغات زودهنگام و پیش از موعد ، ایشان نه خود اقدامی کرده اند و نه اجازه ی اقدامی در این راستا را به علاقه مندان خود داده اند. این پایبندی به قانون در شرایطی  است که ممکن است دیر اقدام کردن منجر به نشناخته شدن باشد در بازار داغ تبلیغات ؛ ولی او حاضر نیست که مصلحت سنجی کند و خودش قانون را دور بزند. همین روحیه ی متعبد اوست که ما را به گرد شمع وجوش پروانه کرده است. ما هرآنچه که در توان داریم برای شناساندن او به ملت عزیز و شریف ایران به کار می بندیم و یقین داریم که دلها همه در دست خداست و اگر او نخواهد حتی برگی بر زمین نمی افتد. و خودش فرمود که من یتق الله یرزقه من حیث لایحتسب