سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیداردوست

روح الله خوانی(4)حضرت علی نمونه ی کامل حاکم اسلامی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

...حکومت اسلام نمونه اش عبارت است از یک همچو شخصیتی که در همه ی جهات مهذب ،بر همه ی جهات معجزه است و البته پیغمبر اکرم این را می دانستند که به تمام معنا کسی مثل حضرت امیر سلام الله علیه نمی تواند باشد لکن نمونه را که باید نزدیک به یک همچو وضعی باشد از حکومت ها تا آخر تعیین فرمودند چنانچه حضرت امیر هم برنامه اش را در آن عهدنامه ی مالک اشتر بیان فرموده است که حکومت و آن اشخاصی که از طرف ایشان حاکم بر بلاد بودند تکلیفشان در این جهات چه است.

...(حضرت امیر علیه السلام) آنهایی را که ایشان را نصیحت می کردند به خیال خودشان که شما یک مدتی معاویه را بگذارید در حکومت شما باشد و بعد که پایه ی حکومت شما قوی شد آن وقت او را رد کنید به هیچ یک از آن حرف ها اعتنا نکرد و حجتشان هم این بود که یک نفر آدمی که بر خلاف موازین الهی رفتار می کند و ظلم را در بلاد راه می اندازد من حتی برای یک آن هم نمی توانم که او را حاکمش قرار دهم بلکه اگر حاکمش قرار می دادند این حجت می شد بر اینکه می شود یک فاسقی هم از طرف ولیّ امر حاکم باشد و حضرت امیر مضایقه کردند از اینکه حتی اگر مصالحی هم آن وقت بود  ...معذلک بر ای خودشان اجازه نمی دیدند که معاویه را حتی یک روز در سلطنت خودش باقی بگذارند و این حجتی است برای ماها که اگر بتونیم باید این حکومت هایی که حکومت جور است کنار بزنیم و اگر خدای نخواسته نتوانیم رضایت بر حکومت آنها ولو یک روز ولو یک ساعت این رضایت بر ظلم است رضایت بر تعدی است رضایت بر غارتگری مال مردم است  و هیچ مسلمی حق ندارد که رضایت بدهد به حکومت ظالمی ولو یک ساعت و همه ی ما مکلفیم که این حکومت ها یی که روی کار آمده اند و بر خلاف موازین الهی و موازین قانونی هستند همه ی ما مکلفیم که با آنها مبارزه بکنیم هر کس به هر مقدار که می تواند باید با آنها معرضه و مبارزه بکند و هیچ عزری پیرفته نیست. 

ج3 صحیفه ی نور ص 197

 


سر پایین انداختن کم است!

 

بسم الله الرحمن الرحیم

از ابتدا به اشتراک گذاشته بود؛

https://plus.google.com/u/0/102889589696871294807

دخترک رو به من کرد وگفت:واقعا؟!گفتم:ببخشید چی واقعا؟! گفت:واقعا شمااز دخترای چادر به سربیشتر از ما خوشتون میاد؟! گفتم:بله گفت:اگه آره، پس چراپسرایی که از ما هاخوششون میاد از کنارما که میگذرند محو مامیشن، ولی همین خود توو امثال تو از چندمتری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازید و رد میشید!گفتم: آره راست میگی،سر پایین انداختن کمه!گفت: کمه؟ببخشیدمتوجه نمیشم؟ گفتم:برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س)باید زانو زد حقا که سر پایین انداختن کمه... 


روح الله خوانی (3)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

" سرلوحه ی هدفتان،اسلام و احکام عدالت پرور آن باشد و ناچار بدون حکومت اسلامی عدالت خواه ، رسیدن به این هدف محال است. تولّی و تبرّی دو اصل اساسی اسلام است؛ باید با حکومت عدل موافق و به حاکم عادل دل ببندید...(ج 2 صحیفه ی نور ص 17)"

"ان شاء الله پیروز خواهید شد  و ان شاء الله با تدریج یک حکومت عدل اسلامی که مردم و عالم بفهمد معنای اسلام چه است و معنای حکومت چه است(تشکیل خواهد شد)...آیا آن طرز حکومت بهتر است آن حکومتی که رسول الله کرد بهتر است که وقتی توی مجلس توی مسجد نشسته بود و مردم و اصحاب هم نشسته بودند می آمدند می گفتند کدام یکی از شما پیغمبر است؟یا آنکه وقتی تشریفات طوری است که همه می فهمند که این دارای این تشریفات عبارت از حاکم است!البته ما نمی توانیم یک همچو حکومتی درست کنیم ماها قادر نیستیم لکن می توانیم یک مقداری نزدیک بشویم به آن حکومت، می توانیم دست دزدها را قطع کنیم.(ج5 صحیفه ی نور ص 148)"

 


روح الله خوانی(2)بالاترین مصیبت بر اسلام!

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد ، همین مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر سلام الله علیه بود و عزای او از عزای کربلا بالاتر بود. مصیبت وارده بر امیرالمومنین و بر اسلام بالانر است از مصیبتی که بر سید الشهدا سلام الله علیه وارد شد. اعظم مصیبتها این مصیبت است که نگذاشتند بفهمند مردم ، اسلام یعنی چه؟ اسلام حالاهم به حال ابهام دارد زندگی می کند ، الآن هم مبهم است ، الآن هم نمی دانند مردم که معنی اسلام چیست؟حکومت اسلامی چیست؟اسلام چه می خواسته بکند؟ چه برنامه ای اسلام داشته است در حکومتش؟ این 5 سال حکومت حضرت امیر با همه ی گرفتاریهایی که بوده است و با همه ی زحمت هایی که از برای حضرت امیر فراهم شد، سلبش عزای بزرگ است و همین 5 ساله و 6 ساله ، مسلمین تا به آخر باید برایش جشن بگیرند ، جشن برای عدالت، جشن برای بسط عدالت، جشن برای حکومتی که اگر چنانچه در یک طرف مملکتش ، در جایی از مملکتش برای یک معاهد ، یک زن معاهد یک زحمتکش ، بیاید یک خلخال از او از پای او در آورد، حضرت ، این حاکم این رئیس ملت ، آرزوی مرگ می کند که مرگ برای من مثلاً بالاتر از این است که در مملکت من یک نفر زنی که معاهد است خلخال را از پایش درآوردند. این حکومت حکومتی است که در رفتنش مردم باید به عزا و سوگواری بنشینند و برای همین 5سال و روز حکومتش باید جشن بگیرند جشن برای عدالت جشن برای خدا جشن برای اینکه این حاکم حاکمی است که با ملت یکرنگ است بلکه سطحش بایین تر است در زندگی و سطح روحیش بالاتر از همه آفاق است و سطح زندگیش پایین تر است از همه ی ملت.

(جلد1 صحیفه ی نور صفحه 165)

 


نهی از منکر مجازی!

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا دوستان ارزشی و مذهبی ما در فضای پارسی بلاگ از اظهار نهی از منکر کوتاهی می کنند و ای بسا خود مروج تصاویر خلاف شرع می شوند اعم از تصاویر زنان و دختران بی حجاب یا بدحجاب و یا تصاویر معانقه ی دختر و پسر !مگر نهی از منکر تکلیف نیست؟تازه وقتی به ایشان تذکر می دهی دلایلی می آورند که در هیچ جا قابل توجیه نیست.آنها نه تنها نهی از منکر نکرده اند که خود مروج منکر شده اند!!!

 

بنده به بسیاری از این دوستان که درخواست دوستی برایم ارسال کرده اند این تذکر را داده ام که نهی از منکر کنید و در کنار آن خودتان مروج چنین تصاویری نباشید. چند نفری این نظر را تأیید کردند و اقدام به حذف نام دارندگان آن تصاویر از فهرست دوستان خود کردند ولی چندین نفر هم بودند که دلایل عجیبی می آوردند از جمله اینکه ما می خواهیم در اثر داشتن ارتباط با چنین افرادی آنها را اصلاح کنیم!!!غافل از اینکه در این مدت خود مروج منکری شده اند که در برابر آن باید پاسخگو باشند چرا که تصاویری را نشر داده اند که خلاف مسلم شرع اسلام است و فساد انگیز و شهوت برانگیز است بعضاً.

ولی بنده به حسب تکلیف هر گاه درخواستی دریافت می کنم ابتدائا فهرست دوستان فرد درخواست دهنده را چک می کنم وقتی تصاویری با سبک آن چنانی که عرض کردم ببینم به ایشان این تذکر را ارسال می کنم. و مطمئنم که اگر همه ی دوستان ارزشی در این فضا چنین عزمی داشته باشند می توانند فضای پارسی بلاگ را لا اقل، از لوث چنین تصاویری پاک کنند. 

نمونه ی نهی از منکر مجازی این حقیر؛

 

با سلام و با تشکر از نظر لطف شما ولی متأسفانه بدلیل وجود تصاویری از زنان بی حجاب و یا بد حجاب در میان لینک دوستانتان از پذیرش درخواستتان معذورم. ولی بدلیل نظر لطف شما این کلام زیبا را تقدیم می کنم:

"گفتن گناه به گناهکار با زبان خوش و با لحن مناسب و در جایى هم با زبان تند - در مواردى که مفسده‌یى به وجود نیاید - گناه را در جامعه کم خواهد کرد و به ضعف و انزوا خواهد انداخت. چرا ما از این موضوع غافلیم؟ همه‌ى آحاد مردم، در محیط کسب و خانه و جمع دوستان و در محیط درس و دانشگاه و کلاً در هر جایى که هستند، اگر خلافى را دیدند، به خلافکار بگویند: این، از نظر اسلام خلاف است؛ چرا انجام مى‌دهى؟ گفتن همین یک کلمه مؤثر است. اگر زبانهاى گوناگون و نفَسهاى مختلف گناه را تذکر بدهند، گناهکار به طور غالب از گناه و تخلف دست خواهد کشید؛ چه این تخلف، تخلف شرعى و چه تخلف از قوانین باشد."رهبری،19/10/68

 


روح الله خوانی (1) فقه تئوری واقعی اداره انسان!

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

"... مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد. برای مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسائل سیاسی اظهار نظر نمی کنم. آشنایی به روش برخورد با حیله ها و تزویر های فرهنگ حاکم بر جهان ، داشتن بصیرت و دید اقتصادی ، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان،شناخت سیاست ها و حتی سیاسیون و فرمول های دیکته شده ی آنان و درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه داری و کمونیزم که در حقیقت استراتژی حکومت بر جهان را ترسیم می کنند ، از ویزگی های یک مجتهد جامع است. یک مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست هدایت یک جامعه ی بزرگ اسلامی و حتی غیر اسلامی را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدی که در خور شدن مجتهد است واقعاً مدیر و مدبّر باشد. حکومت در نظر مجتهد واقعی فلسفه ی عملی تمای فقه در تمامی زوایای زنذدگی بشریت است ، حکومت نشان دهنده ی جنبه ی عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است ، فقه ، تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است.

هدف اساسی این است که ما چگونه می خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات جواب داشته باشیم و همه ی ترس استکبار از همین مسئله است که فقه و اجتهاد جنبه ی عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان بوجود آورد."

(صحیفه ی نور ج 21 صفحه 98)

ادامه دارد...

 

 


خلاصه ی سیری در سیره ی نبوی(10)

بسم الله الرحمن الرحیم

علل دشواری دعوت انبیاء

استاد مطهری در این بخش به دلایل دشواری دعوت انبای می پردازند و نکاتی را یادآور می شوند که بسیار برای مبلغین اسلامی مفید و ارزشمند است؛

1- ابلاغ انبیاء الهی به فکر و عقل مردم بوده است. یعنی مطلب را باید آنچنان بیان می کردند که تا عقل نفوذ کند و عقل هم جز با برهان و استدلال و به تعبیر قرآن جز با حکمت، پیامی را نمی پذیرد اذاست که قران می فرماید :

"ّأدع الی سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة". 

قران کریم بعد از ابلاغ به عقل از طریق حکمت وموعظه ی حسنه، دومین وظیفه را  بشیر و نذیر بودن معرفی می فرماید . و نذیر یعنی اعلام خطرکننده همراه با ترساندن.

2- دومین علت دشواری دعوت پیامبران ، دعوت به دل است . استاد در اینجا اضافه می کنند که "پیام الهی گذشته از اینکه باید در عقلها نفوذ کند در دلها هم باید نفوذ کند . یعنی باید در اعماق روح بشر وارد بشود و تمام احساسات او یعنی تمام وجودش را در اختیار بگیرد . لذا پیامبرانند که بشر را در راه حقیقت می توانند به حرکت درآورند نه فیلسوفان!" حرکت دادن جامعه توسط انبیاء به سمت منافع انبیاء نیست بلکه حرکتی است که انسانها را تائب می کند.

3- باید دعوت و بیانشان مبین باشد . یعنی در عین اینکه کلام در اوج حقایق هست ، ساده  و روشن باشد ، عمومی فهم باشد مردم حرفشان را بفهمند و درک کند . یکی از شرایط مبلغ این است که مستمع وقتی که از پای منبر او بر می خیزد ، با دامنی پر برخیزد. واقعا مطلبی را فهمیده باشد.

4- مبلغ باید کلامش از کمال خیرخواهی باشد و برخاسته از سوز دل باشد و انگیزه ای غیر از خیر و مصلحت مردم نداشته باشد . لذاست که پیامبران دائما می گویند که " و أنصح لکم" ، " و أنا لکم ناصح" ، " انّی لکما لمن الناصحین".

5-پرهیز از تکلف، شرط دیگر تبلیغ است . تکلف یعنی خود را به مشقت انداختن. اینکه انسان چیزی را که به آن اعتقاد ندارد بخواهد در دل مردم وارد کند. معنای دیگر تکلف را گفته اند که یعنی قول بدون عمل؛ یعنی انسان انچه را که نمی داند بخواهد به زور بیان کند.

ادامه دارد...

 


خطا در طرح مسئله ی هولوکاست!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز به بهانه ی گذر از احمدی نژاد و ترس از آمدن کسی که از جنس احمدی نژاد باشد حتی پا روی آرمانهای انقلاب هم گذاشته می شود. نمونه اش مطلبی است که در ذیل آمده است. و البته ما در سی و چهار ساله گذشته اقداماتی از این دست که بر خلاف منافع ملی بود را بسیار انجام داه ایم ولی فعلا این آقایان از بیان آنها خودداری می کنند اما هیچ تعجب نباید کرد که بعدا از همه ی گذشته ی خود عذرخواهی کنند مثل فرمان حضرت امام در خصوص سلمان رشدی! یا حتی دستور راهپیمایی روز قدس! مگر راهپیمایی روز قدس چه سودی برای ما داشت؟(البته از منظر این حضرات) و یا انقلاب دوم یعنی تسخیر لانه ی جاسوسی! کاری که نه تنها سودی در برنداشت که همه اش هم ضرر بود نمونه ی امروزی آن فیلم جنجالی "آرگو" خب اگر ما در آنروز این خطا را نکرده بودیم که امروز این فیلم ساخته نمی شد!! و البته اساسی تر از همه ی اینها ما نباید انقلاب می کردیم چون که چنان کشور را به مخاطره انداختیم که کلی جوان از دست دادیم جنگ بر این کشور تحمیل شد فشارهای اقتصادی و تحریم نصیب ما شد و چه بدست آوردیم؟! و اینها حرفهای شرمندگان از انقلاب است که نوع امروزی و آبرومندانه اش زیر سوال بردن طرح مسئله ی هولوکاست است. والعاقبة للمتقین

علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی روز گذشته طی گفت و گویی با یکی از خبرگزاری‌ها مسائلی را مطرح کرد که باعنوان «مطرح کردن هولوکاست بر خلاف منافع ملی بود» در رسانه‌ها بازتاب یافت.

ایشان در این گفت و گو با اشاره به این مساله که در دوره دولت‌های نهم و دهم برخی تنش‌ها بیهوده ایجاد شد مثالی بیان کرده‌اند که در مورد یک موضوع که افکار عمومی اروپا، آمریکا یا سازمان ملل نسبت به آن حساس بوده رفتار غلطی صورت گرفته است.

رییس کمیسیون امنیت ملی بلافاصله در پاسخ به سوال خبرنگار که می‌گوید منظور شما موضوع طرح هولوکاست است؟ می افزاید: «بله، هزینه‌اش را پرداخت کردیم بدون اینکه سودی داشته باشد، خب چرا شورای امنیت علیه ما بیانیه بدهد، چرا باید کشورهای اروپایی همه ما را محکوم کنند، چه نیازی به این کار بود، به نظر من این اشتباهی بود که واقع شد و برخلاف منافع ملی بود، راهبرد نظام هم در زمان امام خمینی(ره) و هم در زمان مقام معظم رهبری داشتن رابطه خوب با همه کشورهاست، در این قاعده استثنا آمریکاست به این دلیل که ما با آن‌ها رابطه نداریم و سیاست آنها علیه ما خصمانه است البته بحث رژیم صهیونیستی جداست چرا که اصلا این رژیم را کشور نمی‌شناسیم. خب این راهبرد نظام است و ما نباید برخلاف این راهبرد در عمل اقداماتی را انجام دهیم که سیاست راهبردی و کلان نظام دچار خدشه شود که شد.»


سیری در سیره نبوی (9)

بسم الله الرحمن الرحیم

استاد شهید مرتضی مطهری در فرازی از کتاب  ارزنده ی "سیری در سیره نبوی "به مسئله ی تبلیغ ، ارزش آن و شرایط مبلّغ اشاره می فرمایند و ابتدائاً برای نشان دادن اهمیت مسئله ی تبلیغ از دیدگاه

قرآن به مواردی در این کتاب آسمانی اشاره می کنند از جمله :

1- در خواست حضرت موسی از خداوند برای معاونت و همراهی برادرش هارون در امر رسالت در زمانیکه امر به دعوت فرعون شده بود. 

2- خطاب قران کریم به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله وسلّم :

1) " ألم نشرح لک صدرک و وضعنا عنک وزرک الّذی أنقض ظهرک و رفعنا لک ذکرک"

2)" فإنّ مع العسر یسری انّ مع العسر یسری فإذا فرغت فأنصب"

3)"إنّا سنلقی علیک قولاً ثقیلا"؛ که مراد از سخن سنگین ، محتوای سخن است که تحمل آن شدید و سخت است.

بعد از ذکر این موارد استاد شهید با استناد به همین ایات برداشت می کنند که اولین شرط در دعوت و پیامرسانی ، شرح صدر است یعنی دل و ظرفیت وسیع به اندازه ی دنیا یابد باشد.

ادامه دارد...

 


شهید حاج حسین خرازی

بعد خواندن عقد ، امام یک پول مختصری به شان داد بروند مشهد ،ماه عسل.پول را داده بود به احمد آقا. گفته بود "جتگ تموم بشه زیارت هم میریم."...با خانمش دوتایی رفتند اهواز.کتاب یادگاران.(حاج حسین خرازی .شهادت: 8 اسفند 65)

شادی ارواح طیبه ی شهدا:

"الّلهم صلّ علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و السّر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک"