بسم الله الرحمن الرحیم
بیان نقاط قوت رئیس جمهور فعلی که منتخب یازدهم ملت ، باید واجد آنها باشد و نقاط منفی ایشان که رئیس جمهور بعدی نباید داشته باشد!
این روزها مهمترین بحث در بین مردم کوچه و بازار و نیز در رسانه های مختلف، بحث داغ انتخابات است. موضوعی که فکرها و دلها و البته جیبهای بسیاری را به خود مشغول داشته است. هر کس تلاش می کند تا یا برای خودش رأی جمع کند و یا برای کاندیدای مورد علاقه اش. دلیلش هم واضح است. مردم ایران اسلامی به خوبی در مدت این 34 سال پس از انقلاب به خوبی دریافته اند که رأیشان مؤثر است و هر چند که هر کس تنها یک رأی می دهد ولی می تواند با همان رأی سرنوشتی را برای کشورش رقم بزند که قطعا در زندگی خود او تأثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد. فضای آزاد سیاسی کشور به گونه ای است که طیف های مختلفی که گفتمان درون نظامی دارند در انتخابات حاضر می شوند و هر گروه و سلیقه ی سیاسی در نظر دارد تا نظام و کشور را به گونه ای که خود می پسندد و بهتر می داند اداره کند.
سیستم اجرایی کشور هم به گونه ای طراحی شده که حقیقتا افکار و اندیشه های رئیس جمهور و تیم همراهش کشور را برای مدتی که در اختیار دارند با افکار و عقاید و حتی رفتار آنها همسو می کند و دلیل عمده ی آن هم این است که بخش عظیمی از بودجه ی نظام در دست قوه ی مجریه قرار دارد. با تجربیات دهه های گذشته و انتخابات مختلفی که در کشور بوده و روی کار آمدن افکار و سلیقه های مختلف و گاهاً متضاد این اطمینان به مردم داده شده که رأیشان محفوظ است و این خودشان هستند که آینده ی کشور را بر طبق سلیقه ی خود رقم می زنند . هرچند که عده ای مغرضانه سعی داشته و دارند که سلامت انتخابات را زیر سؤال ببرند.در حالیکه دلیل محکم و واضح مدعای ما ، همین جنب و جوش ها و تکاپوی افراد مختلف از زن و مرد و پیر و جوان در این روزها و روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری است.
اینکه عده ای نگران روی کار آمدن دوباره ی جریان مرده ی اصلاح طلبان هستند و عده ای دیگر نگران روی کار آمدن مجدد اصولگرایان و بالاخص طیف فکری رئیس جمهور کنونی که چه مصیبت ها که از سوی او بر ایشان نرفته است! که به عقیده ی بنده مهمترین این مصیبت ها رفتن آبروی بسیاری از مدیران گذشته است و سخت شدن کار بسیاری از کسانی که چشم به پیروزی در انتخابات دوخته اند. از این جهت که توقعات مردم بالا رفته است نسبت به هشت سال گذشته!
چرا که مردم به خوبی دریافته اند که می شود رئیس جمهور بود ولی در کاخ اقامت نکرد و عزت خود و کشور خود را در پذیرایی از مهمانان خارجی در کاخهای به جا مانده از طاغوت ، جستجو نکرد!
میشود رئیس جمهور بود و با مردم شهر و روستا دم خور بود و بر رو ی فرش کهنه ی فلان پدر یا مادر پیری که نشان شهادت بر سینه ی فرزندشان نقش بسته ، نشست و خاضعانه در برابر عظمت آنها سر فرود آورد!
می شود رئیس جمهور بود و وقتی که در دانشگاه سیاسی امیرکبیر عکست را به آتش کشیدند نه تنها مانند رئیس جمهور قبلی که ادعای آزادی بیانش گوش فلک را کر کرده بود ولی در عرصه ی عمل در برابر اعتراض مودبانه ی دانشجویان توهین نکرد، بلکه آرام و استوار با خنده ای شیرین بر لب گفت اینها همه فرزندان من هسنند! اما دنیا بداند اگر خودما را هم بسوزانند دست از آرمانهای خودمان بر نخواهیم داشت!
می شود رئیس جمهور بود و اشک از صورت دختر و پسر یتیمی که با آرزوهای بسیار به سراغ رئیس جمهورشان رفته اند پاک کرد و پسرک فقیر و کهنه پوش را در کنار خود نشاند و دستی از سر محبت بر سر او کشید!
می شود رئیس جمهور بود و در دانشگاه صهیونیستی کلمبیا با آن همه هجمه ی تبلیغاتی ، آرام و متین ایستاد و لبخند ی بر لب نشاند و شروع کرد به خواندن دعای همیشگی شیعیان عالم...اللهم عجل لولیّک الفرج!
می شود رئیس جمهور بود و در صحن سازمان ملل به جای اینکه تئوریهای از رده خارج شده ی غربیها را در برابر شان پس داد، از صلح جهانی و عدل جهانی و حکومت حق الهی و موعود آخرالزمانی که روزی با حضرت مسیح خواهد آمد سخن گفت و نام و یاد او را در سراسر عالم گستراند!و ذهنها و دلها را به یا او و شوق آمدنش مشغول کرد!
می شود رئیس جمهور بود و در برابر یاوه گوییها و انتقادات بی در و پیکر و مغرضانه ی دیگران خم به ابرو نیاورد و به جای پاسخ دادن یه آنها به کار خود مشغول بود و تا ساعتها س از تعطیلی رسمی ادارات کشور و بلکه تا پاسی از نیمه شب به دنبال عمران و آبادانی کشور بود و برای سرپانگه داشتن خود زیر سرم رفت نه اینکه سر سفره های غذای آنچنانی که مردمان مستضعف و محروم کشورش هرگز یک دهم آن را هم ندیده اند بنشیند .مردمانی که خود بارها و بارها از نزدیک با آنها ملاقات داشته.
می شود رئیس جمهور بود و به گونه ای قاطع در برابر یاوه گوی های دشمنان ایستاد که بارها و بارها خشم و غضب آنها را به رخ جهانیان کشید به گونه ای که ترک کردن صحن سازمان ملل را بر ماندن در آن ترجیح می دادند!
می شود رئیس جمهور بود و برای انجام فرمان رهبری و برای اینکه کلام حضرتش روی زمین نماند نیمه ی شب به وزیرش زنگ بزند که فلانی امشب در جلسه آقا این را فرمودند. الآن گفتم که شاید تا فردا زنده نباشم که این حرف را به تو برسانم!
می شود رئیس جمهور بود و نه تنها از بیان آرمانهای امام امت خجلت زده نشد و نه تنها آنها را به موزه های تاریخ نسپرد که با سربلندی تمام از آنها یاد کند و آرمانهای امام را به یاد مردم آورد و با به یاد آوردن آرمان حکومت عدل جهانی تحمل مشکلات را برای مردم هموار کند.
می شود رئیس جمهور بود و با عمل به ایمان و اعتقاد خود چنان ایستادگی ای در برابر دشمنان از خود نشان داد که جوانان مسلمان منطقه را هم به این اعتقاد رساند که می شود در برابر زورگویی های مستکبران ایستاد و عزیز شد که عزت دست یافتنی است در سایه ی ایمان و اقتدار!
می شود رئیس جمهور بود و چنان با مستضعفین عالم همراهی کرد و مهربانی و دلسوزی کرد که در هرجا که پا گذاشتی خیل عظیمی از مردم جهان به استقبالت بیایند حتی در جایی مثل لبنان که خودشان سید حسن نصرالله را دارند که به عالمی می ارزد!
می شود رئیس جمهور بود و چنان در برابر مستکبران ایستادگی کرد که برای آمدنت از مدتها قبل ترس و دلهره در جانشان بیفتد و در برابر سازمان ملل در اعتراض به تو صف ببندند و اینها نه مردمان مومن و مظلوم عالم باشند که طرفداران رژیم غاصب صهیونیستی باشند و از فریادهای تو که آرمان خمینی کبیر را به تصویر می کشانی و محو شدن اسرائیل را از صفحه ی روزگار تمنّا می کنی به خشم آمده باشند!
می شود رئیس جمهور بود و رنج سفرهای مختلف به اقصا نقاط کشور را به خود متحمل شد ولی از نزدیک با مردمی که ولی نعمتت هستند روبرو شد و کابینه ی خود را از تهران به همه ی ایران منتقل کرد!
آری میشود ولی چقدر سخت است برای شیک پوشان و مرفهانی که عمران و آبادی کشور را می خواهند ولی نه به هر بهایی! سربلندی کشور را می خواهند ولی از سربلندی اسلام و حکومت عدل جهانی دم نمی زنند. زور گویی دشمن را نمی خواهند ولی توان ایستادگی در برابر او را هم ندارند و از ترس اینکه مبادا زخمی بر چهره شان بنشیند و یا گرسنگی و سختی ای را متحمل شوند از در گفتگو و مصالحه ی با او در می آیند . حاضرند از آرمانها عقب نشینی کنند ولی از دینارها نه! از فلسطین حمایت خواهند کرد ولی نه به اندازه ای که هولوکاست را زیر سوال ببرند چرا که این را پا روی دم شیر گذاشتن می دانند!
می خواهند مومن باشند ولی در صف جهاد با کفار شرکت نکنند!
می خواهند سری در بین سرهای بزرگان عالم درآورند و ارتباط داشتن با پاپتی های عالم و به قول امام راحل پابرهنه ها و مستضعفین عالم را اگر چه تعدادشان بیشمار هم باشد را کسر شأن جمهوری اسلامی می دانند!
مدعی اند که پیرو امام و رهبری هستند ولی این جمله را که مسئولین نظام باید ساده زیست باشند را از صحیفه ی امام و رهبری پاک کنند!
آنها که گفتیم نقاط قوت ردیس جمهور مکتبی و ارزشی مان دکتر احمدی نژاد بود و هست و اینها که در پایان گفتیم نقاظ ضعفی است که دیگران به پای ایشان نوشته اند! البته بنده و امثال بنده که دکتر احمدی نژاد را احیاگر گفتمان انقلاب و امام راحل می دانیم هیچ گاه ایشان را بری ء از اشتباه و ضعف ندانسته و نمی دانیم ولی آنهایی را که در اینجا ذکر شد و دیگران نقاط ضعف ایشان و دولتشان تلقی می کنند را هم نقطه ی ضعف نمی دانیم. آری ما رئیس جمهوری می خواهیم که علاوه بر اینکه چنین امتیازات و ویژگیهای فوق العاده و تحسین برانگیزی که تنها از یک روح بلند مومن و مخلص و راسخ در ایمان برمی خیزد ، داشته باشد بلکه
- در عمل به فرمان رهبری تعلل به خرج ندهد،
- از کسانی که حاشیه سازی های بی مورد می کنند و هم وزن خودشان سخن نمی گویند حمایت نکند و کوچکانی را که بزرگ نیستند را بزرگ نکند هر چند که معتقد باشد به خاطر انتسابشان با وی تحقیر شده اند و در حقشان ظلم شده است،
- برای رفع مفاسد اقتصادی تلاش دقیقتری داشته باشد،
- برای مشکلات فرهنگی کشور از انسانهای توانمند بیشتری استفاده کند و علاوه بر اینکه خود یک عنصر فرهنگی و فرهنگ ساز است مثل دکتر احمدی نژاد، فرهنگ سازی کلان هم داشته باشد،
- چالشهای قانونی و خلأهای قانونی را از مجراهای خودشان رفع کند نه با مقاومت در برابر اجرای قانون. هرچند که آن قانون را مشکل دار و ناقص بداند،
- تعامل بهتری با مجلس و قوه ی قضائیه داشته باشد و از پتانسیل بزرگ آنها در جهت اصلاح امور کشور استفاده کند،
- دشمن تراشی نکند بلکه دوستان ناآگاه را دلسوزانه نسبت به مسائل مختلف آشنا کند و با خود همراه کند،
- علاوه بر اینکه حلقه ی مدیران کشور را گسترده می کند کما اینکه دکتر احمدی نژاد کردند و مدیریت اجرایی کشور را از دست عده ای محدود گرفتند و افراد متعددی را وارد این حلقه کردند، با نخبگان تعامل بهتری داشته باشد ،
- همانگونه که به کار عمران و آبادانی کشور اهتمام جدی دارد نقشه ی راهی برای بهبود وضع اقتصادی کشور هم داشته باشد،
- سیستم نظارت بر بازار خود را تقویت کندو با کسانی که همچون اختاپوست بر اقتصاد و بازار این کشور چنبره زده اند برخورد صریح و قاطعی داشته باشد که لازمه ی همه ی اینها داشتن تعامل خوب و قوی با دو قوه ی دیگر است نه اینکه آنها را در برابر خود ببیند. و البته هر جا که کار را تنگ دید و احساس کرد که در این دو قوه هم مانع تراشی و سنگ اندازی می شود با مشورت با رهبری گره ها را باز کند و اعتقاد داشته باشد اگر روزی قرار بود که از طریق مردم و با استفاده از پتانسیل مردمی با کسانیکه سرمایه های کشور را به غارت می برند و بر سیستمهای قضایی و قانونی کشور چنگ انداخته اند استفاده شود این کار باید توسط رهبری انجام شود نه توسط او. که این کار برای حفظ امنیت و آرامش کشور و ایجاد فضای امن برای رساندن کشور به نقطه ی متعالی و اوج خود بهتر است. و این است معنای اینکه انتخابات مایه ی رشد ملت است چرا که هر کسی که رئیس جمهور می شود باید نقاط قوت رئیس جمهور فعلی را داشته باشد و بریء از نقاظ ضعف های او باشد و ملتی که چنین انتخابی کند در مسیر پیشرفت و موفقیت خواهد بود.
ان شاء الله خداوند متعال مددی کند که چنین فردی در بین کاندیداها موجود باشد و خودش دلها و ذهنهای مردم را به سوی او هدایت کند همانطوریکه در انتخابات 84 و 88 هم همین شد و بیش از آنکه دکتر احمدی نژاد برای خود تبلیغ کند حقیقتا گروههای خودجوش مردمی برای ایشان هزینه و تبلیغ می کردند. ارزاق دانشجویی خودمان از یادم نرفته که بچه ها در آن روزها سهم کاغذ های A4خود را می بردند به ستاد های مردمی و خودشان را در هزینه ی تبلیغات کاندیدای خود شریک می کردند.
ان تنصروا الله ینصرکم و یثبّت اقدامکم
یاحق