سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خط مقاومت را باید پررنگ کرد!(2)

ما اگر به سمتی برویم که دشمن از ما ناامید بشود، راحت‌تر زندگی خواهیم کرد. آبادانی فقط در صورت ناامیدی دشمن از ما پدید می‌آید. چه‌جوری می‌شود ما در این انتخابات دشمن را از خودمان ناامید کنیم، باید فکر کنیم. وقتی دشمن ناامید بشود کوتاه می‌آید، وقتی امیدوار باشد فشار می‌آورد، خودشان دارند صریحاً می‌گویند. در سال‌های گذشته می‌گفتند ما تحریم اینقدر ایجاد می‌کنیم، فشار اینقدر ایجاد می‌کنیم تا کوتاه بیایند، کوتاه بیایند؟ چه کسی کوتاه بیاید؟ مردم کوچه و بازار؟ آنها که می‌دانند مردم کوچه و بازار کوتاه نمی‌آیند. یقیناً دلشان را خوش کردند به برخی از سیاستمدارانی که زمین? کوتاه آمدن و سازش در وجودشان هست. به همین دلیل هم بعضی وقت‌ها می‌بینید نسبت به ردّ صلاحیت‌ها اعتراض می‌کنند. انگار امیدهایی داشتند، نه اینکه حالا این اشخاص وابسته به غرب باشند و بخواهند مقابل غرب کوتاه بیایند، نه، این را هم نمی‌خواهیم بگوییم، بلکه آنها برای خودشان یک ساز و کارهایی را درست کرده بودند که بتوانند نفوذهایی را ایجاد بکنند یا حداقل بتوانند راحت‌تر ادّعا کنند که ایران در مقابل غرب کوتاه آمد. خط مقاومت را باید پررنگ کرد.

مدیریت انقلابی است که می‌تواند مشکلات را حل بکند. بنده بسیاری از صحبت‌های کاندیداهای محترم را وقتی که می‌شنوم، پیش خودم می‌گویم خب اینها حرف‌های خوبی است، به شرطی که این کارها را آدم بدهد دست مدیران انقلابی، آنها این کارها را انجام بدهند، و الّا اگر مدیر، انقلابی نباشد و انقلابی عمل نکند که مختصات خاصی دارد از رعایت تقوا، ولایتمداری و بسیاری از نکات، این اهداف خوب و این شعارهای خوب تحقق پیدا نخواهد کرد.

و نکت? سوم هم تحول فرهنگی است که حتی دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی هم شنیدم گله کرده بوده که «کاندیداهای محترم هیچ‌کدام از فرهنگ زیاد صحبت نمی‌کنند.» باید توجه کنیم که مسائل فرهنگی خیلی مسأل? عمده‌ای هست. امیدوار هستم که ما به این سمت حرکت بکنیم.

گاهی اوقات وقتی به نامزدهای محترم نگاه می‌کنیم، می‌پرسیم ایشان چه تخصصی دارد؟ خُب، یک نفر این تخصص را دارد، یک نفر آن تخصص را دارد، هیچ‌کس دارای هم? تخصص‌ها نیست. ولی اگر از بند? عنصر فرهنگی بپرسند، من می‌گویم بهتر است تخصص او فرهنگی باشد، و برای تخصص‌های دیگر مشاور بگذارید. حتی عمرانی، اقتصادی و زمینه‌های دیگر. اینقدر فرهنگ در کشور ما غریب است.

 


آیا حمایت روحانیت از کاندیدایی حجت است برای مردم؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها که بحث انتخابات داغ شده است خیلی ها از ترس افتادن در فتنه ی 88 و یا افتادن در دام موسوم به جریان انحرافی و در نتیجه برای اطمینانو جلوگیری از هرگونه اشتباهی در انتخاب رئیس جمهور آینده به فکر افتاده اند که دست به دامن علما شوند و هر چه که ایشان فرمودند را نصب العین خود قرار دهند و در یک کلام زحمت فکر کردن را به بزگوارانی دهند که توان شناسایی فتنه را پیش از وقوع آن دارند و جریانهای انحرافی را پیش از شکل گیری در نطفه خفه کنند تا هزینه های احتمالی برای کشور و ملت درست نشود.

 در حالیکه تجربه ثابت کرده که باید برای تشخیص اصلح تطبیقی بین معیارها و ملاکهای افراد حاضر در صحنه با نظریات و منویات رهبری و امام راحل داد ؛ اگر که می خواهیم انقلاب در مسیر اصلی خود باقی بماند و حفظ شود چرا که ایشان اگر چه که معصوم نیستند ولی به واسطه ی بصیرت و عمق بینشی که دارند و نیز شخصیت همه جانبه ای که دارند تاکنون کمترین اشتباه از ایشان دیده نشده است مضاف بر اینکه این روشن بینی سبب شده که در انتخاب حلقه ی اطرافیان خود و کانالهای اخبار و اطلاعات خود به گونه ای عمل کنند که کسی نتواند به واسطه ی نزدیکی خود به ایشان نظر خود را بر ایشان تحمیل کند و به همین خاطر هم هست که دوست و دشمن به حکمت و تدبیر ایشان اعتراف کرده اند لکن با همه ی احترامی که برای سایر علما قائلم لکن چنین ویژگی شاخصی را نمی توانم در هیچ یک ببینم که اگر بود  یقیناً سکّان اداره ی کشور در دستان کس دیگری بود! شاهد کلامم حمایت های روحانیت معزز در طی انتخابات های گذشته در کشور بوده به عنوان مثال حمایت جامعه ی مدرسین و شخص آیت الله جوادی آملی(زیّد عزّه) از آقای هاشمی در انتخابات 84 و نیز حمایت آیت الله شیخ مجتبی تهرانی (رحمة الله علیه) از همین کاندیدا  که چندی پیش دکتر ولایتی طی مصاحبه ای آنرا مطرح کردند و اذعان داشتند که ایشان بر من تکلیف کردند که با حضور آقای هاشمی شما کنار برو! در حالیکه آقای هاشمی ملاکهایی را که رهبری پیش از انتخابات در مورد رئیس جمهور می گفتند را نداشتند و مردم هم نگاهی به این اقبال و حمایت روحانیت شاخص نکردند و به تشخیص خود عمل کردند و گرچه نقاط ضعف هایی منتخب مردم داشت ولی به قول رهبری گفتمان امام راحل را احیا کردند آنهم در شرایطی که عده ای از بیان آرمانهای امام و انقلاب شرمشان می شد .در نهایت هم حضرت آقا در یک اقدام بی سابقه فرمودند رئیس جمهوری باید بیاید که نقاط قوت رئیس جمهور کنونی را داشته باشد منهای نقاط ضعف او! که بسیار پرمعنابود.یعنی حضرت آقا مثل بسیاری از روحانیت و علمای عزیز بر تمام شایستگی ها و صلاحیت ها و قوّت های دولت نهم و دهم خط بطلان نکشیدند و جا برای چنین تعریفی گذاشتند. لذا با همه ی این توصیفات چرا  عده ای فکر می کنند که احیاناً آیت الله مصباح در مورد انتخاب اصلح اشتباه نکرده باشند؟؟؟خصوصاً وقتی که انسان توانایی های شخصی چون دکتر جلیلی را در عرصه های تئوریک و نیز اجرایی و سیاسی و بین اللمللی می بیند به گونه ای که وجودش برای گروه 5+1 شده موی دماغ ! تعهد ، ایمان ، تقوا، قانون مداری، ساده زیستی، پرهیز از تشریفات مرسوم، مردم داری، پر کار و کم ادعا ، قاطع در عمل و کم حرف، اعتقاد راسخ ایشان به عملی بودن دستورات اسلامی در عرصه ی اجتماعی ،مدیریت موفق ایشان در امر اجرایی ، استقامت و ایستادگی ایشان در دفاع از حقوق ملی به علاوه اینکه ایشان مدت ده سال مدیر بررسی های جاری دفتر رهبری بودند و هم اکنون حدود چهارسال است که نماینده ی رهبری در شورای عالی امنیت ملی هستند همه و همه اصلح بودن ایشان را نمی رساند؟ضمن اینکه هم اکنون که هنوز کسی رئیس جمهور نشده بداخلاقی ها و قانون گریزی هایی همچون تبلیغات زودهنگام از همه ی کاندیداها حتی کاندیدای جبهه ی پایداری دیده می شود و هرکدام سعی در ربودن گوی سبقت از دیگری دارد در حالیکه دکتر جلیلی با قاطعیت ، جوانان اعضای ستاد خود را از هر گونه اقدام تبلیغی منع کرده است نشان از پایبندی چنین فردی به قانون است علی رغم اینکه ممکن است ایشان فرصت را برای شناساندن خود از دست بدهد ولی تمکین می کند آیا این مهم نیست؟سوم اینکه آمدن دکتر لنکرانی به داخل ستاد وزارت کشور با اعوان وانصار پیامهای زیادی دارد که قهراً و قطعاً یکی از آنها سهم دادن به کسانی است که دور ایشان را گرفته اند اتفاقی که کاندیدای مستقلی چون جلیلی با تنها آمدن خود آنرا محکوم کرد. جلیلی هواداران بسیاری دارد ولی تنها و بدون هیچ یاوری برای ثبت نام رفت و این به معنای وام دار نبودن است به هیچ جریان فکری و سیاسی و هیچ باند قدرت و ثروتی.او مطمئناً دلهای مشتاق و پاک ایرانیان بسیاری را با خود همراه خواهد کرد به واسطه ی همین اخلاق مداری و گریز از هر گونه حاشیه سازی ای. به گمان من مردم از احمدی نژاد خسته نشده اند از حاشیه  سازی و جنجال و بی اخلاقی خسته اند و امیدواریم با آمدن انسانی مهذّب و اخلاق مدار به معنای واقعی کلمه به مراد خود برسند.

 یا علی

 

 


برای رئیس جمهورم متأسفم!

بسم الله الرحمن الرحیم

فذکّر ان نفعت الذکری!

امروز در روز پایانی ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری اتفاق نامیمو نی رخ داد که هر چند سابقه ی تاریخی هم دارد ولی از آنجا که در عرف سیاسی و حتی از دید مردم  هم پسندیده نیست از کسی سر زد که مدعی پیروی از خط اصیل امام و رهبری است و خواهان برقراری عدالت در ایران و بلکه در سراسر جهان است بسیار زشت تر و ناپسند تر بود و آنهم حمایت رئیس دولت از کاندیداتوری یک فرد خاص است.صرفنظر از اینکه این فرد چه کسی است این نوع حمایت کردن بسیار بسیار نازیبا و ناپسند است و از عدالت اسلامی به دور است. کمااینکه تا کنون هم این سفر دور چهارم دولت که با امکان وسیع دولتی و با هزینه ی وجهه ی دولت برای حمایت از یک کاندیدای مشخص صورت گرفته بود  عمل زشتی بود. دکتر احمدی نژاد باید توجه کنند که حمایت رئیس قوه ی مجریه که مسئولیت برگزاری انتخابات هم بر عهده ی دولت و کابینه ی او هست حق ندارد از شخص خاصی حمایت رفتاری یا گفتاری داشته باشد چه از جهت اینکه شرایط مساوی را برای همه ایجاد نمی کند و چه از این حیث که سلامت انتخابات را ولو در اذهان مردم به خطر می اندازد . هر چند که آب هم در هاون کوبیدن است . چرا که مردم عزیز ایران از سر حب به کسی به همه ی عقاید و افکار و آراء او الزاما پایبند نیستند و این خاصیت روح آزاد ایرانی مسلمان است لذا اینگونه حمایت کردن ها فقط و فقط از ارزش شخص رئیس دولت آن هم  در واپسین روزهای عمر دولت دهم می کاهد و لاغیر.والعاقبة للمتقین


نادیده گرفتن آرمانها به بهانه ی واقع گرایی؟!

 

به گزارش فارس، کامران باقری لنکرانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ظهر امروز (دوشنبه) در برنامه‌ای که از سوی بسیج دانشجویی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد ضمن تبریک ولادت حضرت زهرا (س) اظهار داشت: موضوعی که این روزها بسیار مطرح می‌شود، ‌این است که ما برای برون رفت از مشکلات فعلی باید ابتدا مشکلات خود را با دنیا حل کنیم و از این رو مذاکره با آمریکا را به عنوان یک دستور کار جدی در نظر می‌گیرند تا از این طریق بخشی از فشارها را خنثی کنند.
 
لنکرانی با بیان اینکه این صورت مسئله بسیار جذاب است و به همین دلیل ممکن است بخشی از افکار عمومی را متوجه خود کند، ادامه داد: کسانی که تاکنون اعلام حضور کرده‌اند، این سیاست را با بیانات مختلفی دنبال می‌کنند.
 
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: باید به این مسئله نگاه تاریخی و عمیق داشته باشیم و ببینیم که آیا منافع ملی کشورمان از این طریق تأمین می‌شود یا خیر.
 
وی با اشاره به سیاست واحد دانشگاه از دوران جنگ سرد تاکنون خاطرنشان کرد: آمریکا همواره سعی کرده که با نشان دادن یک موجود خطرناک، نوعی اتحاد در جهان سرمایه‌داری به رهبری خود ایجاد کند و در دورانی شوروی این نقش را داشت و در حال حاضر این موضوع به سمت جریان‌های اسلامی که مصداق آن ایران است، سوق یافته و در این موضوع می‌توان به مانور آمریکا بر مسئله اشغال لانه جاسوسی و جریان سلمان رشدی اشاره کرد.
 
لنکرانی با بیان اینکه طبق اعتراف اندیشمندان آمریکایی نوع تفکر عربستان سعودی وهابی برای آمریکا خطرناک‌تر نه ایران اسلامی، تصریح کرد: با این وجود تغییری در رفتار آمریکا ایجاد نشده و آنها همواره به دنبال دوگانه کردن شرایط هستند.
 
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرد: اگر در این شرایط کسی از مذاکره با آمریکا صحبت کند، در حالی که به نتایج این کار آگاهی نداشته باشد ترجمان اظهاراتش دست کشیدن جمهوری اسلامی از اصول خود است درحالی که آمریکا هیچگاه حاضر به امتیاز دادن نخواهد بود از این رو ما باید نشان دهیم که محتاج مذاکره با آمریکا نیستیم.
 
وی با بیان اینکه ما نمی‌گوییم اصل گفت‌وگو محال است اما معتقدیم راه‌حل ما در حال حاضر مذاکره با آمریکا نیست، افزود: آمریکا در مذاکره بنای حل مشکلات را ندارد.
 
لنکرانی خاطرنشان کرد: ما نمی‌گوییم کسانی که از رابطه با آمریکا صحبت می‌کنند لزوما افراد بد و وابسته‌ای هستند اما در سیاست خارجی ما باید همه مسائل را به صورت کامل در نظر بگیریم و فقط برای یک قشر خاص خاکستری صحبت نکنیم. از این رو کسی که ادعای سکان‌داری کشور را دارد، باید منافع ملی کشور را در نظر بگیرد.
 
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه منافع امروز ما در مذاکره بی‌قید و شرط با آمریکا نیست، افزود: آمریکا به دنبال شکست ایران است اما ما به دنبال ماجراجویی نیستیم و تحت هر شرایطی از منافع خود حمایت می‌کنیم و در واقع همین مقاومت ما بوده است که باعث شده غرب نتوانسته حمله فیزیکی و نظامی را مورد توجه قرار دهد.
 
وی با تاکید بر اینکه مقاومت ما کاملا عقلانی است، ادامه داد: قذافی رهبر لیبی نمونه فردی بود که در مقابل غرب کوتاه آمد و دیدیم که او اولین قربانی غربی‌ها در مورد بیداری اسلامی بود.
 
لنکرانی با اشاره به اینکه گاهی برخی از سیاسیون با تجربه اشتباهات بسیار بزرگ، مرتکب می‌شوند، گفت: عقلانیت واقعی همسو با اعتقادات ماست و از این رو مهمترین دوگانه انتخابات آتی این است که آیا مامی‌توانیم به آرمان‌های خود پایبند بوده و در عین حال مشکلات کشور را حل کنیم؟ خیلی از افراد می‌خواهند بقبولانند که راه‌حل کار‌آمدی زیر پا گذاشتن آرمان‌هاست.

 


انتخابات مایه ی رشد یک ملت است!

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بیان نقاط قوت رئیس جمهور فعلی که منتخب یازدهم ملت ، باید واجد آنها باشد و نقاط منفی ایشان که رئیس جمهور بعدی نباید داشته باشد!

این روزها مهمترین بحث در بین مردم کوچه و بازار و نیز در رسانه های مختلف، بحث داغ انتخابات است. موضوعی که فکرها و دلها و البته جیبهای بسیاری را به خود مشغول داشته است. هر کس تلاش می کند تا یا برای خودش رأی جمع کند و یا برای کاندیدای مورد علاقه اش. دلیلش هم واضح است. مردم ایران اسلامی به خوبی در مدت این 34 سال پس از انقلاب به خوبی دریافته اند که رأیشان مؤثر است و هر چند که هر کس تنها یک رأی می دهد ولی می تواند با همان رأی سرنوشتی را برای کشورش رقم بزند که قطعا در زندگی خود او تأثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد. فضای آزاد سیاسی کشور به گونه ای است که طیف های مختلفی که گفتمان درون نظامی دارند در انتخابات حاضر می شوند و هر گروه و سلیقه ی سیاسی در نظر دارد تا نظام و کشور را به گونه ای که خود می پسندد و بهتر می داند اداره کند.

سیستم اجرایی کشور هم به گونه ای طراحی شده که حقیقتا افکار و اندیشه های رئیس جمهور و تیم همراهش کشور را برای مدتی که در اختیار دارند با افکار و عقاید و حتی رفتار آنها همسو می کند و دلیل عمده ی آن هم این است که بخش عظیمی از بودجه ی نظام در دست قوه ی مجریه قرار دارد. با تجربیات دهه های گذشته و انتخابات مختلفی که در کشور بوده و روی کار آمدن افکار و سلیقه های مختلف و گاهاً متضاد این اطمینان به مردم داده شده که رأیشان محفوظ است و این خودشان هستند که آینده ی کشور را بر طبق سلیقه ی خود رقم می زنند . هرچند که عده ای مغرضانه سعی داشته و دارند که سلامت انتخابات را زیر سؤال ببرند.در حالیکه دلیل محکم و واضح مدعای ما ، همین جنب و جوش ها و تکاپوی افراد مختلف از زن و مرد و پیر و جوان در این روزها و روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری است. 

اینکه عده  ای نگران روی کار آمدن دوباره  ی جریان مرده ی اصلاح طلبان هستند و عده ای دیگر نگران روی کار آمدن مجدد اصولگرایان و بالاخص طیف فکری رئیس جمهور کنونی که چه مصیبت ها که از سوی او بر ایشان نرفته است! که به عقیده ی بنده مهمترین این مصیبت ها رفتن آبروی بسیاری از مدیران گذشته است و سخت شدن کار بسیاری از کسانی که چشم به پیروزی در انتخابات دوخته اند. از این جهت که  توقعات مردم بالا رفته است نسبت به هشت سال گذشته!

چرا که مردم به خوبی دریافته اند که می شود رئیس جمهور بود ولی در کاخ اقامت نکرد و عزت خود و کشور خود را در پذیرایی از مهمانان خارجی در کاخهای به جا مانده از طاغوت ، جستجو نکرد!

میشود رئیس جمهور بود و با مردم شهر و روستا دم خور بود و بر رو ی فرش کهنه ی فلان پدر یا مادر پیری که نشان شهادت بر سینه ی فرزندشان نقش بسته ، نشست و خاضعانه در برابر عظمت آنها سر فرود آورد!

می شود رئیس جمهور بود و وقتی که در دانشگاه سیاسی امیرکبیر عکست را به آتش کشیدند نه تنها مانند رئیس جمهور قبلی که ادعای آزادی بیانش گوش فلک را کر کرده بود ولی در عرصه ی عمل در برابر اعتراض مودبانه ی دانشجویان توهین نکرد، بلکه آرام و استوار با خنده ای شیرین بر لب گفت اینها همه فرزندان من هسنند! اما دنیا بداند اگر خودما را هم بسوزانند دست از آرمانهای خودمان بر نخواهیم داشت!

می شود رئیس جمهور بود و اشک از صورت دختر و پسر یتیمی که با آرزوهای بسیار به سراغ رئیس جمهورشان رفته اند پاک کرد و پسرک فقیر و کهنه پوش را در کنار خود نشاند و دستی از سر محبت بر سر او کشید!

می شود رئیس جمهور بود و در دانشگاه صهیونیستی کلمبیا با آن همه هجمه ی تبلیغاتی ، آرام و متین ایستاد و لبخند ی بر لب نشاند و شروع کرد به خواندن دعای همیشگی شیعیان عالم...اللهم عجل لولیّک الفرج!

می شود رئیس جمهور بود و در صحن سازمان ملل به جای اینکه تئوریهای از رده خارج شده ی غربیها را در برابر شان پس داد، از صلح جهانی و عدل جهانی و حکومت حق الهی و موعود آخرالزمانی که روزی با حضرت مسیح خواهد آمد سخن گفت و نام و یاد  او را در سراسر عالم گستراند!و ذهنها و دلها را به یا او و شوق آمدنش مشغول کرد!

می شود رئیس جمهور بود و در برابر یاوه گوییها و انتقادات بی در و پیکر و مغرضانه ی دیگران خم به ابرو نیاورد و به جای پاسخ دادن یه آنها به کار خود مشغول بود و تا ساعتها س از تعطیلی رسمی ادارات کشور و بلکه تا پاسی از نیمه شب به دنبال عمران و آبادانی کشور بود و برای سرپانگه داشتن خود زیر سرم رفت نه اینکه سر سفره های غذای آنچنانی  که مردمان مستضعف و محروم کشورش هرگز یک دهم آن را هم ندیده اند بنشیند .مردمانی که خود بارها و بارها از نزدیک با آنها ملاقات داشته.

می شود رئیس جمهور بود و به گونه ای قاطع در برابر یاوه گوی های دشمنان ایستاد که بارها و بارها خشم و غضب آنها را به رخ جهانیان کشید به گونه ای که ترک کردن صحن سازمان ملل را بر ماندن در آن ترجیح می دادند!

می شود رئیس جمهور بود و برای انجام فرمان رهبری و برای اینکه کلام حضرتش روی زمین نماند نیمه ی شب به وزیرش زنگ بزند که فلانی امشب در جلسه آقا این را فرمودند. الآن گفتم که شاید تا فردا زنده نباشم که این حرف را به تو برسانم

می شود رئیس جمهور بود و نه تنها از بیان آرمانهای امام امت خجلت زده نشد و نه تنها آنها را به موزه های تاریخ نسپرد که با سربلندی تمام از آنها یاد کند و آرمانهای امام را به یاد مردم آورد و با به یاد آوردن آرمان حکومت عدل جهانی تحمل مشکلات را برای مردم هموار کند.

می شود رئیس جمهور بود و با عمل به ایمان و اعتقاد خود چنان ایستادگی ای در برابر دشمنان از خود نشان داد که جوانان مسلمان منطقه را هم به این اعتقاد رساند که می شود در برابر زورگویی های مستکبران ایستاد و عزیز شد که عزت دست یافتنی است در سایه ی ایمان و اقتدار!

می شود رئیس جمهور بود و چنان با مستضعفین عالم همراهی کرد و مهربانی و دلسوزی کرد که در هرجا که پا گذاشتی خیل عظیمی از مردم جهان به استقبالت بیایند حتی در جایی مثل لبنان که خودشان سید حسن نصرالله را دارند که به عالمی می ارزد!

می شود رئیس جمهور بود و چنان در برابر مستکبران ایستادگی کرد که برای آمدنت از مدتها قبل ترس و دلهره در جانشان بیفتد و در برابر سازمان ملل در اعتراض به تو صف ببندند و اینها نه مردمان مومن و مظلوم عالم باشند که طرفداران رژیم غاصب صهیونیستی باشند و از فریادهای تو که آرمان خمینی کبیر را به تصویر می کشانی و محو شدن اسرائیل را از صفحه ی روزگار تمنّا می کنی به خشم آمده باشند!

 می شود رئیس جمهور بود و رنج سفرهای مختلف به اقصا نقاط کشور را به خود متحمل شد ولی از نزدیک با مردمی که ولی نعمتت هستند روبرو شد و کابینه ی خود را از تهران به همه ی ایران منتقل کرد!

آری میشود ولی چقدر سخت است برای شیک پوشان  و مرفهانی که عمران و آبادی کشور را می خواهند ولی نه به هر بهاییسربلندی کشور را می خواهند ولی از سربلندی اسلام و حکومت عدل جهانی دم نمی زنند. زور گویی دشمن را نمی خواهند ولی توان ایستادگی در برابر او را هم ندارند و از ترس اینکه مبادا زخمی بر چهره شان بنشیند و یا گرسنگی و سختی ای را متحمل شوند از در گفتگو و مصالحه ی با او در می آیند . حاضرند از آرمانها عقب نشینی کنند ولی از دینارها نه! از فلسطین حمایت خواهند کرد ولی نه به اندازه ای که هولوکاست را زیر سوال ببرند چرا که این را پا روی دم شیر گذاشتن می دانند!

می خواهند مومن باشند ولی در صف جهاد با کفار شرکت نکنند!

می خواهند سری در بین سرهای بزرگان عالم درآورند و ارتباط داشتن با پاپتی های عالم و به قول امام راحل پابرهنه ها و مستضعفین عالم را اگر چه تعدادشان بیشمار هم باشد را کسر شأن جمهوری اسلامی می دانند!

مدعی اند که پیرو امام و رهبری هستند ولی این جمله را که مسئولین نظام باید ساده زیست باشند را از صحیفه ی امام و رهبری پاک کنند!

آنها که گفتیم نقاط قوت ردیس جمهور مکتبی و ارزشی مان دکتر احمدی نژاد بود و هست و اینها که در پایان گفتیم نقاظ ضعفی است که دیگران به پای ایشان نوشته اند! البته بنده و امثال بنده که دکتر احمدی نژاد را احیاگر گفتمان انقلاب و امام راحل می دانیم هیچ گاه ایشان را بری ء از اشتباه و ضعف ندانسته  و نمی دانیم ولی آنهایی را که در اینجا ذکر شد و دیگران نقاط ضعف ایشان و دولتشان تلقی می کنند را هم نقطه ی ضعف نمی دانیم. آری ما رئیس جمهوری می خواهیم که علاوه بر اینکه  چنین امتیازات و ویژگیهای فوق العاده و تحسین برانگیزی که تنها از یک روح بلند مومن و مخلص و راسخ در ایمان برمی خیزد ، داشته باشد بلکه

- در عمل به فرمان رهبری تعلل به خرج ندهد،

- از کسانی که حاشیه سازی های بی مورد می کنند و هم وزن خودشان سخن نمی گویند حمایت نکند و کوچکانی را که بزرگ نیستند را بزرگ نکند هر چند که معتقد باشد به خاطر انتسابشان با وی تحقیر شده اند و در حقشان ظلم شده است،

- برای رفع مفاسد اقتصادی تلاش دقیقتری داشته باشد،

- برای مشکلات فرهنگی کشور از انسانهای توانمند بیشتری استفاده کند و علاوه بر اینکه خود یک عنصر فرهنگی و فرهنگ ساز است مثل دکتر احمدی نژاد، فرهنگ سازی کلان هم داشته باشد،

چالشهای قانونی و خلأهای قانونی را از مجراهای خودشان رفع کند نه با مقاومت در برابر اجرای قانون. هرچند که آن قانون را مشکل دار و ناقص بداند،

- تعامل بهتری با مجلس و قوه ی قضائیه داشته باشد و از پتانسیل بزرگ آنها در جهت اصلاح امور کشور استفاده کند،

- دشمن تراشی نکند بلکه دوستان ناآگاه را دلسوزانه نسبت به مسائل مختلف آشنا کند و با خود همراه کند،

- علاوه بر اینکه حلقه ی مدیران کشور را گسترده می کند کما اینکه دکتر احمدی نژاد کردند و مدیریت اجرایی کشور را از دست عده ای محدود گرفتند و افراد متعددی را وارد این حلقه کردند، با نخبگان تعامل بهتری داشته باشد ،

- همانگونه که به کار عمران  و آبادانی کشور اهتمام جدی دارد نقشه ی راهی برای بهبود وضع اقتصادی کشور هم داشته باشد،

- سیستم نظارت بر بازار خود را تقویت کندو با کسانی که همچون اختاپوست بر اقتصاد و بازار این کشور چنبره زده اند برخورد صریح و قاطعی داشته باشد که لازمه ی همه ی اینها داشتن تعامل خوب و قوی با دو قوه ی دیگر است نه اینکه آنها را در برابر خود ببیند. و البته هر جا که کار را تنگ دید و احساس کرد که در این دو قوه هم مانع تراشی و سنگ اندازی می شود با مشورت با رهبری گره ها را باز کند و اعتقاد داشته باشد اگر روزی قرار بود که از طریق مردم و با استفاده از پتانسیل مردمی با کسانیکه سرمایه های کشور را به غارت می برند و بر سیستمهای قضایی و قانونی کشور چنگ انداخته اند استفاده شود این کار باید توسط رهبری انجام شود نه توسط اوکه این کار برای حفظ امنیت و آرامش کشور و ایجاد فضای امن برای رساندن کشور به نقطه ی متعالی و اوج خود بهتر است. و این است معنای اینکه انتخابات مایه ی رشد ملت است چرا که هر کسی که رئیس جمهور می شود باید نقاط قوت رئیس جمهور فعلی را داشته باشد و بریء از نقاظ ضعف های او باشد و ملتی که چنین انتخابی کند در مسیر پیشرفت و موفقیت خواهد بود.

ان شاء الله خداوند متعال مددی کند که چنین فردی در بین کاندیداها موجود باشد و خودش دلها و ذهنهای مردم را به سوی او هدایت کند همانطوریکه در انتخابات 84 و 88 هم همین شد و بیش از آنکه دکتر احمدی نژاد برای خود تبلیغ کند حقیقتا گروههای خودجوش مردمی برای ایشان هزینه و تبلیغ می کردند. ارزاق دانشجویی خودمان از یادم نرفته که بچه ها در آن روزها سهم کاغذ های A4خود را می بردند به ستاد های مردمی و خودشان را در هزینه ی تبلیغات کاندیدای خود شریک می کردند. 

ان تنصروا الله ینصرکم و یثبّت اقدامکم

یاحق

 

 


خطا در طرح مسئله ی هولوکاست!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز به بهانه ی گذر از احمدی نژاد و ترس از آمدن کسی که از جنس احمدی نژاد باشد حتی پا روی آرمانهای انقلاب هم گذاشته می شود. نمونه اش مطلبی است که در ذیل آمده است. و البته ما در سی و چهار ساله گذشته اقداماتی از این دست که بر خلاف منافع ملی بود را بسیار انجام داه ایم ولی فعلا این آقایان از بیان آنها خودداری می کنند اما هیچ تعجب نباید کرد که بعدا از همه ی گذشته ی خود عذرخواهی کنند مثل فرمان حضرت امام در خصوص سلمان رشدی! یا حتی دستور راهپیمایی روز قدس! مگر راهپیمایی روز قدس چه سودی برای ما داشت؟(البته از منظر این حضرات) و یا انقلاب دوم یعنی تسخیر لانه ی جاسوسی! کاری که نه تنها سودی در برنداشت که همه اش هم ضرر بود نمونه ی امروزی آن فیلم جنجالی "آرگو" خب اگر ما در آنروز این خطا را نکرده بودیم که امروز این فیلم ساخته نمی شد!! و البته اساسی تر از همه ی اینها ما نباید انقلاب می کردیم چون که چنان کشور را به مخاطره انداختیم که کلی جوان از دست دادیم جنگ بر این کشور تحمیل شد فشارهای اقتصادی و تحریم نصیب ما شد و چه بدست آوردیم؟! و اینها حرفهای شرمندگان از انقلاب است که نوع امروزی و آبرومندانه اش زیر سوال بردن طرح مسئله ی هولوکاست است. والعاقبة للمتقین

علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی روز گذشته طی گفت و گویی با یکی از خبرگزاری‌ها مسائلی را مطرح کرد که باعنوان «مطرح کردن هولوکاست بر خلاف منافع ملی بود» در رسانه‌ها بازتاب یافت.

ایشان در این گفت و گو با اشاره به این مساله که در دوره دولت‌های نهم و دهم برخی تنش‌ها بیهوده ایجاد شد مثالی بیان کرده‌اند که در مورد یک موضوع که افکار عمومی اروپا، آمریکا یا سازمان ملل نسبت به آن حساس بوده رفتار غلطی صورت گرفته است.

رییس کمیسیون امنیت ملی بلافاصله در پاسخ به سوال خبرنگار که می‌گوید منظور شما موضوع طرح هولوکاست است؟ می افزاید: «بله، هزینه‌اش را پرداخت کردیم بدون اینکه سودی داشته باشد، خب چرا شورای امنیت علیه ما بیانیه بدهد، چرا باید کشورهای اروپایی همه ما را محکوم کنند، چه نیازی به این کار بود، به نظر من این اشتباهی بود که واقع شد و برخلاف منافع ملی بود، راهبرد نظام هم در زمان امام خمینی(ره) و هم در زمان مقام معظم رهبری داشتن رابطه خوب با همه کشورهاست، در این قاعده استثنا آمریکاست به این دلیل که ما با آن‌ها رابطه نداریم و سیاست آنها علیه ما خصمانه است البته بحث رژیم صهیونیستی جداست چرا که اصلا این رژیم را کشور نمی‌شناسیم. خب این راهبرد نظام است و ما نباید برخلاف این راهبرد در عمل اقداماتی را انجام دهیم که سیاست راهبردی و کلان نظام دچار خدشه شود که شد.»


آقایان!حتی کودکان خردسال هم ناظر بر اعمال و گفتار شمایند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

بزرگان و رجال سیاسی کشور باید این نکته را در نظر داشته باشند که نه تنها در معرض دید و قضاوت نسل امروز هستند که نسل های آینده هم ناظر اعمال و رفتار و گفتار ایشان هستند و در همین خردسالی هم به قضاوت کارهای آنها می نشینند.

حالا اینکه چقدر برای آنها مهم است را نمی دانم ولی خوانندگان را به اتفاقی تأمل برانگیز دعوت می کنم؛

از آنجائیکه بنده و همسرم  هر دو پیگیر مسائل روز جامعه خصوصاً مسائل سیاسی هستیم در اولین فرصتی که برایمان پدید آمد و وقایعی را که در روز یکشنبه ی سیاه مجلس می گذشت را با هم پیگیری می کردیم و نه تنها متن منتشره از سوی خبرگزاریها را خواندیم ک ه با دسترسی به فایل صوتی جلسه ، بحثهای آنروز را هم باهم شنیدیم. و در همه ی این مدت زینب خانم ما که دختری چهار ساله است در اتاقی که ما بودیم مشغول بازی بود.

روز ها می گذشت و ما بدون توجه به دقت و نگاه کودکمان حادثه ی اتفاق افتاده را دنبال می کردیم و تحلیل خود را هم از آن روز و هم از گفتار ها  و تحلیل های دیگران بیان می کردیم. تا اینکه روز راهپیمایی شد و حادثه ی قم اتفاق افتاد.باز هم اتفاقی دیگر و تحلیل دیگر.

نکته ی تأمل برانگیز اینکه در این مدت دخترم هر وقت صحن مجلس را از تلویزیون می دید با هیجان می آمد و آنرا نشانم می داد و وقتی آقای لاریجانی را می دید می گفت مامان آقای لاریجانی! چرا بهش کفش و مهر پرت کردن؟؟من هم می گفتم مردم از دستش ناراحت بودن ولی کار خیلی بدی کردن و اون هم  تأیید می کرد. از انروز به بعد جو غالب منزل ما این بود که موضع گیری آقا چه خواهد بود و لذا منتظر فرمایشات رهبری بودیم. آنروز که حضرت آقا دیدار با مردم تبریز داشتند ما علاوه بر بخشهای مختلف خبری ، بیانات مبسوطشان را هم با یکدیگر از تلویزیون تماشا کردیم. بنده بعد از شنیدن فرمایشات رهبری و با توجه به اینکه از نامه ی رئیس مجلس به ایشان با خبر بودم به همسرم گفتم که چرا ایشان یک عذر خواهی هم نکردند؟و خوب باز هم بحث و تحلیل پیرامون اینکه چرا و چطور شد و نامه ی رئیس جمهور کجا رفت و از این جور بحث ها!این مسئله گذشت تا فردای آن روز ساعت 14 که از طریق اخبار شنیدیم که رئیس مجلس گفتند که"آنچه از اشکالات به قوه مقننه مربوط می‌شود را می‌پذیریم و عذرخواهی می‌کنیم."

دخترم با شنیدن این حرف دوید به طرف من و پرسید مامان چی گفت؟من هم در پاسخ او گفتم عذر خواهی کرد از آقا!با خوشحالی گفت آفرین! و  بعد از چند دقیقه اومد و گفت مامان ! اگه آدم بدا هم بیان از آقا عذر خواهی کنن آقا اونا رو می بخشه؟(منظورش اسرائیلی ها و آمریکایی ها بودن!) و من مونده بودم چی باید به دخترم بگم. خصوصاً اینکه دوباره پرسیدآقای احمدی نژاد هم عذر خواهی کرد؟ و وقتی با جواب منفی من مواجه شد پرسید چرا؟ ولی من جوابی نداشتم که بدم!!
و در پایان باید بگویم که بچه های ما تا سالهای دوران نوجوانی همه ی اعتمادشان به پدر و مادرهایشان هست و تحلیل های آنها را درست ترین تحلیل و برداشت هایشان را درست ترین برداشت قلمداد می کنند و در این سالها هم هست که شالوده ی شخصیتیشان ساخته می شود بنابراین باید ما بزگترها بسیار بسیار بر رو ی اعمال و رفتار و گفتار خودمان در پیشگاه فرزندانمان دقت کنیم که امواج اعمال ما بسیار زودتر از امواج صداهای ما به گوش فرزندانمان می رسد. والعاقبة للمتقین

نامه ی فوری رئیس مجلس یه رهبری!!

                بسم الله الرحمن الرحیم

ای کاش لا اقل یک عذر خواهی کوچک هم می کردند که نشان دهد شرمنده ی خطاهای سرزده هم هستند!!!


محضر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای دامت برکاته
با سلام و عرض ارادت
 بیانات بلیغ حضرتعالی در ملاقات با مردم انقلابی آذربایجان به مناسبت سالروز قیام شکوهمند مردم تبریز از هر جهت راهگشا و امید آفرین برای ملت عزیز بود.
حقیر لازم می دانم از تذکرات خیرخواهانه و منصفانه حضرتعالی در مورد رفتار قوا سپاسگذاری نمایم و آنچه از تذکرات به رعایت مصالح کشور توسط این بنده اشارت داشت با جان و دل پذیرا و آن را نصب العین کار خویش قرار خواهم داد و مطمئن هستم نمایندگان استیضاح کننده و قاطبه نمایندگان اندرزهای مشفقانه حضرتعالی را مبنای عمل خویش قرار خواهند داد و این نگاه بلند، بار دیگر عظمت و شوکت جایگاه تاثیرگذار ولایت فقیه را در نظام مقدس جمهوری اسلامی  نشان می دهد.
از خداوند متعال عزت ، سربلندی و طول عمر آن حضرت را خواستارم.

 

                                                                                علی لاریجانی

                                                                      رئیس مجلس شورای اسلامی 



طلبه سیرجانی کیست ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

از ابتدا توسط این کاربر به اشتراک گذاشته شد؛https://plus.google.com/u/0/106461699761895276719


حجت الاسلام جهانشاهی امام حماعت مسجد امام حسن و مسول کانون جوانان مساجد سیرحان با انتشار نشریه عدالتخواهی و پخش آن در نماز جمعه سیرجان به افشای مفاسد اقتصادی و زمین خواران آن شهر می پردازد و از مردم میخواهد طوماری را که جهت برخورد با این نفاسد به سران قوع نوشته شده ، امضا کنند ؛اما اداره اطلاعات استان بلافاصله ضمن جلوگیری از ادامه ی امضای این طومار از جهانشاهی به دلیل بر هم زدن نظم شهر شکایت میکند .
وی در آن طومار به زمین خواری 2500هکتاری برخی با نفوذان شهر اعتراض کرده بود که همین اعتراض ها و بیانیه ها باعث شد تا وی برای اولین بار به جرم تشویش اذهان عمومی بازداشت و محاکمه و به سه ماه و یک روز حبس محکوم نمایند.
او اما پس از آزادی از مبارزه با مفاسد اقتصادی پشیمان نشد تا آنجا که وقتی بیانیه هاو تحصن هادر برابر فرمانداری سیرجان کارگر نیافتاد او تصمیم گرفت از سیرجان تا تهران را در اعتراض به مفاسد اقتصادی راهپیمایی کند. طلبه عدالتخواه سیرجان 18خرداد راهپیمایی خود را از سیرجان شروع کرد اما سی و سومین روز یعنی 19تیر سال 87 در شهرستان آباده شیراز دسنگیر و زندانی شد .
جهانشاهی پس از دستگیری به جرم انجام اعمال خلاف شان روحانیت به 23/5ماه به حبس ، سه سال عدم ترذ و اقامت در سیرجان ، سی هزار تومان وجه نقد عوض از شلاق و 8سال خلع لباس محکوم شد.
بعد از گذشت هشت ماه و هشت روز از حبس ، جهانشاهی برای دومین بار به فرمان رهبر معظم انقلاب و با دریافت پیام شفاهی ایشان با عنوان "شکر الله مساعیک " در حالی که حدود 15ماه از حبسش باقی مانده بود آزاد شد .
آزادی جهانشاهی همراه با اولین جرقه های تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری سال 88بود که بعد از انتخابات به فتنه ای سوزان تبدیل شد .آتش سوزان فتنه تا ماه ها اجازه ی فعالیت را به جهانشاهی نمیداد. اما بعد از 8ماه و با اطمینان از اینکه از کارش سو استفاده علیه نظام نخواهد شد ، مجداد شروع به فعالیت کرد .
علیرضا جهانشاهی همزمان با شهادت حضرت صدیقه کبری (س) باز در حرکتی جدید عازم ام القرای جهان اسلام شد تا صدای عدالتخواهی خود را بلند تر از گذشته فریاد کند اما این بار تنها نیست و دانشجویان و طلاب جوان نیز که ندای حق طلبانه او را شنیدند وی را همراهی میکنند .
او اولین شب حضورش را در تهران در مرقد مطهر امام خمینی (رض) گذراند و صبح روز شنبه اول خرداد 1389بارهم با پای پیاده این بار به مقصد حرم عبدالعظیم حسنی حرکن کرد . با فرا رسیدن یکشنبه مشخص شد که جهانشاهی حرم عبدالعظیم را برای توقف انتخاب کرده است ، توقفی که آغاز یک بست نشینی هشت ماهه است .