سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اصلاح طلبان آمریکایی ناراضی از حضور جلیلی در انتخاباتند!

مجله آمریکایی The Week :

« آن دسته از مقامات ایرانی و آمریکایی که به دنبال اصلاحات در ایران هستند، به یک میزان از حضور جلیلی در جریان انتخابات ناراضی‌اند. کشورهای غربی که به گفته منابع امنیتی رصد ویژه ای بر انتخابات ایران دارند، همچنان امیدوارند دولتی روی کار بیاید که سر سازش با آمریکا داشته باشد. اگر جلیلی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شود، انتخابات برای آمریکا فاجعه بار خواهد بود .

جلیلی به عنوان یک رزمنده قسم‌خورده زمانی گفته بود که هدف ایران «ریشه‌کن کردن سرمایه‌سالاری، صهیونیسم و کمونیسم و ترویج گفتمان اسلام ناب در جهان» است.

 

ظاهراً جلیلی فلسفه‌ی مقاومت سیاسی علیه غرب را به عنوان درمان گرفتاری‌های اقتصادی ایران ترویج می‌کند. او اخیراً در یک نشست خبری گفت: «این حقیقت که ملت ایران از حقوق خود دفاع می‌کند، [امریکا] را ناامید می‌کند. به برکت مقاومت [ایران]، آن‌ها شاهد پیشرفت چشمگیر ایران هستند.« برای آن‌ها که امیدوار بودند که جنبش سبز روند اصلاحات را تقویت کند، جلیلی می‌تواند یک عقبگرد بزرگ باشد.»(29 می 2013- 8خرداد92)


وزرا با اشتیاق به دبیر خانه می رفتند!

مهندس میرکاظمی(وزیر نفت و صنایع و معادن دولت نهم):

 

 « معمولاً وزیران در بسیاری از جلسات، معاونین و مدیران کل وزارتخانه‌ها را می‌فرستند؛ اما در جلسات شورای عالی امنیت ملی که دکتر جلیلی آنها را اداره می‌کرد، وزرا خودشان بااشتیاق حاضر می‌شوند؛ چون می‌دانند که دکتر جلیلی به‌خوبی جلسات را اداره می‌کند و بر موضوعات مختلف از جمله مسائل اقتصادی اشراف کافی دارد.»


سلیمانی از جلیلی می گوید

دکتر سلیمانی(عضور شورای مرکزی جبهه پایداری، نماینده مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق ارتباطات):

 

 «یکی از امتیازات دکتر جلیلی این است که در شورای عالی امنیت ملی مسئولیت دارد و در آنجا تمام مسائل ‏کشور مطرح می شود و مورد پایش قرار می گیرد. عملاً دبیر شورای امنیت ملی، در مسائل اصلی و کلان کشور دخالت پیدا ‏می کند، هم مسائل اجتماعی، هم مسائل اقتصادی و هم مسائل سیاسی. و مزیت ایشان نسبت به دیگر افرادی که قبلاً در این شورا بوده ‏اند این است که هم اکنون در این شورا مسئولیت دارد و در جریان مسائل روز کشور هست.‏»


آیا حمایت روحانیت از کاندیدایی حجت است برای مردم؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها که بحث انتخابات داغ شده است خیلی ها از ترس افتادن در فتنه ی 88 و یا افتادن در دام موسوم به جریان انحرافی و در نتیجه برای اطمینانو جلوگیری از هرگونه اشتباهی در انتخاب رئیس جمهور آینده به فکر افتاده اند که دست به دامن علما شوند و هر چه که ایشان فرمودند را نصب العین خود قرار دهند و در یک کلام زحمت فکر کردن را به بزگوارانی دهند که توان شناسایی فتنه را پیش از وقوع آن دارند و جریانهای انحرافی را پیش از شکل گیری در نطفه خفه کنند تا هزینه های احتمالی برای کشور و ملت درست نشود.

 در حالیکه تجربه ثابت کرده که باید برای تشخیص اصلح تطبیقی بین معیارها و ملاکهای افراد حاضر در صحنه با نظریات و منویات رهبری و امام راحل داد ؛ اگر که می خواهیم انقلاب در مسیر اصلی خود باقی بماند و حفظ شود چرا که ایشان اگر چه که معصوم نیستند ولی به واسطه ی بصیرت و عمق بینشی که دارند و نیز شخصیت همه جانبه ای که دارند تاکنون کمترین اشتباه از ایشان دیده نشده است مضاف بر اینکه این روشن بینی سبب شده که در انتخاب حلقه ی اطرافیان خود و کانالهای اخبار و اطلاعات خود به گونه ای عمل کنند که کسی نتواند به واسطه ی نزدیکی خود به ایشان نظر خود را بر ایشان تحمیل کند و به همین خاطر هم هست که دوست و دشمن به حکمت و تدبیر ایشان اعتراف کرده اند لکن با همه ی احترامی که برای سایر علما قائلم لکن چنین ویژگی شاخصی را نمی توانم در هیچ یک ببینم که اگر بود  یقیناً سکّان اداره ی کشور در دستان کس دیگری بود! شاهد کلامم حمایت های روحانیت معزز در طی انتخابات های گذشته در کشور بوده به عنوان مثال حمایت جامعه ی مدرسین و شخص آیت الله جوادی آملی(زیّد عزّه) از آقای هاشمی در انتخابات 84 و نیز حمایت آیت الله شیخ مجتبی تهرانی (رحمة الله علیه) از همین کاندیدا  که چندی پیش دکتر ولایتی طی مصاحبه ای آنرا مطرح کردند و اذعان داشتند که ایشان بر من تکلیف کردند که با حضور آقای هاشمی شما کنار برو! در حالیکه آقای هاشمی ملاکهایی را که رهبری پیش از انتخابات در مورد رئیس جمهور می گفتند را نداشتند و مردم هم نگاهی به این اقبال و حمایت روحانیت شاخص نکردند و به تشخیص خود عمل کردند و گرچه نقاط ضعف هایی منتخب مردم داشت ولی به قول رهبری گفتمان امام راحل را احیا کردند آنهم در شرایطی که عده ای از بیان آرمانهای امام و انقلاب شرمشان می شد .در نهایت هم حضرت آقا در یک اقدام بی سابقه فرمودند رئیس جمهوری باید بیاید که نقاط قوت رئیس جمهور کنونی را داشته باشد منهای نقاط ضعف او! که بسیار پرمعنابود.یعنی حضرت آقا مثل بسیاری از روحانیت و علمای عزیز بر تمام شایستگی ها و صلاحیت ها و قوّت های دولت نهم و دهم خط بطلان نکشیدند و جا برای چنین تعریفی گذاشتند. لذا با همه ی این توصیفات چرا  عده ای فکر می کنند که احیاناً آیت الله مصباح در مورد انتخاب اصلح اشتباه نکرده باشند؟؟؟خصوصاً وقتی که انسان توانایی های شخصی چون دکتر جلیلی را در عرصه های تئوریک و نیز اجرایی و سیاسی و بین اللمللی می بیند به گونه ای که وجودش برای گروه 5+1 شده موی دماغ ! تعهد ، ایمان ، تقوا، قانون مداری، ساده زیستی، پرهیز از تشریفات مرسوم، مردم داری، پر کار و کم ادعا ، قاطع در عمل و کم حرف، اعتقاد راسخ ایشان به عملی بودن دستورات اسلامی در عرصه ی اجتماعی ،مدیریت موفق ایشان در امر اجرایی ، استقامت و ایستادگی ایشان در دفاع از حقوق ملی به علاوه اینکه ایشان مدت ده سال مدیر بررسی های جاری دفتر رهبری بودند و هم اکنون حدود چهارسال است که نماینده ی رهبری در شورای عالی امنیت ملی هستند همه و همه اصلح بودن ایشان را نمی رساند؟ضمن اینکه هم اکنون که هنوز کسی رئیس جمهور نشده بداخلاقی ها و قانون گریزی هایی همچون تبلیغات زودهنگام از همه ی کاندیداها حتی کاندیدای جبهه ی پایداری دیده می شود و هرکدام سعی در ربودن گوی سبقت از دیگری دارد در حالیکه دکتر جلیلی با قاطعیت ، جوانان اعضای ستاد خود را از هر گونه اقدام تبلیغی منع کرده است نشان از پایبندی چنین فردی به قانون است علی رغم اینکه ممکن است ایشان فرصت را برای شناساندن خود از دست بدهد ولی تمکین می کند آیا این مهم نیست؟سوم اینکه آمدن دکتر لنکرانی به داخل ستاد وزارت کشور با اعوان وانصار پیامهای زیادی دارد که قهراً و قطعاً یکی از آنها سهم دادن به کسانی است که دور ایشان را گرفته اند اتفاقی که کاندیدای مستقلی چون جلیلی با تنها آمدن خود آنرا محکوم کرد. جلیلی هواداران بسیاری دارد ولی تنها و بدون هیچ یاوری برای ثبت نام رفت و این به معنای وام دار نبودن است به هیچ جریان فکری و سیاسی و هیچ باند قدرت و ثروتی.او مطمئناً دلهای مشتاق و پاک ایرانیان بسیاری را با خود همراه خواهد کرد به واسطه ی همین اخلاق مداری و گریز از هر گونه حاشیه سازی ای. به گمان من مردم از احمدی نژاد خسته نشده اند از حاشیه  سازی و جنجال و بی اخلاقی خسته اند و امیدواریم با آمدن انسانی مهذّب و اخلاق مدار به معنای واقعی کلمه به مراد خود برسند.

 یا علی

 

 


چرا سعید جلیلی ؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها در بین دوستان معتقد به گفتمان آرمانی و ایدئولوژیک امام راحل و رهبری عزیز که مبتنی است بر پیاده شدن مبانی اسلام ناب محمدی با مؤلّفه هایی نظیر استکبار ستیزی ، برقراری عدالت اجتماعی، و ساختن جامعه ای با فرهنگ متعالی شیعی که تمامی امکانات خود را در خدمت محرومین و مستضعفین جامعه ی جهانی بکار می گیرد و روزی خود را در خدمت حضرت صاحب العصر و الزمان قرار می دهد که آن دوران ، دوران شکوفایی بشریت است ،بر سر انتخاب کاندیدای ریاست جمهوری که اصلح از سایرین باشد اختلاف بوجود آمده است . اختلافی که ناشی از عملکرد نا صحیح جبهه ی پایداری بوده در انتخاب و اعلام کاندیدای اصلح که به زعم بسیاری از دوستان شائبه ی حزبی گری از آن به مشام می رسد و حزبی گری هم  بواسطه ی سهم دادن پیش از مسئولیت به اعضای حزب و نیز انتخاب کاندیدایی برای حزب که احیاناً اصلح در میان رجال سیاسی مذهبی کشور نیست ، می باشد که این اصلح نبودن را به خوبی می توان از گفنار حضرت آیت الله مصباح یزدی در روزی که جبهه ی پایداری رسما کاندیدای خود را معرفی کرد فهمید. ایشان خطاب به دکتر جلیلی فرمودند که  دوستان در جبهه پایداری ایشان را اصلح شناختند اما "اگر گزینه‌ای بهتر از فرد مورد نظر این جبهه پیدا کردید واجب است به او رای دهید ."

 از طرفی از مدتها قبل که بحث مذاکرات هسته ای توسط دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی انجام میشد و اخباری که از عملکرد دکتر جلیلی  به عنوان رئیس هیئت مذاکره کننده در صداو سیما و جراید منتشر می شد ، بسیاری از اذهان امت حزب الله ایران را به سوی تواناییها و قوت های ایشان به عنوان رئیس جمهور آینده ی ایران اسلامی هدایت می کرد. چرا که او را فردی ساده زیست دارای روحیه ی انقلابی ، مؤمن،  ولایت مدار و سازش ناپذیر در برابر زورگوییهای کشور های غربی و پایبند به ارزشها معرفی می کرد و فی الواقع  هم همین طور بود. تغییر پوشش طرف مذاکره کننده ی غربی خانم "اشتون" همان روزها بود که به سوژ ه ای برای کامران نجف زاده گزارشگر اخبار20:30 و سایر کسانی که پیگیر این مذاکرات بودند،  تبدیل شده بود.

مقاومت مثال زدنی و ایستادگی تحسین برانگیز دکتر جلیلی تا اندازه ای بود که گفته شد در جلسه ای که طرف مذاکره کننده وقتی کشور بزرگ ایران را در صورت کوتاه نیامدن از حقوق هسته ای خود تهدید به جنگ نظامی کرد ، ایشان پای مصنوعی خود را درآورد و بر روی میز مذاکره گذاشت و گفت من این پایم را در جنگ تحمیلی هشت ساله از دست دادم  پای دیگرم را هم در جنگ بعدی می دهم! و بعد جلسه ی مذاکره را با ناراحتی ترک کرد تا به طرف غربی بفهماند که هیأت ایرانی رئیسی دارد که با تمام وجود برای کشورش ایستادگی می کند و اهل میدان خالی کردن نیست. و این یعنی که فشار و تهدید در او و در ملتی که رئیس جمهورش او را برای این کار انتخاب کرده و رهبرش اور ا تأیید نموده ،اثری ندارد.

این گزینه وقتی در اذهان جوانان انقلابی به عنوان اصلح قوت گرفت  که دیده شد جبهه ی پایداری که از حامیان گفتمان امام و رهبری است از فردی حمایت کرد که علی رغم داشتن ویژگیهای بسیار خوب و مطلوب لکن به نظر نمی رسد توان ایستادگی در برابر فشارها و زورگوییهای غربی و البته ایستادگی در برابر اخلالگران در نظام اقتصادی کشور و در یک کلمه توان مبارزه با سردمداران زر و زور و تزویر را داشته باشد. خصوصا اینکه وقتی آزموده شده ای چون جلیلی در دسترس هست چرا باید به سراغ کسی رفت که در این میدان ازموده نشده است؟! و البته این تنها نقطه ی قوت جلیلی نبود. جوانان دانشجو و طلبه ی مشهدی که از سالها پیش با روحیه و افکار ایشان اشنا بودند و اعتقاد راسخ ایشان را برای عملی کردن آموزه های اسلام ناب در سطح کشور دیده بودند به طوریکه تئوری دولت اسلامی و حیات طیبه را در راستای آن ، از زبان او شنیده بودند و نیز اخلاق حسنه و تواضع و اخلاص و مردمی بودن او را در وقتی که او کاندیدای مجلس هفتم شده بود برای مشهد را، از نزدیک دیده بودند برایشان مسجّل شده بود که ایشان همانی است که می تواند پرچمدار واقعی جبهه ی انقلابی گفتمان امام  و رهبری باشد.

سخنان آیت الله علم الهدی خطیب توانمند در خطبه های نماز جمعه ی مشهد در معرفی ایشان و تمجید از روحیه ی انقلابی و دشمن ستیز او به عنوان استاد راهنمای پایان نامه ی دکترای جلیلی که او را مفسّر کامل عیار قرآن خوانده بود به علاوه ی اینکه عنوان پایان نامه ی ایشان سیاست خارجی پیامبر اکرم بوده و نیز عملکرد موفق او در زمانی که در وزارت خارجه بوده به عنوان رئیس بازرسی این وزارت خانه و اخراج 17 سفیر از این وزارت خانه به دلیل فساد مالی و نیز نمایندگی ایشان از سوی رهبری برای شورای عالی امنیت ملی همه و همه آنها را مصمّم کرد که برای آمدن او در عرصه ی کاندیداتوری ریاست جمهوری تلاش کنند . آنها به خوبی می دانستند که جلیلی از آن دسته افرادی نیست که خودش برای آمدن در این پست اقدامی کند و خود را در معرض انتخاب قرار دهد ؛ این را از مرام او برای کاندیداتوری انتخابات مجلس هفتم فهمیده بودند. در آن وقت هم کسانی که او را و اخلاص و توانمندی و تعهد و تخصّصش را دیده بودند و می شناختند  با اصرار برای کاندیداتوری در مجلس راضی کرده بودند و خودشان هم برایش تبلیغات کردند و کمترین میزان هزینه ی تبلیغاتی را شاید بتوان گفت برای یک کاندیدای مجلس پرداختند. در همان زمان هم نحوه ی برخورد ایشان در جریان نامزدی مجلس برای آنها الگویی از اخلاق مداری یک مسلمان معتقد به اسلام را به تصویر کشید تا آنجا که او از این جوانان می خواست که فقط تبلیغ او را کنند نه تخریب دیگران را. در جلسه ای که برای معرفی کاندیدها برقرار کرده بودند او به جای معرفی و سابقه ی خود و این که من که هستم و تاکنون چه ها که نکردم به بیان دیدگاهها و برنامه های خود اکتفاکرد.

داشتن کرسی استادی دانشگاه امام صادق در دروس تفسیر آیات سیاسی قرآن کریم وسیره ی سیاسی پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) و نیز داشتن مطالعه و نظریه در خصوص اقتصاد مقاومتی  هم دلایل دیگر این جوانان بود برای اصلح خواندن دکتر جلیلی در بین رجال سیاسی ای که اعلام نامزدی کرده بودند . و لذا وقتی بارها از زبان کاندیدای جبهه ی پایداری شنیدند که دکتر جلیلی هم از جمله معدود کسانی بود که دوستان در این جبهه برای کاندیداتوری ایشان نظر داشتند ولی خودشان گفته اند که به جمع بندی نهایی نرسیده اند ، تلاش کردند که بار دیگر او را که حالا شناخته شده تر بود برای مردم ایران و نیز جهان خصوصاً برای آمریکا و دولتهایی که طرف مذاکره بودند با ایران در موضوع هسته ای ، راضی کنند تا خودش را نامزد ریاست جمهوری کند و علی رغم اینکه خودش گفته بود برنامه هایی دارم برای اداره ی بهتر کشور ولی هنوز تصمیم نهایی نگرفته بود . آنگونه که دوستانی که از نزدیک با ایشان ملاقات داشتند می گفتند ایشان از تشتت آراء در جبهه ی اصولگرایان نگرانی داشتند ولی وقتی جوانانی از نقاط مختلف ایران به صورت خودجوش گروههایی برای دعوت از ایشان جهت کاندیداتوری ایجاد کردند و طومارهای متعددی با امضاهایی از طرفداران ایشان از طلبه و دانشجو گرفته تا بازاری و افراد عادی برایشان ارسال کردند ، بالآخره توانستند ایشان را متقاعد کنند که آمدن ایشان ، مردم را زودتر به اجماع بر سر یک کاندیدا می رساند و اتفاقاً آمدنشان تشتت آراء اصلگرایان را از بین می برد.

jalili2

اما در کنا رهمه ی این محاسنی که از دکتر جلیلی گفته شد از همه مهم تردر این زمان و شرایط موجود قانون مداری و تقیّد به قانون است تا جائیکه علی رغم تلاش جدی و بی وقفه ی سایر کاندیداها در تبلیغات زودهنگام و پیش از موعد ، ایشان نه خود اقدامی کرده اند و نه اجازه ی اقدامی در این راستا را به علاقه مندان خود داده اند. این پایبندی به قانون در شرایطی  است که ممکن است دیر اقدام کردن منجر به نشناخته شدن باشد در بازار داغ تبلیغات ؛ ولی او حاضر نیست که مصلحت سنجی کند و خودش قانون را دور بزند. همین روحیه ی متعبد اوست که ما را به گرد شمع وجوش پروانه کرده است. ما هرآنچه که در توان داریم برای شناساندن او به ملت عزیز و شریف ایران به کار می بندیم و یقین داریم که دلها همه در دست خداست و اگر او نخواهد حتی برگی بر زمین نمی افتد. و خودش فرمود که من یتق الله یرزقه من حیث لایحتسب

 


هاشمی:خودم فکر میکنم کنار رفتنم از دستگاه اجرایی خدمت بزرگی به ا

 

هاشمی:خودم فکر می‌کنم کنار رفتنم از دستگاه اجرایی خدمت بزرگی به انقلاب است

 

خبرگزاری دانشجو- هاشمی رفسنجانی در گفتگویی با صادق زیبا کلام در تاریخ 10خرداد82 می‌گوید: درست نیست که بگوییم فقط یک نفر است که میتواند کار کند و این خدمت به مملکت نیست. باید بگردیم و کسانی را پیدا کنیم. اینگونه نباشد که به یک نفرمتکی باشیم، باید افرادی را بیاوریم، تقویت کنیم تا بزرگ شوند. خودم فکر می کنم کنار رفتنم از دستگاه اجرایی خدمت بزرگی به انقلاب است.

 
اما هاشمی رفسنجانی که آخرین بار در انتخابات مجلس ششم، طعم شکست را چشیده بود حاضر نبود تا بی گدار به آب بزندو طراحی انتخاباتی اطرافیان او که با حضور غلام حسین کرباسچی، حسن روحانی، مهدی هاشمی و ... شکل گرفته بود به یک گزاره منتهی می شد: "مایل به آمدن نیستم اما اگر ببینم که کاندیدایی که بتواند آرای گسترده مردمی و توان اداره کشور را داشته باشد در صحنه حاضر نیست خواهم آمد.
 
در این زمان موج مخالفت با انتخاب هاشمی رفسنجانی  برای پست ریاست جمهوری، تقریبا هم زمان با زمزمه کاندیداتوری او به پا خاسته بود که دانشجویان، صف اول مخالفان را تشکیل می‌دادند. بسیج دانشجویی هشت دانشگاه بزرگ تهران روز30 مهر 83 در بیانیه ای اعلام کردند: محافل صاحب قدرت در پی آن هستند تا نداشته‌های خود را با تمدید تاریخ مصرف تنها داشته‌های خویش جبران کنند و صدالبته گریزی از این بازگشت وجود ندارد چرا که ظاهرا از نگاه آنان، دست پرورده‌ای در قدو قواره این لباس یافت نمی‌شود و تنها قامت رعنای بزرگان است که لایق این رداست.
 
همچنین روایت هاشمی رفسنجانی از چگونگی نهایی شدن تصمیمش برای کاندیداتوری در انتخابات نهم ریاست جمهوری  که در جمع وعاظ تهران بیان شده جالب می باشد که گفت: من سه ضرورت را برای آمدنم احساس کردم؛ یکی اینکه معتقدم باید کسی بیاید که دوگانگی فعلی را ازبین ببرد تا کشور به یک نقطه متکی شود، دوم ممکن است کوتوله‌هایی بیایند که شأن نظام را پایین بیاورند و سوم آنکه احساس کردم کسانی که قبولشان هم داریم ممکن است بیایندو کوتوله هم نباشند،اما با رأی کم رئیس جمهور شوند.
 
هم زمان کروبی در نامه‌ای خطاب به هاشمی رفسنجانی که در خبرگزاری ایسنا 22اردیبهشت 84 زده شد گفت:
 
ظاهرا جنابعالی به این نتیجه رسیده اید که تنها فرد قادر به رفع نگرانی‌ها، خود حضرتعالی هستید. در حالی که معتقدم بذر بسیاری ازهمین نگرانی‌ها در دولت جنابعالی  کاشته شد و اکنون چیزی درو می‌کنیم که خود حضرتعالی سال‌ها شاهد کاشته شدن و روییدن آن بودید و متاسفانه در برابر آن سکوت یا رفتار تایید آمیز داشته‌اید. شما با هوشمندی از تنش زدایی در عرصه بین الملل و جلب اعتماد سایر کشور ها سخن گفتید و بر لزوم تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها تاکید کرده‌اید. اما با شجاعت و انصافی که از شما سراغ دارم انتظار داشتم که با صراحت اعلام کنید در آستانه تحویل دولت از سوی جنابعالی، حتی یک کشور اروپایی دارای یک سفیر در ایران نبود.
 
با این حال هاشمی رفسنجانی طرح تبلیغاتی خود را که همان «هاشمی2005» بود در صدا وسیما اعلام کرد که با انتقادات از سوی خود روزنامه جمهوری اسلامی که طرفدار وی به حساب می آمد نیز روبرو شد؛ شکستی دوباره را چشید و از محبوبیت وی کاسته شد.
 
در همان زمان روزنامه شرق سؤالی را از هاشمی رفسنجانی پرسید مبنی براینکه آیا هاشمی سومی در راه است که مستقل از هاشمی اول «عصر انقلاب» و هاشمی دوم «عصر سازندگی» باشد؟ وی جواب داد: اصولم همان است  و ممکن است روش‌هایم تغییر کند. من همانم که بودم اما تغییر کرده‌ام، مثل هر آدم دیگری.
 
 حالا در آستانه انتخابات 92 بازهم پیرمردی با تفکرسال 84 پا به عرصه انتخابات گذاشته است که تنها «خود» را در قدوقواره ریاست جمهوری می‌بیند. ابتدا می‌آیم، نمی‌آیم‌ها فعالیت انتخاباتی خود را شروع کرد، اما آیا تجربه سال 84 کافی نبود برای پیرمردی که معتقد است کنار رفتنش از دستگاه اجرایی خدمت بزرگی به انقلاب می‌باشد؟! 

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=157152

 


برای رئیس جمهورم متأسفم!

بسم الله الرحمن الرحیم

فذکّر ان نفعت الذکری!

امروز در روز پایانی ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری اتفاق نامیمو نی رخ داد که هر چند سابقه ی تاریخی هم دارد ولی از آنجا که در عرف سیاسی و حتی از دید مردم  هم پسندیده نیست از کسی سر زد که مدعی پیروی از خط اصیل امام و رهبری است و خواهان برقراری عدالت در ایران و بلکه در سراسر جهان است بسیار زشت تر و ناپسند تر بود و آنهم حمایت رئیس دولت از کاندیداتوری یک فرد خاص است.صرفنظر از اینکه این فرد چه کسی است این نوع حمایت کردن بسیار بسیار نازیبا و ناپسند است و از عدالت اسلامی به دور است. کمااینکه تا کنون هم این سفر دور چهارم دولت که با امکان وسیع دولتی و با هزینه ی وجهه ی دولت برای حمایت از یک کاندیدای مشخص صورت گرفته بود  عمل زشتی بود. دکتر احمدی نژاد باید توجه کنند که حمایت رئیس قوه ی مجریه که مسئولیت برگزاری انتخابات هم بر عهده ی دولت و کابینه ی او هست حق ندارد از شخص خاصی حمایت رفتاری یا گفتاری داشته باشد چه از جهت اینکه شرایط مساوی را برای همه ایجاد نمی کند و چه از این حیث که سلامت انتخابات را ولو در اذهان مردم به خطر می اندازد . هر چند که آب هم در هاون کوبیدن است . چرا که مردم عزیز ایران از سر حب به کسی به همه ی عقاید و افکار و آراء او الزاما پایبند نیستند و این خاصیت روح آزاد ایرانی مسلمان است لذا اینگونه حمایت کردن ها فقط و فقط از ارزش شخص رئیس دولت آن هم  در واپسین روزهای عمر دولت دهم می کاهد و لاغیر.والعاقبة للمتقین


آن مرد بدون یاران حزبی آمد!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

6938396139686919656

هوه!قلبم داشت می ایستاد تا اینکه خبر اومدن دکتر رو تلفنی از همسرم شنیدم!خدا خیر بده این شبکه ی پرمدعای خبر رو که هیچ پوشش درست و حسابی ای از اومدن دکتر نکرد . انگار نه انگار که دبیر شورای عالی امنیت ملی برای ثبت نام رفته بود!انگا رنه انگار که با اومدن یک همچین کسی آه از نهاد اشتون و اتحادیه ی اروپا و اوباما و اراذل و اوباش اسرائیلی بیرون اومده بود.توقع تبلیغ برای دکتر جلیلی رو نداشتیم ولی توقع می رفت که به قدر متکی و ولایتی و حدادو قالیباف و خلاصه هر سرشناسی به غیر از دکتر که صحنه ی اومدن و نام نویسی شون رو پررنگ پخش کردند برای دکتر هم عادلانه کار می کردند. تا جاییکه ما مجبور شدیم برای دیدن تصاویر درست و حسابی بریم گزارش های prees tv و العالم رو ببینیم هر چند که اونجا هم هاشمی و مشایی رو خیلی مشخص نمایش دادند ولی از سعید جلیلی تصویر بسیار کوتاه ی پخش کردند. مرحبا به این همه عدالت!!!اما عیبی نداره خدا بارها به ما نشون داده که هدایت دلها دست خودشه.این کارها هم چیزی از محبوبیت دکتر جلیلی ما کم نمیکنه.

راستی چقدر اومدن دکتر جلیلی با اومدن دیگر سرشناسان متفاوت بود ؛ بدون هیچ یار و یاوری که احتمالا سهم خواهی میکنه بعد از ریاست جمهوری!

IMG17155669


نادیده گرفتن آرمانها به بهانه ی واقع گرایی؟!

 

به گزارش فارس، کامران باقری لنکرانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ظهر امروز (دوشنبه) در برنامه‌ای که از سوی بسیج دانشجویی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد ضمن تبریک ولادت حضرت زهرا (س) اظهار داشت: موضوعی که این روزها بسیار مطرح می‌شود، ‌این است که ما برای برون رفت از مشکلات فعلی باید ابتدا مشکلات خود را با دنیا حل کنیم و از این رو مذاکره با آمریکا را به عنوان یک دستور کار جدی در نظر می‌گیرند تا از این طریق بخشی از فشارها را خنثی کنند.
 
لنکرانی با بیان اینکه این صورت مسئله بسیار جذاب است و به همین دلیل ممکن است بخشی از افکار عمومی را متوجه خود کند، ادامه داد: کسانی که تاکنون اعلام حضور کرده‌اند، این سیاست را با بیانات مختلفی دنبال می‌کنند.
 
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: باید به این مسئله نگاه تاریخی و عمیق داشته باشیم و ببینیم که آیا منافع ملی کشورمان از این طریق تأمین می‌شود یا خیر.
 
وی با اشاره به سیاست واحد دانشگاه از دوران جنگ سرد تاکنون خاطرنشان کرد: آمریکا همواره سعی کرده که با نشان دادن یک موجود خطرناک، نوعی اتحاد در جهان سرمایه‌داری به رهبری خود ایجاد کند و در دورانی شوروی این نقش را داشت و در حال حاضر این موضوع به سمت جریان‌های اسلامی که مصداق آن ایران است، سوق یافته و در این موضوع می‌توان به مانور آمریکا بر مسئله اشغال لانه جاسوسی و جریان سلمان رشدی اشاره کرد.
 
لنکرانی با بیان اینکه طبق اعتراف اندیشمندان آمریکایی نوع تفکر عربستان سعودی وهابی برای آمریکا خطرناک‌تر نه ایران اسلامی، تصریح کرد: با این وجود تغییری در رفتار آمریکا ایجاد نشده و آنها همواره به دنبال دوگانه کردن شرایط هستند.
 
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرد: اگر در این شرایط کسی از مذاکره با آمریکا صحبت کند، در حالی که به نتایج این کار آگاهی نداشته باشد ترجمان اظهاراتش دست کشیدن جمهوری اسلامی از اصول خود است درحالی که آمریکا هیچگاه حاضر به امتیاز دادن نخواهد بود از این رو ما باید نشان دهیم که محتاج مذاکره با آمریکا نیستیم.
 
وی با بیان اینکه ما نمی‌گوییم اصل گفت‌وگو محال است اما معتقدیم راه‌حل ما در حال حاضر مذاکره با آمریکا نیست، افزود: آمریکا در مذاکره بنای حل مشکلات را ندارد.
 
لنکرانی خاطرنشان کرد: ما نمی‌گوییم کسانی که از رابطه با آمریکا صحبت می‌کنند لزوما افراد بد و وابسته‌ای هستند اما در سیاست خارجی ما باید همه مسائل را به صورت کامل در نظر بگیریم و فقط برای یک قشر خاص خاکستری صحبت نکنیم. از این رو کسی که ادعای سکان‌داری کشور را دارد، باید منافع ملی کشور را در نظر بگیرد.
 
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه منافع امروز ما در مذاکره بی‌قید و شرط با آمریکا نیست، افزود: آمریکا به دنبال شکست ایران است اما ما به دنبال ماجراجویی نیستیم و تحت هر شرایطی از منافع خود حمایت می‌کنیم و در واقع همین مقاومت ما بوده است که باعث شده غرب نتوانسته حمله فیزیکی و نظامی را مورد توجه قرار دهد.
 
وی با تاکید بر اینکه مقاومت ما کاملا عقلانی است، ادامه داد: قذافی رهبر لیبی نمونه فردی بود که در مقابل غرب کوتاه آمد و دیدیم که او اولین قربانی غربی‌ها در مورد بیداری اسلامی بود.
 
لنکرانی با اشاره به اینکه گاهی برخی از سیاسیون با تجربه اشتباهات بسیار بزرگ، مرتکب می‌شوند، گفت: عقلانیت واقعی همسو با اعتقادات ماست و از این رو مهمترین دوگانه انتخابات آتی این است که آیا مامی‌توانیم به آرمان‌های خود پایبند بوده و در عین حال مشکلات کشور را حل کنیم؟ خیلی از افراد می‌خواهند بقبولانند که راه‌حل کار‌آمدی زیر پا گذاشتن آرمان‌هاست.

 


انتخابات مایه ی رشد یک ملت است!

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بیان نقاط قوت رئیس جمهور فعلی که منتخب یازدهم ملت ، باید واجد آنها باشد و نقاط منفی ایشان که رئیس جمهور بعدی نباید داشته باشد!

این روزها مهمترین بحث در بین مردم کوچه و بازار و نیز در رسانه های مختلف، بحث داغ انتخابات است. موضوعی که فکرها و دلها و البته جیبهای بسیاری را به خود مشغول داشته است. هر کس تلاش می کند تا یا برای خودش رأی جمع کند و یا برای کاندیدای مورد علاقه اش. دلیلش هم واضح است. مردم ایران اسلامی به خوبی در مدت این 34 سال پس از انقلاب به خوبی دریافته اند که رأیشان مؤثر است و هر چند که هر کس تنها یک رأی می دهد ولی می تواند با همان رأی سرنوشتی را برای کشورش رقم بزند که قطعا در زندگی خود او تأثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد. فضای آزاد سیاسی کشور به گونه ای است که طیف های مختلفی که گفتمان درون نظامی دارند در انتخابات حاضر می شوند و هر گروه و سلیقه ی سیاسی در نظر دارد تا نظام و کشور را به گونه ای که خود می پسندد و بهتر می داند اداره کند.

سیستم اجرایی کشور هم به گونه ای طراحی شده که حقیقتا افکار و اندیشه های رئیس جمهور و تیم همراهش کشور را برای مدتی که در اختیار دارند با افکار و عقاید و حتی رفتار آنها همسو می کند و دلیل عمده ی آن هم این است که بخش عظیمی از بودجه ی نظام در دست قوه ی مجریه قرار دارد. با تجربیات دهه های گذشته و انتخابات مختلفی که در کشور بوده و روی کار آمدن افکار و سلیقه های مختلف و گاهاً متضاد این اطمینان به مردم داده شده که رأیشان محفوظ است و این خودشان هستند که آینده ی کشور را بر طبق سلیقه ی خود رقم می زنند . هرچند که عده ای مغرضانه سعی داشته و دارند که سلامت انتخابات را زیر سؤال ببرند.در حالیکه دلیل محکم و واضح مدعای ما ، همین جنب و جوش ها و تکاپوی افراد مختلف از زن و مرد و پیر و جوان در این روزها و روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری است. 

اینکه عده  ای نگران روی کار آمدن دوباره  ی جریان مرده ی اصلاح طلبان هستند و عده ای دیگر نگران روی کار آمدن مجدد اصولگرایان و بالاخص طیف فکری رئیس جمهور کنونی که چه مصیبت ها که از سوی او بر ایشان نرفته است! که به عقیده ی بنده مهمترین این مصیبت ها رفتن آبروی بسیاری از مدیران گذشته است و سخت شدن کار بسیاری از کسانی که چشم به پیروزی در انتخابات دوخته اند. از این جهت که  توقعات مردم بالا رفته است نسبت به هشت سال گذشته!

چرا که مردم به خوبی دریافته اند که می شود رئیس جمهور بود ولی در کاخ اقامت نکرد و عزت خود و کشور خود را در پذیرایی از مهمانان خارجی در کاخهای به جا مانده از طاغوت ، جستجو نکرد!

میشود رئیس جمهور بود و با مردم شهر و روستا دم خور بود و بر رو ی فرش کهنه ی فلان پدر یا مادر پیری که نشان شهادت بر سینه ی فرزندشان نقش بسته ، نشست و خاضعانه در برابر عظمت آنها سر فرود آورد!

می شود رئیس جمهور بود و وقتی که در دانشگاه سیاسی امیرکبیر عکست را به آتش کشیدند نه تنها مانند رئیس جمهور قبلی که ادعای آزادی بیانش گوش فلک را کر کرده بود ولی در عرصه ی عمل در برابر اعتراض مودبانه ی دانشجویان توهین نکرد، بلکه آرام و استوار با خنده ای شیرین بر لب گفت اینها همه فرزندان من هسنند! اما دنیا بداند اگر خودما را هم بسوزانند دست از آرمانهای خودمان بر نخواهیم داشت!

می شود رئیس جمهور بود و اشک از صورت دختر و پسر یتیمی که با آرزوهای بسیار به سراغ رئیس جمهورشان رفته اند پاک کرد و پسرک فقیر و کهنه پوش را در کنار خود نشاند و دستی از سر محبت بر سر او کشید!

می شود رئیس جمهور بود و در دانشگاه صهیونیستی کلمبیا با آن همه هجمه ی تبلیغاتی ، آرام و متین ایستاد و لبخند ی بر لب نشاند و شروع کرد به خواندن دعای همیشگی شیعیان عالم...اللهم عجل لولیّک الفرج!

می شود رئیس جمهور بود و در صحن سازمان ملل به جای اینکه تئوریهای از رده خارج شده ی غربیها را در برابر شان پس داد، از صلح جهانی و عدل جهانی و حکومت حق الهی و موعود آخرالزمانی که روزی با حضرت مسیح خواهد آمد سخن گفت و نام و یاد  او را در سراسر عالم گستراند!و ذهنها و دلها را به یا او و شوق آمدنش مشغول کرد!

می شود رئیس جمهور بود و در برابر یاوه گوییها و انتقادات بی در و پیکر و مغرضانه ی دیگران خم به ابرو نیاورد و به جای پاسخ دادن یه آنها به کار خود مشغول بود و تا ساعتها س از تعطیلی رسمی ادارات کشور و بلکه تا پاسی از نیمه شب به دنبال عمران و آبادانی کشور بود و برای سرپانگه داشتن خود زیر سرم رفت نه اینکه سر سفره های غذای آنچنانی  که مردمان مستضعف و محروم کشورش هرگز یک دهم آن را هم ندیده اند بنشیند .مردمانی که خود بارها و بارها از نزدیک با آنها ملاقات داشته.

می شود رئیس جمهور بود و به گونه ای قاطع در برابر یاوه گوی های دشمنان ایستاد که بارها و بارها خشم و غضب آنها را به رخ جهانیان کشید به گونه ای که ترک کردن صحن سازمان ملل را بر ماندن در آن ترجیح می دادند!

می شود رئیس جمهور بود و برای انجام فرمان رهبری و برای اینکه کلام حضرتش روی زمین نماند نیمه ی شب به وزیرش زنگ بزند که فلانی امشب در جلسه آقا این را فرمودند. الآن گفتم که شاید تا فردا زنده نباشم که این حرف را به تو برسانم

می شود رئیس جمهور بود و نه تنها از بیان آرمانهای امام امت خجلت زده نشد و نه تنها آنها را به موزه های تاریخ نسپرد که با سربلندی تمام از آنها یاد کند و آرمانهای امام را به یاد مردم آورد و با به یاد آوردن آرمان حکومت عدل جهانی تحمل مشکلات را برای مردم هموار کند.

می شود رئیس جمهور بود و با عمل به ایمان و اعتقاد خود چنان ایستادگی ای در برابر دشمنان از خود نشان داد که جوانان مسلمان منطقه را هم به این اعتقاد رساند که می شود در برابر زورگویی های مستکبران ایستاد و عزیز شد که عزت دست یافتنی است در سایه ی ایمان و اقتدار!

می شود رئیس جمهور بود و چنان با مستضعفین عالم همراهی کرد و مهربانی و دلسوزی کرد که در هرجا که پا گذاشتی خیل عظیمی از مردم جهان به استقبالت بیایند حتی در جایی مثل لبنان که خودشان سید حسن نصرالله را دارند که به عالمی می ارزد!

می شود رئیس جمهور بود و چنان در برابر مستکبران ایستادگی کرد که برای آمدنت از مدتها قبل ترس و دلهره در جانشان بیفتد و در برابر سازمان ملل در اعتراض به تو صف ببندند و اینها نه مردمان مومن و مظلوم عالم باشند که طرفداران رژیم غاصب صهیونیستی باشند و از فریادهای تو که آرمان خمینی کبیر را به تصویر می کشانی و محو شدن اسرائیل را از صفحه ی روزگار تمنّا می کنی به خشم آمده باشند!

 می شود رئیس جمهور بود و رنج سفرهای مختلف به اقصا نقاط کشور را به خود متحمل شد ولی از نزدیک با مردمی که ولی نعمتت هستند روبرو شد و کابینه ی خود را از تهران به همه ی ایران منتقل کرد!

آری میشود ولی چقدر سخت است برای شیک پوشان  و مرفهانی که عمران و آبادی کشور را می خواهند ولی نه به هر بهاییسربلندی کشور را می خواهند ولی از سربلندی اسلام و حکومت عدل جهانی دم نمی زنند. زور گویی دشمن را نمی خواهند ولی توان ایستادگی در برابر او را هم ندارند و از ترس اینکه مبادا زخمی بر چهره شان بنشیند و یا گرسنگی و سختی ای را متحمل شوند از در گفتگو و مصالحه ی با او در می آیند . حاضرند از آرمانها عقب نشینی کنند ولی از دینارها نه! از فلسطین حمایت خواهند کرد ولی نه به اندازه ای که هولوکاست را زیر سوال ببرند چرا که این را پا روی دم شیر گذاشتن می دانند!

می خواهند مومن باشند ولی در صف جهاد با کفار شرکت نکنند!

می خواهند سری در بین سرهای بزرگان عالم درآورند و ارتباط داشتن با پاپتی های عالم و به قول امام راحل پابرهنه ها و مستضعفین عالم را اگر چه تعدادشان بیشمار هم باشد را کسر شأن جمهوری اسلامی می دانند!

مدعی اند که پیرو امام و رهبری هستند ولی این جمله را که مسئولین نظام باید ساده زیست باشند را از صحیفه ی امام و رهبری پاک کنند!

آنها که گفتیم نقاط قوت ردیس جمهور مکتبی و ارزشی مان دکتر احمدی نژاد بود و هست و اینها که در پایان گفتیم نقاظ ضعفی است که دیگران به پای ایشان نوشته اند! البته بنده و امثال بنده که دکتر احمدی نژاد را احیاگر گفتمان انقلاب و امام راحل می دانیم هیچ گاه ایشان را بری ء از اشتباه و ضعف ندانسته  و نمی دانیم ولی آنهایی را که در اینجا ذکر شد و دیگران نقاط ضعف ایشان و دولتشان تلقی می کنند را هم نقطه ی ضعف نمی دانیم. آری ما رئیس جمهوری می خواهیم که علاوه بر اینکه  چنین امتیازات و ویژگیهای فوق العاده و تحسین برانگیزی که تنها از یک روح بلند مومن و مخلص و راسخ در ایمان برمی خیزد ، داشته باشد بلکه

- در عمل به فرمان رهبری تعلل به خرج ندهد،

- از کسانی که حاشیه سازی های بی مورد می کنند و هم وزن خودشان سخن نمی گویند حمایت نکند و کوچکانی را که بزرگ نیستند را بزرگ نکند هر چند که معتقد باشد به خاطر انتسابشان با وی تحقیر شده اند و در حقشان ظلم شده است،

- برای رفع مفاسد اقتصادی تلاش دقیقتری داشته باشد،

- برای مشکلات فرهنگی کشور از انسانهای توانمند بیشتری استفاده کند و علاوه بر اینکه خود یک عنصر فرهنگی و فرهنگ ساز است مثل دکتر احمدی نژاد، فرهنگ سازی کلان هم داشته باشد،

چالشهای قانونی و خلأهای قانونی را از مجراهای خودشان رفع کند نه با مقاومت در برابر اجرای قانون. هرچند که آن قانون را مشکل دار و ناقص بداند،

- تعامل بهتری با مجلس و قوه ی قضائیه داشته باشد و از پتانسیل بزرگ آنها در جهت اصلاح امور کشور استفاده کند،

- دشمن تراشی نکند بلکه دوستان ناآگاه را دلسوزانه نسبت به مسائل مختلف آشنا کند و با خود همراه کند،

- علاوه بر اینکه حلقه ی مدیران کشور را گسترده می کند کما اینکه دکتر احمدی نژاد کردند و مدیریت اجرایی کشور را از دست عده ای محدود گرفتند و افراد متعددی را وارد این حلقه کردند، با نخبگان تعامل بهتری داشته باشد ،

- همانگونه که به کار عمران  و آبادانی کشور اهتمام جدی دارد نقشه ی راهی برای بهبود وضع اقتصادی کشور هم داشته باشد،

- سیستم نظارت بر بازار خود را تقویت کندو با کسانی که همچون اختاپوست بر اقتصاد و بازار این کشور چنبره زده اند برخورد صریح و قاطعی داشته باشد که لازمه ی همه ی اینها داشتن تعامل خوب و قوی با دو قوه ی دیگر است نه اینکه آنها را در برابر خود ببیند. و البته هر جا که کار را تنگ دید و احساس کرد که در این دو قوه هم مانع تراشی و سنگ اندازی می شود با مشورت با رهبری گره ها را باز کند و اعتقاد داشته باشد اگر روزی قرار بود که از طریق مردم و با استفاده از پتانسیل مردمی با کسانیکه سرمایه های کشور را به غارت می برند و بر سیستمهای قضایی و قانونی کشور چنگ انداخته اند استفاده شود این کار باید توسط رهبری انجام شود نه توسط اوکه این کار برای حفظ امنیت و آرامش کشور و ایجاد فضای امن برای رساندن کشور به نقطه ی متعالی و اوج خود بهتر است. و این است معنای اینکه انتخابات مایه ی رشد ملت است چرا که هر کسی که رئیس جمهور می شود باید نقاط قوت رئیس جمهور فعلی را داشته باشد و بریء از نقاظ ضعف های او باشد و ملتی که چنین انتخابی کند در مسیر پیشرفت و موفقیت خواهد بود.

ان شاء الله خداوند متعال مددی کند که چنین فردی در بین کاندیداها موجود باشد و خودش دلها و ذهنهای مردم را به سوی او هدایت کند همانطوریکه در انتخابات 84 و 88 هم همین شد و بیش از آنکه دکتر احمدی نژاد برای خود تبلیغ کند حقیقتا گروههای خودجوش مردمی برای ایشان هزینه و تبلیغ می کردند. ارزاق دانشجویی خودمان از یادم نرفته که بچه ها در آن روزها سهم کاغذ های A4خود را می بردند به ستاد های مردمی و خودشان را در هزینه ی تبلیغات کاندیدای خود شریک می کردند. 

ان تنصروا الله ینصرکم و یثبّت اقدامکم

یاحق