راه حل برون رفت از مشکل عدم تفاهم دولت و ملت
بسم من هو اعدل الحاکمین
دوستی می پرسید چه باید کرد در این وضعیت سیاسی اجتماعی کشور؟
گفتم باید برگردیم به اصل انقلاب خودمان و هر جا کم کاری کردیم را اصلاح کنیم. از ماست که بر ماست!
توبه عملی باید بکنیم تا مشمول رحمت الهی و بخشش خلق قرار بگیریم.
توبه کنیم از سیاستهای به ارث رسیده از زمان دولت سازندگی که دولت را مساوی اصل نظام و انقلاب می پنداشت و هاله ای از قداست برای دولتمردان متصور بودند به طوریکه احدی حق اعتراض به عملکرد آنها را نداشت.
یعنی عملا با نهی از منکر مقابله می کردند. آنقدر فضای خفقان ایجاد کردند که وقتی وزیر ارشاد خود هاشمی علم آزادی بیان. ا در دست گرفت، مردم بدون توجه به اینکه این صدا دارد از خیمه ی سازندگی های انتقاد ناپذیر در می آید، به استقبال پر شور از این شعار توخالی رفتند!
شعاری که ماحصلش نه آزادی بیان در نقد عملکرد دولتمردان، بلکه آزادی بیان در هتاکی به دین، شعائر دینی و از جمله امر به معروف و نهی از منکر بود! دوستانی که آن زمان را درک کرده اند جملات سید محمد خاتمی را در مورد چهار دیواری اختیاری در محکومیت نهی از منکر افراد در کوچه و خیابان ،حتما به خاطر دارند.
روزی نبود که در روزنامه های اصلاحات به یکی از مظاهر یا اعتقادات دینی اهانت نشود تا جاییکه از زبان نماینده مجلس ششمی شنیدیم که اگر امام حسین هم بود ما حق داشتیم او را استیضاح کنیم!!!!!
توجه کردید؟ وقتی نهی از منکر دولتمردان طرد شد و صدا از کسی در جامعه اسلامی درنیامد، با درک غلط قداست داشتن دولتمردان و ابهت نام سردار سازندگی، نهی از منکر فردی هم به تدریج ضایع شد، درعوض اهانت به دین و شعائر دینی آزاد شد.
حقیقتا این از همان جاهایی است که توبه عملی نیاز دارد.
برگردیم به فرمایشات امام و رهبری عزیز که بزرگترین منکر را منکر مسئولین نظام می دانستند . نهی از آن را واجب می شمردند.
حضرت امام بارها فرموده «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته، همه شما مسئولید.من هم اگر پایم را کج گذاشتم باید به من هجمه کنید»! یعنی امام برای رهبر جامعه هم مقام قداست قائل نبودند چون راه نهی از منکر نباید مسدود می شد که به دنبالش سایرمسئولین از نهی از منکر مردم خود را ایمن ندانند که این آغاز هر انحرافی است.
رهبری عزیز هم در دیدار مسئولین ستاد احیای امر به معروف در سال72 فرمودند:«لتأمرنّ بالمعروف او لتنهّن عن المنکر او لیسلطن الله علیکم شرارکم. یعنی چه؟ یعنی امر به معروف و نهی از منکر، جهتش، جهت ضدّ سلطهی اشرار است. معنایش این است. این دو عِدل همند. یعنی اگر کردید، سلطهی اشرار واقع نخواهد شد. اگر نکردید، سلطهی اشرار واقع خواهد شد. پس، معنایش چیست؟ معنایش این است که این امر و نهی، باید در مقابل سلطهی اشرار باشد.
حالا شما نگاه کنید، ببینید سلطهی اشرار کجاست؟ شما بگویید به جوراب نازک! نه آقا! شما به جوراب نازک چهکار دارید؟ جوراب نازک را بپوشد؛ اینقدر اهمیت ندارد.»
خود ایشان ظاهرا وقتی از نصیحت مسئولین ناامید شدند در سال 81خطاب به جنبش های دانشجویی، فرمودند علم مبارزه با ثروت اندوزی و مسابقه برای رفاه و تبعیض مسئولین را به دوش بگیرید و از ایشان مطالبه کنید.(رجوع کنید به پیام 81/8/6 رهبری)
ولی متأسفانه در این کشور هر کسی راه خودش را می رود و کار خودش را می کند.
در زمان دانشجویی در دهه 80، فرمانده حوزه دانشگاه ما را عوض کردند به خاطر مطالبه گری انقلابی با وجود اینکه ما در بسیج دانشگاه، کلام امام و رهبری را سر دستمان گرفته بودیم و شخصیت حقیقی و حقوقی معلوم داشتیم.
خودم به شخصه رفتم تهران ، سازمان بسیج دانشجویی ، دفتر معاون سیاسی.گفتم علت برکناری فرمانده ی مان چه بود؟
گفتند جنبش عدالتخواه!!!!!
دقیقا خاطرم هست، گفتند :خط قرمز ما جنبش عدالتخواه دانشجویی هست!!!!!!
به ما می گفتند شما دارید با این حرفهایتان در پازل دشمن بازی می کنید!
آنها نمی فهمیدند یا نمی خواستند امثال ما آرامش پست و مقامشان رابهم بزنیم ؟ واقعا نمی دانم.
یادم نمیرود ،آقای .... که آن موقع یکی از مقامات عالی قضایی کشور بود در سال پاسخگویی آمده بود شاهرود.
در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی برایمان از نهج البلاغه می گفت به جای اندک اعتنایی به سوالات دانشجویانی که اتفاقا ظاهر مذهبی هم داشتند ،بلند شدم سوال شفاهی بپرسم که تیم محافظش نزدیک بود بزند زیر گوشم! گفتم سوال دارم، گفتند کتبی بپرس.
ولی میدیدیم که سوالات کتبی را یک نفر در جلوی جلسه پاکسازی می کند و بعد تحویل سخنران مدعو می دهد.
با سه نفر دیگر از دانشجویان تا شب هر جا می رفت، دنبالش رفتیم و به هر زحمتی بود از ایشان یک وقت ملاقات گرفتیم.
پرسیدیم چرا به شعار امسال عمل نمی کنید؟ امسال سال پاسخگویی است. چرا به نهج البلاغه خوانی اکتفا می کنید؟
باورتان میشود؟
گفتند پاسخگویی پاسخگویی ،پاسخگویی!!!نمیدانم این حرف را چه کسی توی دهن شماها انداخته؟
و من آنجا و بعدها به این فکر می کردم این حضرات که پست و مقام از دست رهبری هم می گیرند ،ظاهرا وقت نمی کنند کلام رهبر حاضر رو بخوانند و به آن عمل کنند چه برسد به حرفهای مهم امام خطاب به مسئولین .
در اینصورت ما چه توقعی داریم از جوان و نوجوانمان که به آرمانهای انقلاب پایبند باشند؟
واقعیت این است که تنها راه برای تفاهم میان دولت( البته به معنای اعم کلمه لذا این مهم شامل کل حاکمیت می شود) با ملت، فرصت دادن به اقشار مختلف برای نقادی کردن عملکرد حاکمیت و پاسخگویی مسئولین در فضایی آرام و به دور از هیجاناتی است که دشمن بتواند از آن بهره برداری به نفع خودش کند.