راستش را بگوییم یا نه ؟ مسئله این است!
بسم من هو الطیف الخبیر
این روزها بواسطه ی خبر «گور خواب ها» ی شهرستانی در ایران، حرف های مختلفی از تریبون داران و قلم به دستان و اهالی مملکت مجازی دیده و شنیده شد. که از میان آنها می خواهم به گزارش خبری ساعت 21 شب گذشته یعنی 11/ دیماه بپردازم.
اینکه گزارشگر با نشان دادن قسمتهای پخش شده ی تلویزیون های ضد انقلاب که این تصاویر و اخبار را سوژه ای کرده بودند برای طعن و کنایه زدن به ایران و جمهوری اسلامی ، به این نکته پرداخت که نباید با نزدیک شدن به فضای انتخابات و برای منظورهای انتخاباتی خود با انتشار این دست اخبار فضا را برای تخریب علیه ایران فراهم کنیم و کاری کنیم که زحمات و خدمات بسیار نظام اسلامی نادیده گرفته شود !!
این مطلب تازه ای نیست که همواره از زبان برخی مسئولین گفته می شود و عده ای خبرنگار از روی آگاهی و یا با فشار مسئولین بالا دستی خود به ناچار آن را در بلند گوهای خود بیان می کنند که اگر شما نقص و ضعفی از نظام را نشان دادید باعث تحقیر نظام شده اید و در پازل دشمن حرکت کرده اید و خدمات نظام را زیر سؤال برده اید!! و نیز اینکه هر وقت و هر زمانی ممکن است اخباری که نشان دهند ه ی ضعف مدیریتی در کشور هستند ، تلقی فعالیت انتخاباتی بر ضد دولت موجود را در اذهان ایجاد کنند .
امّا به راستی چه باید کرد؟ آیا برای حفظ آبروی نظام باید روی خطاها سر پوش گذاشت؟ آیا اساساً آبروی یک نظام مردمی در گروی خبط و خطای یک عده ای از افراد حاکمه هست؟ آیا لاپوشی کردن خطا ها و اشتباهات افراد حاکمیت، موجب گسترش فساد و باند بازی به صورت گسترده نخواهد شد؟ آیا گسترش فساد و به تبع آن بی عدالتی، مانند موریانه و خوره ای به جان نظام اسلامی نخواهد افتاد؟ آیا اگر توده ی مردم ببینند که اخبار واقعی و یا همه ی اخبارشان از صداو سیمای خودشان پخش نمی شود ولی می شود بهتر از آنها را از شبکه های خارجی ولو ضد انقلاب دریافت کرد ، آنها را مجذوب آن شبکه ها نمی کند ؟ و در لابه بلای اخبار راست و درستی که هیچگاه از تلویزیون خودمان نمی دیدند و نمی شنیدند ، اعتماد کاذبی برای هم میهنان ما حاصل نمی شود؟ به گونه ای که اگر خبر دروغی را هم آن رسانه ها دادند ،دیگر نتوان از اذهان ملت پاکش کرد؟؟ آیا فتنه ی 88 ماحصل همین دروغ پردازی ها و راست نمایی ها و اعتماد توده هایی از این ملت به بنگاههای خبر پراکنی ضد انقلاب نبود؟؟
اگر بود، که حقّاً هم چنین بود، چرا نباید تغییری در استراتژی سازمان عریض و طویل صدا و سیما داده شود؟ چرا باید بودجه ی سازمان از دستان مبارک دولتی ها به سازمان داده شود که باعث محافظه کار شدن صداو سیمایی ها شود؟
زبان گویای این ملت مگر غیر از صدا و سیما است ؟ ملت که امامشان آنها را ولی نعمتان این کشور خوانده چگونه باید داد خود را از عده ای از مسئولین بی کفایت بگیرند؟ چگونه اگر خبط و خطایی را دیدند با آن بر خورد کنند؟ درست است که کشور قوه ی قضائیه دارد ولی نباید نظارت مستقیم را از ملت گرفت و فقط از ملت توقع تأیید و جان فشانی داشت . ملّت باید خود را در سرنوشت خودش سهیم ببیند. وقتی مردم احساس کنند که فسادها و باند بازیها و دست های پشت پرده ای هست که نمی گذارد عدالت در کشور گسترده شود، حتّی نمی گذارند که مردم شعارها و اصول انقلابشان را سر دست بگیرند و از مسئولین مطالبه کنند ، آیا امیدشان را از انقلاب از دست نخواهند داد؟
اینها همه در حالی است که خود امام و رهبری دائماً مردم را به نظارت بر مسئولین فرا می خوانند. اگر بنا به فرموده ی ایشان نظارت بر حاکمیت حق مردم است ، ابزارش چیست؟ در کجاو کی مردم می توانند صدا های خود را به گوش همه ی حاکمیت برسانند و تخلفات را طوری گوشزد کنند که دیگر تکرار نشود. به نظر نمی رسد به جز ابزار رسانه این قدرت زمینه ی بروز داشته باشد. نمونه هایش را مردم زیاد دیده اند. هر چیزی که رسانه ای شد و در شبکه های مختلف صدا و سیما به آن پرداخته شد در نهایت یک مسئولی پیدا شد که پاسخگو شود و برای رفع آن مشکل اقدام کند و هر جا این امکان فراهم نشد، ان مشکل همچنان بر روی زمین باقی مانده است.
لازم است فکری دوباره کرد درباره ی سازو کار نظارت مردم بر عملکرد مسئولان. مردم نباید احساس کنند که هر جا به حضورشان نیاز است مورد تکریم هستند و هر جا که حضورشان مانع خبط و خطاهای برخی از مسئولین است ، به بهانه ی اینکه دشمن سوء استفاده می کند ، مانع نظارت مردم و بیان مشکلات شوند. دشمن ، دشمنی خود را رها نمی کند ولی عاقلانه نیست که از ترس دشمنی دشمن، ما سبب نفوذ موریانه ها به بدنه ی نظام شویم که باعث شود نظام از درون سست و توخالی شود و سرمایه ی اصلی خود را که مردم هستند از دست بدهد.
امام صادق علیه السلام: خداوند امتی را عذاب نخواهد کرد مگر نسبت به حقوق برادران نیازمند خود سستی نمایند.( بحار الانوار ج75، ص 281)