خواص بی بصیرت یعنی خود ما!!
این آقا مثل اینکه خیلی دردش گرفته ولی چرا جفنگ سرهم می کنه نمی فهمم! پای مقدسات رو چطوری میشه از انتخابات بیرون کشید؟ فقط یه راه داره و اون هم جدایی دین از سیاسته ! این نظر حضرتشونه؟؟ خبط و خطایی که خواص پرادعای ما کردند این بود که فقط بالای سرشون عکس آقا رو نصب کردند و می کنند و منتظرند کی شب حمله فرا می رسد آنقدر منتظرند که وظیفه ی امروز از یادشون رفته!
خواص باید جواب بدن که چرا در طی این 8 سال توی زمین اصلاح طلبا به سرکردگی هاشمی رفسنجانی بازی کردند؟ چرا به جای ذلسوزی برادرانه و مشفقانه نسبت به رئیس جمهور این ملت که یه تنه در برابر غرزدن های اصلاح طلبا و رئیس بی منطقشون ایستاده بود اونها هم زیر پای اون رو خالی کردند؟ چرا از احمدی نژاد دیوی ساختند که ما حصلش فراموشی ماهیت پلید اصلاح طلبان بود؟ چرا از حد اعتدال خارج شدند؟ آنقدر علیه احمدی نژاد حرف زدند که از پس این جمله ی رهبری عزیز بر نیومدند که " رئیس جمهوری می خوایم که نقاط مثبت رئیس جمهور فعلی رو داشته باشه منهای نقاط ضعف او را"! چرا که اونها اساسا نقطه ی قوتی در احمدی نژاد نمی دیدند و این همون معنای اختلاف و زاویه داشتن با رهیری هست. منش رهبری جذب حداکثری است برای همین هم در مجمع تشخیص همه طیف آدم را می بینید ولی ما مدعیان ولایتمداری، تحمل خودمان را هم نداریم چه برسد به دیگران را. خطای دوم ما که ناشی از این خطای اولی است این است که برخلاف منش امام و رهبری که سعی می کردند به مردم ملاک و معیار بدهند ولی مردم خودشان راه بروند تا به خود متکی باشند ما دائم تلاش کردیم مردم را روی کول خودمان ببریم و لذا وقتی آمد که آنها نخواستند از ما برای طی طریق خود استفاده کنند و به بیراهه رفتند! من سوال جدی ام از داعیه داران خط امام و رهبری این است: آیا روحانی نقاط مثبت احمدی نژاد را دارد؟ آیا ولایتی داشت؟ آیا قالیباف و رضایی داشتند؟ آیا محض رضای خدا یک بار هم که شده پیگیر این نقاط مثبت و منفی شده بودیم ؟ آیا در صدد شناساندن طرف واحد اصلاح طلبان به مردم بودیم؟ بسیاری از مردم همانطوری که می دانم به روحانی به سببب شیخ بودنش رأی دادند نه برای مرامش ! و این یعنی میان ماه من تا ماه گردون / تفاوت از زمین تا آسمانهاست!!! به هر حال اصلاح طلبان بعد از شکست انتخاباتی خود نشستند ضعفهای خود را بررسی کردند و به حق دوا کردند و نتیجه هم گرفتند. آنها از خالی شدن میدان توسط مدعیان ولایت و رهبری استفاده کردند و با یک چهره ی موجه سبد رأی خودشان را پر کردند باشد که درس عبرتی باشد برای ما. چقدر مستانه خواندیم: ما منتظریم کی محرمّ گردد/ هنگامه ی امتحان میسر گردد!/ مامی دانیم و تیغ و حلقوم شما/ یک مو زسر علی اگر کم گردد!!! و نفهمیدیم که خودمان مالک را برگرداندیم و خودمان به علی تحمیل کردیم آنچه را که نباید!
چقدر زیبا گفت : وقتی مختار را منحرف خواندی گردنت را به تیزی شمشیر مصعب بن عمیر بسپار!!!