• وبلاگ : ديداردوست
  • يادداشت : غدير و آنچه پيامبر بر زبان جاري ساخت!(1)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    لا فتي الا علي لا سيف الا ذولفقا ر
    زير لب خيل بشر مَست از شراب خوشگوار
    مست کن مارا زعشق صفدر دولدل سوار
    شد غدير خم الا اي ساقي سيمين عذار
    در فلک تا هست هستي مي سرا يم اين شعار
    لا فتي الا علي لا سيف الا ذولفقا ر
    هر زمان برخوان اين اشعار در عيدغدير
    گشته عالم مَهبِط الانوار در عيد غد ير
    سا قيا جامي بده سرشار در عيد غدير
    شُد نمايان حجت الاحرار در عيد غدير
    لا فتي الا علي لا سيف الا ذولفقا ر
    ساز وآهنـگ ا نا ا لحق گوشـدار
    شد غد ير خم ملي آورد پير نوشـدار
    زد بلند آواز جبريل اَ مين ا ي هوشيار
    آيه ي ا ليوم اکملت ُ لکم در گوشـدار
    لا فتي الا علي لا سيف الا ذولفقا ر
    هيکلت را چون کند آن قابض ارواح مس
    مر غ جا نت چون کند آهنگ پرواز از قفس
    اين حديث عشق باشد بر همه انگار بس
    بر زبان باشد مرا اين جمله در آخر نفس
    لا فتي الا علي لا سيف الا ذولفقا ر
    جرعه هر که خورد ازمل شُد خموش
    در شريعت روز وشب هر دم بکوش
    کرد بر مردان عا لم نوش جوش
    باده ي وحدت زدست خاتم مرسل بنوش
    لا فتي الا علي لا سيف الا ذولفقار
    در شب معـراج پيغمبر به عرش کبريا
    سوي رَب مي رفت وشد اين ما جرا
    گفت يارب بهر زهرا(س)آن علي(ع) شير خدا
    در زمين وعرش غوغا ميشود از اين ندا
    لا فتي الا علي لا سيف الا ذولفقا ر
    طينت خوبان ، حق از طينت حيدر سرشت
    مصطفي با آ ل احمد تا اَ بد ا َندر بهشت
    تا "طريقت " مهر او درسينه کشت
    اين عبارت کرد تکرارو به دفترمي نوشت

    پاييز شديم بي بهارستانت
    سرريخته ايم پاي خـُلدستانت

    ما گم شده ايم شاخه اي نوربيار
    از آتش روشن انارستانت