سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیداردوست

پول خرج و مخارجش رو از کجا بیاریم؟

سوال: ما که توی خرج و مخارج یک یا دو بچه موندیم چطور میشه که به بچه ی دوم، سوم یا بیشتر فکر کنیم؟؟؟یعنی پول خرج و مخارجش رو از کجا بیاریم؟ 

 

پاسخ:  

اولا یک سوال مهم: آیا شما، خدا رو رزّاق خودتون و فرزندانتون می دونید یا خودتونو؟ و آیا خدایی که روزی اون یک یا دو تا بچه رو داده از دادن روزی فرزند سوم و بیشتر عاجزه نعوذبالله؟؟؟؟؟؟؟

 

ثانیا: روزی بچه ها رو خود خدا تضمین کرده ضمن اینکه ما مأمور به تکلیفیم. الان عقلا و شرعا می دونیم که دوتا بچه کافی نیست. جمعیت مسلمان و شیعی ما خیلی کم شده و اگر ماها که معتقد و مؤمن به خدا هستیم و روزیمون رو وابسته ی به این و اون نمی دونیم بلکه از خدا می دونیم بچه دار نشیم از بقیه چه توقعی هست؟ مگه میشه وعده های خدا رو نادیده گرفت؟

تصویر مرتبط


 

سوما: کسانی با داشتن دو یا سه فرزند و یا حتی یک فرزند کم میارند، دلیل بر صحت حرف و عقیده اش نیست . و اینی هم که بنده در مورد تضمین روزی رسانی خدا میگم به این معنا نیست که هیچ وقت انسان مؤمن دچار کمبود نمیشه. نه! نگاه مؤمنانه ی درست باید داشت و سبک زندگی مون هم درست باید باشه. یعنی هم به قدر نیازمون توقع داشته باشیم و هم اهل قناعت باشیم و اهل چشم و هم چشمی نباشیم و هم نگاهمون به اصالت آخرت باشه نه این چند روزه ی دنیا و یقین به اینکه دائما در معرض امتحانات الهی هستیم. خود خداوند در قران کریم می فرماید که « وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ»(بقره/155) یعنی «قطعاً همه شما را با چیزی از ترس ، گرسنگی ، و کاهش در مالها و جانها و میوه ها ، آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان! » و می دانیم که مارا از امتحان الهی گریزی نیست!

 

 چند روز پیش از یکی از بزرگان شنیدم که می گفتند شخصی به امام صادق توصیه کرد که آقاجان شما اگر اینجوری که دارین هزینه می کنید هزینه نکنید و یک مقدار مقتصد تر باشید همیشه وضعتون می تونه خوب باشه. حضرت فرمودند ما وقتی خدا بهمون وسعت رزق میده ماهم به خونوادمون وسعت رزق میدیم و وقتی که ما رو آزمایش می کنه و رزقمون رو کم می کنه صبر پیشه می کنیم. به عبارت دیگه ما تدبیر برای زندگیمون نمی کنیم!!!! البته کسی که با سیره ی اهل بیت آشناست می دونه که معنای کلام حضرت این نیست که وقتی که داریم ولخرجی می کنیم و وقتی کم میاریم حالا صبر می کنیم. نه! سیره ی اون بزرگواران بر قناعت و ساده زیستی و استفاده از نعمات دنیا به قدر کفاف و نیازشون بوده ولی حرف اینه که تدبیر نمی کردند که من مثلا برای آینده ی خودم و بچه هام فلان قدر بذارم کنار! و به اصطلاح امروزی ها آینده نگری کنم و به این واسطه دغدغه ی معاش آیندشونو داشته باشند!

 

به قول یکی از بزرگان، مگه خدا از ما عبادات روزهای نیومده رو خواسته که ما نگران روزی های روزهای اینده هستیم. و این نگرانی از کم شدن روزی با اومدن فرزند جدید آیا شک و تردید داشتن به این آیات شریفه نیست که می فرماید « نحن نرزقکم و ایاهم» و « نحن نرزقهم و ایاکم»! یعنی به یک عبارت خداوند می فرماید ما روزی شما و فرزندانتان را می دهیم و در جای دیگه بعد از نهی از کشتن فرزند به خاطر ترس از فقر لحن کلام آیه طوریه که گویی خداوند می فرماید اصلا ما به صدقه سری بچهاتون به شما روزی میدهیم! شاید برای همین هم هست که گفته شده که سقط عمدی فرزند باعث میشه انسان تا آخر عمر گرفتار فقر بشه!

 


ایـران دارد پیـــر میشـود!



   باید دانست که موضوع پیر شدن جمعیت، نه فقط مختص کشور ماست و نه موضوعی سیاسی است‌. کاهش رشد جمعیت به نحوی که باعث پیر شدن جمعیت طی دهه‌های آینده می‌شود موضوعی است که می‌تواند برای نسل‌های بعدی کشور مشکلات و معضلات فراوانی پدید آورد. نگرانی درباره پیر شدن جمعیت جهان در حدی است که چندی پیش سازمان ملل متحد در گزارشی نسبت به این موضوع ‌هشدار داد و از سران‌کشورها خواست برای مشکل پیر شدن جمعیت جهان‌، چاره‌ای بیندیشند.

نگاهی گذرا به سیاست کنترل جمعیت در ایران بعد از انقلاب :

...در سال 1369 شورایی به نام «شورای تحدید موالید» با تصویب دولت و به ریاست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد و در سال 1370 با ایجاد «اداره کل جمعیت و تنظیم خانواده» برنامه‌های جمعیتی گسترش یافت و در تاریخ 26 اردیبهشت 1372 قانون تنظیم خانواده مشتمل بر 4 ماده و 2 تبصره در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ دوم خرداد 1372 به تایید شورای نگهبان رسید. براساس این قانون کلیه امتیازات متعلق به فرزندان بالاتر از رده سه، حذف و محدودیت‌هایی برای کثرت اولاد در نظر گرفته شد.

در طی سال‌های پس از اتخاذ این سیاست، این موضوع به عنوان یک «فرهنگ مسلط» پذیرفته شد‌. در سال 80 نرخ باروری در کشور به دو تولد به ازای هر زن رسید که این میزان تولد توان لازم برای جایگزینی جمعیت را نداشت، بنابراین نرخ رشد جمعیت با کاهش روبه‌رو شد و نهایت اینکه نرخ رشد جمعیت کشور در سال 1390 به 3/1 رسید که نشان می‌داد که رشدجمعیت کشور از کاهش جدی و سریعی برخوردار بوده است. به این ترتیب بود که اولین هشدارها در این خصوص شنیده شد که اگر این روند به همین شکل پیش رود ممکن است رشد جمعیت کشور منفی شود‌! نتایج سرشماری سال90 نخستین خبرهای کاهش رشد جمعیت را در‌برداشت، این‌ آمارها نشان می‌داد رشد جمعیت کشور 29/1 است درحالی‌که در سال85 این عدد 6/1 بوده.‌ به تعبیری رشد جمعیت کشور در طول یک بازه زمانی پنج ساله بیش از سه دهم درصد کاهش پیدا کرده است و این نشان می‌‌دهد که رشد جمعیت با کاهش شدیدی روبه‌رو شده است. گزارش مؤسسه اینترپرایز آمریکا در سال 1390 هم نشان می‌داد که باروری در ایران به شکل حیرت‌آوری در طول 30سال گذشته 70 درصد کاهش داشته است و یکی از سریع‌ترین افت باروری‌هایی که تا‌کنون در تاریخ بشر ثبت شده متعلق به ایران است. بر اساس آمار نرخ باروری کشور به ازای هر زن 7/1 بود یعنی به‌طور متوسط هر زن در طول زندگی‌اش کمتر از دو فرزند به دنیا می‌آورد. آمارها همچنین نشان می‌داد که میانگین نرخ ثبت ولادت در کشور 5/18 در هزار و میانگین نرخ ثبت فوت 6/5 در هزار است. همین نکته عکس‌العمل دستگاه‌های دولتی را به‌دنبال داشت. با این آهنگ رشد حداکثر جمعیت ایران در سال 1415 به 85 میلیون نفر می‌رسد و بعد از آن شاهد کاهش جمعیت خواهیم بود.

سازمان ملل همچنین 10 کشوری را معرفی کرده است که تا سال 2050 بیشترین سرعت حرکت به سمت پیر شدن را خواهند داشت که همه کشورهای درحال توسعه هستند. جمعیت افراد بالای 60 سال در امارات با رشد 35 درصدی نسبت به سال 2011 مواجه می‌شود و درصد افراد بالای 60 سال در این کشور به 36 درصد می‌رسد. امارات از نظر سرعت پیر شدن در جهان رتبه نخست جهان را به خود اختصاص خواهد داد. پس از این کشور، بحرین با رشد 29 درصدی جمعیت بالای 60 سال خود رتبه دوم را به خود اختصاص خواهد داد و ایران نیز در رتبه سوم جهان از نظر سرعت پیر شدن جمعیت پیش‌بینی شده است. میزان افزایش جمعیت بالای 60 سال ایران از سال 2011 تا 2050 بالغ بر 26 درصد پیش‌بینی شده است و انتظار می‌رود در سال 2050 حدود 33 درصد جمعیت ایران بالای 60 سال باشد.

پیری جمعیت، چالش‌های زیادی را فراروی جوامع انسانی قرار می‌دهد و نگرانی‌های بسیاری را در مورد حرکت به سوی رشد اقتصادی، هزینه‌های سیستم‌های بهداشت و درمان و همچنین سیستم‌های پرداخت حقوق بازنشستگی و تامین رفاه سالخوردگان به همراه دارد.

توسعه اقتصادی هر کشور به میزان زیادی به کمیت و کیفیت نیروی کار آن کشور وابسته است. زمانی که افراد پنجمین دهه از زندگی خود را پشت سر می‌گذارند، احتمال مشارکت آنها در کار و فعالیت اجتماعی کاهش می‌یابد. همچنین با توجه به اینکه افراد سالخورده به میزان زیادی از پس‌اندازها و اندوخته‌های خود برای گذران بقیه سال‌های زندگی شان استفاده می‌کنند، این مسئله می‌تواند موجب کاهش ذخیره دارایی‌ها در بین افراد یک جامعه شود. دو عامل کاهش نیروی کار و کم شدن میزان تمایل افراد به پس انداز، منجر به بروز نگرانی‌هایی می‌شود که کشورهای دارای جمعیت سالخورده اکنون با آن مواجه‌اند. مهمترین تبعات این موضوع را می‌توان در تنزل و کاهش رشد اقتصادی مشاهده کرد.

 پیری جمعیت تاثیرات گوناگونی بر انواع مختلف سیستم‌های پرداخت مستمری دارد. سیستم‌هایی که مالیات پرداختی توسط دولت به نظام تامین اجتماعی در هر سال به بازنشستگان در همان سال پرداخت می‌شود، با چالش‌های جدی مواجه شده اند، زیرا تعداد ذینفعان افزوده می‌شود، در حالی که تعداد مشارکت‌کنندگان کاهش می‌یابد.

http://mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=176460


شماها چرا ابترید؟

 

 

رهبری چندی قبل در مورد سیایست اشتباه کاهش جمعیت فرمایشاتی داشتند و حقیقتاً وقتی انسان به دورو بر خود نگاه می کند این روند را به راحتی می تواند در اطرافیان خود ببیند.عده ای که یقین به رزاقیت خدا ندارند و خودشان را مسئول روزی اولا دشان می دانند یک بهانه می آورند و آنهایی که یقین دارند اما خودشان را آماده تربیت نسل بعد نمی بینند یک بهانه دارند و عده ای هم هستند که البته بیشتر از صنف دوستان ما هستند و وارد فعالیتهای تشکلی و اجتماعی یا علمی شده اندبه بهانه اینکه فعلاً وقتش را ندارند از زیر این مسئولیت بزرگ شانه خالی می کنند.در این مجال روی سخنم با دوگروه آخر است.برای این منظور بهتر می دانم که به کلام مقام معظم رهبری اشاره کنم. البته هر دو کلام منقول است . یکی از آنها از یکی از اساتید معظممان نقل شده که حضرت آقا به جمعی از سپاهیان خود بعد از اینکه از تعداد اولادشان سوال کرده بودند و آنها غالباً گفته بودند یکی »،دو تا ،هیچی! فرموده بودند شما ها چرا ابترید؟و وقتی آنها در جواب به مسأله تربیت فرزند و سختی آن اشاره کرده بودند آقا فرموده بودند که شما خودتان را تربیت کنید بچه ها از شما یادمی گیرند و تربیت می شوند!

و خاطره دیگر اینکه آقا به همسر یکی از رجال کشوری که از بستگان سببی شان هم بودند بعد از سوال از اینکه چرا به تحصیل خود ادامه نمی دهند (ظاهرا در مقطع دکتری)و در جواب آن بانو که عرض کرده بودند به خاطر مشکلات کاری و  مسائل خانوادگی .آقافرموده بودند اگر شما از یکی دو درس نمره کامل بگیرید بهتر است یا اینکه از همه درسهایتان نمره 17 مثلاً بگیرید؟یعنی همه کارهای محوله تان را انجام دهید حالا اینکه همه را بانمره خوبی انجام بدهید بهتراست از اینکه فقط در یکی دو کا ر عالی باشید. البته گرچه موضوع این کلام آقا متفاوت است از موضوع مورد بحث بنده اما کاملاً قابل تعمیم است . کوتاه سخن اینکه اولاً فرزند آوری از اولیات وظایف یک زن و مردهست و ثانیاً اینکه می تواند تعارضی با نقش اجتماعی آنان نداشته باشد به ویژه اینکه بدانیم هستند کسانی هستند که در این کشور در تلاشند تا با تغییر نسبت جمعیتی در کشور سرنوشت آینده نظام اسلامیمان را تغییر دهند.برخی گزارشها حاکی از رشد بسیار سریع وهابیت و اهل تسنن در ایران است به طوریکه گفته می شود ممکن است تا پنجاه سال آینده ترکیب جمعیتی ایران تغییر کند در اینصورت فکرمیکنید برای کشوری که با دموکراسی اداره می شود چه سرنوشتی در انتظار است؟

در انتها خاطر نشان می کنم که مقام معظم رهبری چند وقت پیش در یکی از دیدارهای عمومیشان فرمودند تا وقتی که جمعیت کشور به 150میلیون نفر نرسیده صحبت از کنترل جمعیت بی مورد است.(نقل به مضمون).با تمام این حرفها؛

در خانه اگر کس است /یک حرف بس است!