سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیداردوست

جوّ انقلاب 57

 

بسم من هوقاصم الجّبارین

 

تحلیل انقلاب 57 ملت ایران تا کنون بارها و بارها و از منظرهای مختلفی توسط صاحب نظران انجام شده است . اینکه بستر شکل گیری انقلاب چه بوده و عامل شکل گیری و در نهایت پیروزی انقلاب سال 57 در ایران  چه بوده است.

ولی آنچه که در این نوشتار به آن می خواهم بپردازم اینها نیست. بلکه بحث در مورد آثار جوّ و هوای انقلاب در کشور ایران است. بحث پیرامون آنچه که موجب پیدایش و رشد انسانهایی والا و بزرگ از حیث فکر و اندیشه و روح و شخصیت شده و هویتی منحصر به فرد را ایجاد کرده به نام هویت انقلابی و یا به تعبیر آن زمانی اش حزب اللهی .

 

باید توجه داشته باشیم که انقلاب ایران با رهبری مردی آغاز شد که اندیشه ی با عظمتش همه ی اسلام عزیز را یکجا می دید و به همه ی معارف و اصول و احکام آن نظر داشت آنهم با نگاهی عمیق و دقیق و موشکافانه.

 

حضرت امام ( رحمت الله علیه) به خوبی می دانست که کدامیک از فرامین و دستورات اسلامی مهم است و کدامیک مهم تر و با اهمیت تر. به خوبی میفهمید که کدام اصل می تواند فدای کدامیک شود و چه چیزهایی باید زنده بماند تا اسلام راستین زنده بماند. همین اسلام شناسی حقیقی و درست بود که موجب میشد مردم در چهره ی او جمال نورانی نبیّ مکرم اسلام را ببینند و با هر کلام محکم و با صلابت ابراهیمی اش ، دست به بت شکنی بزنند و خود و اسماعیلهای خود را به قربانگاه بفرستند.

 

نتیجه تصویری برای امام خمینی

قلوب و ارواح مردم با هدایت الهی امام به حرکت در می آمد و این البته معجزه ی امام روح الله نبود ، بلکه فقط و فقط نمایش حقیقت واقعی اسلام ناب بود که وقتی جلوه گر شد سینه چاکان و سربدارانی از بهترین های امت پیدا کرد و بسیاری از اقشار خاکستری ملت را تبدیل به انسانهایی با هویت و شخصیت و فدایی اسلام عزیز کرد. انسانهایی که تا دیروز نه تنها ظاهری اسلامی نداشتند بلکه فکر و اندیشه ی اسلام را هم نداشتند و تبعاً عمل اسلامی را هم بروز نمی دادند با آنکه در یک جامعه ی اسلامی بزرگ شده بودند. اینهایی که در موردشان می گویم عموم مردم هستند وگرنه در بین همینها بودند کسانی که خودشان از قبل متدین بودند و اعمال فردی مؤمنانه داشتند ولی اسلامشان جذابیت برای دیگران نداشت و نور وجوشان فراگیر نبود.

 

امام، مظهر کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم بود!!! امام مظهر حقیقی فقیه دینی و اسلام شناس واقعی بود. او در عین اینکه به واجبات و مستحبات فردی اش عمل می کرد، نظر به اجتماع اسلامی هم داشت و می دانست که جانها و تنهای مسلمین می توانند بهایی باشند برای احیای اصلی که انسان ساز و شخصیت ساز و هویت بخش است.

ایستادن در برابر مستکبرین و ظالمین و مطالبه ی حقوق ملت مسلمان جلوه هایی از اصل مهم امر به معروف و نهی از منکر بود که امام به خوبی آنرا با همه ی شرایط و مراتبش رعایت کرد. انقلاب اسلامی ایران مظهر احیای این اصل مهم و واجب فراموش شده است.

نتیجه تصویری برای امام خمینی

و اما اینکه چرا با وجود چنین انقلابی و با چنین پایه و محتوا و ریشه ای، امروز با گذشت 38 سال از نخستین روز پیروزی اش ، شاهد داشتن جامعه ای نیستیم که مثل سالهای نخست انقلاب عمل و تظاهر به ارزشهای اسلامی برای مردم مایه ی فخر و مباهات باشد را، باید در این جستجو کرد که آیا امروز مؤمنین جامعه ی اسلامی چه افراد مؤثر درحاکمیت و چه افراد معمولی جامعه در پرداختن به امور دینی مراتب اهم و مهم را رعایت می کنند یا خیر؟ و آیا به همه ی اسلام نظر دارند یا بعض اسلام؟

 

امروز که در این کشور، حکومتی شیعی با عقاید صحیح اسلامی و با نیات صالح شکل گرفته اگر بیش از آنکه مؤمنین درصدد اصلاح منکرات دیگران باشند ،در صدد رفع نقایص و اشکالات کار خودشان و هم مسلکان خودشان و حکومت برآمده از عقاید حقه ی شان باشند ، آن عدّه ای که به اصطلاح قشر خاکستری را تشکیل می دهند در موضوع ایمان- یعنی نه مؤمن دو آتیشه هستند و نه ملحد و کافر بلکه مردمانی همجٌ رعاع ( حزب باد) هستند- و همینان اکثریت جامعه ی اسلامی را تشکیل می دهند ، به تبع اعمال نورانی انسانهای مؤمن ، جذب به ایمان و عمل صالح می شوند و منکرات را ترک می کنند.

 

 اگر احیای حق و عدالت و دوری از اسراف و تبذیر ، پرهیز از اشرافیگری و دنیاطلبی ، و بلکه ساده زیستی و آخرت گرایی ،تقوای حقیقی و خدمت به محرومین و مبارزه ی با ظالمین و مستکبرین در هر لباس و پوششی که هستند را از اهل ایمان ببینند، شیفته ی اسلام و عمل مؤمنانه می شوند و بسیاری از منکرات از جامعه ی اسلامی رخت بر می بندد و این است سرّ آن جوّ نورانی زمان انقلاب و دهه ی شصت ، که جوّ غالب، جوّ ایثار و خدمت و دینداری بود و آنهایی هم که دین واقعی نداشتند، به ناچار برای یافتن شأن اجتماعی تظاهر به دینداری می کردند.

البته غرض ما و اسلام عزیز این نیست که مردم تشویق به ریا و تظاهر به دینداری بشوند نه هرگز، بلکه  از منظر اسلام اعمال ریاکارانه هیچ سودی به حال افراد ندارد ولی اسلام خواهان این است که در جامعه ی بشری فضایی حاکم باشد که عموم مردم بتوانند به راحتی دینداری کنند و دینداری ارزش باشد و لذا انسانهای ضعیف الایمان هم بتوانند دین و ایمان خود را بدون هیچ مشکلی حفظ کنند .

 

پس اهل ایمان اگر خواهان چنین فضایی هستند باید به منکرهای بزرگ و اساسی اهتمام جدی داشته باشند و اصل و فرع را از هم به درستی تفکیک کنند و به هر کدام بهای خاص خودش را بدهند و اگر خدای ناکرده به کار مهم اقدام کنند و کار اهمّ را رها کنند ، اسلام را تضعیف کرده و موجبات دوری از این آئین نورانی را فراهم می کنند. 

 


امام روح الله کاخ نشین نبود!!

بسم الله الرحمن الرحیم

 

امروز در سالروز ارتحال حضرت امام روح الله، همزمان با رونمایی از فضای جدید حرم مطهر ،رهبری عزیز در بیاناتی هشدار نسبت به تحریف شخصیت حضرت امام دادند و از اقشار مختلف مردم و علاقه مندان به حضرتش خواستند که اصول مکتب حضرت امام را مورد بازخوانی قرار دهند و فرمودند  :

"بازخوانی اصول مستند مکتب امام، تنها راه مقابله با تحریف شخصیت آن بزرگوار است". در همین راستا به نظرم آمد مطلبی را متذکر شوم.

در سالهای پس از جنگ تحمیلی به تدریج خروج مسئولین از ساده زیستی به بهانه های مختلف آغاز شد.این خروج تدریجی را همگان از نزدیک لمس کرده اند ؛ از شکل و شمایل وزارتخانه ها و ادارات گرفته تا خانه ها و منازل مسئولین. گویی حرفهای حضرت امام مبنی بر لزوم و ضرورت ساده زیستی مسئولین یا به فراموشی سپرده شده بوده و یا دچار تأویل و تفسیر شده بود به این صورت که آن بیانات مربوط به زمان جنگ و شرایط جنگ زدگی کشور بوده و نه برای همه ی زمانها. و این قبیل توجیهات انسان مطلع به مجموعه ی فرمایشات حضرت امام را به این نتیجه می رساند که این چنین افرادی احتمالا یا قائل به پیروی از امام در همه ی عرصه ها نیستند برخلاف مدعای خودشان و یا اینکه آنچنان غرق در دنیا و مواهب آن شده اند که این چنین فراموشی ای نصیبشان شده است.

ولی آنقدر این مسئله ی هشدار به مسئولین در پرهیز از تجمل گرایی و کاخ نشینی و لزوم ساده زیستی در بیانات حضرت امام وجود دارد که انسان را به تعجب وا میدارد که چگونه می شود آنها را نادیده گرفت و جالب است که ایشان به صرف تذکر هم اکتفا نکرده اند بلکه توضیح هم داده اند و علت این تذکر را عنوان کرده اند از جمله اینکه:

" مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست! و آنها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین جهان ، با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد ، با الفبای مبارزه بیگانه اند!!...بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیا خواهی و آخرت جویی دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند...امروز ،جهان تشنه ی فرهنگ اسلام ناب محمدی است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی ، زرق و برق کاخ های سفید و سرخ را از بین خواهند برد."(صحیفه نور ج 20 ص 235)

" آن روزی که هر یک از شما ها (خطاب به مسئولین نظام) را ملت دید که از مرتبه ی متوسط می غلتید به طرف مرفه و دنبال این هستید که یا قدرت پیدا بکنید یا تمکن پیدا کنید ، مردم باید توجه داشته باشند و اینطور افرادی را که به تدریج ممکن است یک وقت خدای نخواسته پیدا بشوند آنها را سر جای خودشان بنشاند .اگر ملت می خواهد که این پیروزی به اخر برسد و به منتهای پیروزی که آمال همه است برسد، باید مواظب آنهاییی که دولت را تشکیل می دهند، آن که رئیس جمهور است آن که مجلس است ، همه اینها را توجه بکنند که مبادا یک وقتی از طبقه متوسط به بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن برسد.....شما شکر کنید که یک همچو مجلسی دارید که از طبقه ی مرفه توی آن نیست(!!!!!!!!!)

...تا کشور ما این مقام را دارد که بحمدلله از آن طبقه مرفه بالایی که امور را در دست گرفته اند مبرّی است ....شما مطمئن هستید که نخواهند توانست یک قدرت خارجی این پیروزی را از بین ببرد.( صحیفه نور ج 16 ص 30)

از این دست جملات بسیار است از جمله این جمله ی معروف حضرت امام که کاخ نشینی خودش بد نیست ، لکن این خوی کاخ نشینی است که بد است و کاخ نشینی این خوی را بدنبال دارد!!

و عجیب است که مردم ما از این توصیه ی بسیار مهم حضرت امام غفلت کرده اند و بسیاری از مسئولین مدعی پیروی از خط امام و رهبری ،مسابقه ی رفاه طلبی و ثروت اندوزی و کاخ نشینی باهم می گذارند. و بدتر از آن توجیهاتی است که دارند. بنده بعد از دیدن تصاویر حرم حضرت امام  حقیقتاً این مطلب به نظرم آمد که مردمی که از شهرهای دور و نزدیک به حرم امام می آیند ، در این شرایط اقتصادی کشور ، با معضلات مختلف مالی که دولت و مردم با آن دست و پنجه نرم می کنند ، با دیدن این حرم، پیش خودشان چه فکری می کنند؟؟آیا این تزئینات ضروری بود؟آیا مصداقی از همان صرف هزینه های نابه جا نیست که چندی پیش رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس تذکر داده بودند؟؟؟ آیا برای نمایش مجد و عظمت حضرت امام چنین بنایی با چنین تزئیناتی و چنان ضریحی لازم بود؟ آیا حضرت رسول چنین بنایی برای خودش ساخته بود و مجد و عظمت اسلام را با بنای رفیع و زیبا به رخ دنیا کشاند؟ حضرت امیر چطور؟خود امام راحل چطور؟

 "حمید انصاری قائم‌مقام سیدحسن خمینی در موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره) در واکنش به انتقادات صورت‌گرفته درباره تزئینات مجلل حرم جدید امام گفت: بزرگانی هستند که حرم آنها می‌بایست مجلل باشد. هر کس هم که نمی‌تواند این مسائل را تحمل کند یا از حسادت اوست یا از نادانی."http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940311000374

اینکه بزرگانی هستند که می بایست حرم آنها مجلل باشد را ایشان از کجا تئوری اش را در آورده اند؟ در مورد حرم حضرت امام رضا هم همین سوال بوده و هست که آقا! گسترش حرم برای پذیرایی از تعداد زیاد زائرین یک ضرورت است ولی آیا آینه کاری ای  که هر مترش هزینه ی سرسام آوری دارد هم لازم است؟ انسان چطور می تواند جواب خود همین امام رضا را بدهد اگر فردای قیامت پرسید چرا چنین کردی؟ آیا نمی شد به جای چنین خرجهای بیهوده ای هزینهی سفر هزاران و بلکه میلیونها انسانی را که مشتاق دیدار او هستند ولی تمکن مالی ندارند را بدهی؟و یا بالاتر از آن آیا نمی شد به جای این هزینه ها، میلیونها انسانی را که محروم از آشنایی با معارف ناب اسلامی هستند، با صرف هزینه ای به مشهد ببری و با حضرتش آشنا کنی و یا این هزینه را صرف تبلیغ شایسته ی معارف ناب اسلامی و شیعی کنی در سراسر عالم که امثال داعش و وهابیت خون مسلمین را به هدر ندهند و آبروی اسلام را نریزند؟

آیا نمی شد این هزینه ها را صرف توسعه ی کشاورزی و صنعتی کنی و میلیونها جوان بیکار شیعی را از فقر و بیکاری و به دنبالش اعتیاد و فساد و طلاق و بی خانمانی نجات دهی؟

جواب این پرسش های منطقی را تولیت امام رضا و تولیت حرم حضرت امام چگونه می خواهند بدهند؟؟؟ بازهم می گویم بنده و امثال بنده که معترض هستیم ،اعتراضمان به صرف تزئینات و تجملات در اماکن مقدسه است وگرنه توسعه ی این اماکن و ایجاد امکانات رفاهی برای زائرین خصوصاً افرادی که بضاعت مالی ندارند بسیار بسیار لازم و پسندیده است.

پر واضح است که  برای اکرام زائرین حضرت امام کارهای بسیار مهمتر از این می بایست انجام می دادند که در نوشتار دو سال قبلم به آن اشاره ای کرده بودم.

مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست (http://didaredoost.parsiblog.com/category).

والعاقبه للمتقین

 

 


شیعه سپر امام خود است نه امام سپر او!!!

بسم رب الحسین
طرف توی پیام رسانش نوشته:
نگران نیستیم... رهبر ما هوشیار است!
.
.
.
بله برای شما جای نگرانی ندارد اگر که اصلاح طلبان را نمیشناسید! جای نگرانی ندارد اگر که تاریخ نخوانده اید!جای نگرانی ندارد اگر که مواضع انتخاباتی روحانی را نشنیده اید! شما کلاً راحت باشید.هم رهبری هشیار است و هم امام زمان و هم خود خدا. ولی ما نگرانیم چون هم انچه را که گفته ام را می دانیم و هم سنت های خدا را می شناسیم: خدا هم در سقیفه هم در صفین هم در ساباط و هم در کربلا هشیار بود!!! 
خدا هشیار است امام زمان و رهبری هم ولی خدا می خواهد مردم خودشان رشد کنند و برای همین هم به ما اختیار داده و امتحانمان می کند. اگر این نبود که این همه شهادتها و سختیها نبود؟ اگر جز این بود که مولایمان سالها نظاره گر غیبت نبود؟ شیعه تکلیف را روی دوش خود می بیند و وظیفه ی خود را حراست از امام و آرمان امامش می داند برای همین هم خود را پشت او قایم نمی کند بلکه جانش را سپر امام می کند! 

مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست!!

بسم الله الرحمن الرحیم

اماما! امروز و همه ی روزهای دیگر شاهد بودی که تنها همین پابرهنه ها و مستضعفین هستند که مهر تورا در دل دارند و زحمت دیدار تو را با جان و دل خریدارند!

امروز 14 خرداد سال 1392 مثل چهار سال گذشته از قم برای شرکت در مراسم سالگرد حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه) عازم شدم همراه با دختر 4/5 ساله ام زینب. پیشتر از این از تهران به مراسم می رفتم. حقیقتاً در مدت این چهار سال هر بار که با مردم همراه شده ام و این مسیر طولانی از محل پارک اتوبوسها تا محل برگزاری مراسم را پیاده زیر آفتاب سوزان طی کرده ام یک احساس شرمندگی آزاردهنده ای برایم بوجود آمده که تا چند روز فکرم را درگیر می کند ولی افسوس که دستم به جایی بند نیست و فریادم به جایی نمی رسد. به قول معروف "گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ی من ، آنچه که  راه به جایی نبرد ، فریاد است"!

شرمنده می شوم از این مردمی که از راههای دور و نزدیک با کمترین امکاناتی هر سال به حرم امام می آیند تا به قول خودشان با رهبری عزیز و امام راحل تجدید بیعت کنند. هر سال از خودم می پرسم مگر این مردم امام و آقا را چطور شناخته اند که هر سال با این همه زحمت در این مراسم حاضر می شوند آنها که خیلی هاشان حتی وارد حرم هم نمی توانند بشوند و لذا نگاهشان هم به چهره ی نورانی حضرت آقا نمی افتد. اینها برای چه رنج چنین سفر ی را به خود تحمیل می کنند؟ بنده و امثال بنده خیلی هنر نکرده ایم اگر به این مراسم می آییم ما مطالعه کرده ایم و امام را آنگونه شناخته ایم که اگر پایش بیفتد برای او جان سپاری می کنیم برای آمدن مان هم دلیل دلی داریم وهم دلیلی عقلی که مثلا اگر هر یک نفری در این مراسم شرکت نکند و روزی خدای ناکرده حرم امام در مراسم سالگرد حضرتش خالی از جمعیت بماند رسانه های غربی گوش فلک را کر خواهند کرد که این مردم از امام بریده اند ولی بسیاری از این مردم که اگر ازشان بپرسی حتی دوخط ممکن است نتوانند برایت از امام و لزوم حضور بگویند برای چه می آیند؟ اعتقاد دارم که مردم با تمام وجود امام را و اخلاصش را و نورانیتش را دریافته اند و خود را مدیون او می دانند و همانگونه که در نهضت امام جانفشانی کرده اند دررکاب او بازهم جانفشانی می کنند برای او و برای خلف صالحش ولی سؤال اساسی تر اینجاست که مسئولین این نظام چه وظیفه ای دارند در برابر این ملت پای کار؟ آیا شرم آور نیست که در همین مراسم همه ساله شخصیت های مختلف نظام با ماشین های لوکس خارجی با شیشه های دودی بالا کشیده باسرعت از جلوی ملتی که با پای پیاده زیر آفتای سوزان ظهر نیمه ی خرداد از حرم برمی گردند ، رد میشوند؟و تازه بدتر اینکه راه ملت را هم بند می آورند تا زودتر به منازل خود برسند! آیا این مردم ولی نعمت این مسئولین نبودند و نیستند؟ آیا ولی نعمتی در نظر آقایان مسئول به این معناست که فقط باید دم مردم را داشت در زمان انتخابات ؟ که اگر مردم را نداشته باشی رأیی نخواهی داشت؟ آیا مردم ولی نعمتند برای اینکه آقایان بر گرده ی این ملت سوار شوند و هر کاری که خواستند بکنند حتی عدول از آرمانهای امام؟ آیا مگر امام نفرموده بود "خودتان را خدمتگزار بدانید به بندگان خدا ،بزرگی نفروشید به این مردم ، این مردم بزرگند ، بنده ی خدا هستند ، به اینها بزرگی نفروشید ، علوّ بر اینها نکنید "؟(ج 9ص222) پس چرا آقایان در مراسم حضرت روح الله چنین خلاف امام برخورد می کنند؟ آیا عبور اینگونه که وصف کردم بزرگی فروختن به ملت نیست؟ایا این نحوه ی برخود مصداق خدمتگزاری است یا سروری؟ چقدر امام سفارش کردند که به دنبال رفاه طلبی نروید که"مبارزه با رفا ه ظلبی سازگار نیست و آنها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال وآزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانه اند. بحث مبارزه و رفاه،بحث قیام و راحت طلبی ، بحث دنیا خواهی و آخرت جویی دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند" !! آیا این رفاه طلبی نیست ؟بی جهت نیست که می بینیم بسیاری از این حضرات کم آورده اند و با بی شرمی تمام می گویند باید با ادبیاتی دیگر حرف از نابودی اسرائیل زد نه که به صراحت بگوییم "اسرائیل باید از صحنه ی روزگار محو شود" و یا اینکه در موارد مختلف برای احقاق حق ملت بیاییم با آمریکا مذاکره کنیم! کدخدای دهکده ی جهانی است دیگر! و یا اینکه نباید طوری در صحنه ی بین المللی حرف زد و حاضر شد که دنیا را باخود دشمن کنیم و لذا طرح آشتی با دنیا را ارائه می دهند!!در نظر آنان در ازای هر یک ریالی که به سوریه و عراق کمک می کنی باید یک ریال دریافت کنی وگرنه اقدام عقلایی نکرده ای!! اینها از رفاه طلبان تنها برمی آید و اینانند که خسته اند از آرمانهای انقلاب نه این مردم رنج کشیده و شهید و جانباز و اسیر داده!

امام بارها فرمودند که "حکومت اسلام باید اقامه ی عدل کند"(ج 18 ص32) آیا این چنین رفتارهایی مصداق عمل به رعایت عدالت است؟ آیا این نوع عمل بی اعتنایی به حال مردم نیست؟ بنده کاری به این ندارم که بخشی از این توقعات به برگزارکنندگان مراسم سالگرد حضرت امام بر می گردد و ایشان حتما باید پاسخگو باشند ولی عملکرد ایشان در سالهای اخیر به خوبی نشان می دهد که این توقع از آنها بی جاست! ایشان امام را مصادره به مطلوب خود کرده اند اما همه ی مسئولیت هم به ایشان معطوف نیست هر کسی که در این نظام مسئولیتی برعهده دارد اگر واقعا دلسوز به حال این مردم بود باید کاری می کرد که چنین ظلمی به مردمی که عشق روح الله و نائبش را دارند اتفاق نیفتد. آقایان همانگونه که به وضوح دیده می شود بسیاری از حرفهای حضرت آقا را نمی شنوند و برای همین هم متأسفانه مواضعشان ، زوایای زیادی بعضاً با کلام ایشان دارند ، با بسیاری از فرمایشات امام هم فاصله ی بسیاری دارند.آنهایی که قدرت و ثروت را با هم جمع کردند و چنان رفاه مسئولیت برایشان شیرین آمده که حاضر به دل کندن از آن نیستند و تنها با ژست های تبلیغاتی به یاد مردم می افتند و پای صحبت مردم مظلوم و بی زبان کشور می نشینند و فیلم تبلیغاتی تصنّعی می سازند گویی هرگز این جمله ی امام را هم نشنیده اند که " تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند .فقرا و متدینین بی بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب هاهستند.ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم."(ج صحیفه نورص 235 ) آری مردم پابرهنه و متدینین بی بضاعت گردانندگان واقعی انقلابند و مرفهین بی درد گردانندگان حقیقی کشور.گرچه نیاز به توضیح نیست که ساحت مقدس حضرت آقا از این کلام مبرّاست ولی من باب تأکید عرض میکنم که روی سخنم با هر کسی هست جز ایشان که همین مردم به عشق دیدن روی او وشنیدن صدای روح بخشش این راه را طی می کنند. ولی باید گفت که کیلومترها پیاده روی از محل پارکینگ اتوبوسها سهم مردم است و زیر باد کولر ماشینهای لوکس نشستن سهم مسئولین نظام. ولی گردانندگان حقیقی انقلاب حتماً خواهند گشت و مردی از جنس خودشان را به پست مهم ریاست جمهوری خواهند نشاند مردی که قبل از انتخابات هم بی تکلف و بی تشریفات در بین مردم حاضر می شد و برای همین هم خیلی ها او را در مترو یا اتوبوس و یا در فرودگاه از نزدیک دیده بودند. الان هم که همه ی کاندیداها با ماشین های گران قیمت و لوکس خود از جلوی مردم با سرعت عبور می کنند مردم او را سوار بر ماشین مردمی یعنی پراید می بینند . مردی که طبق عرف بین المللی باید 22 محافظ داشته باشد بارها در تهران تنها با یک محافظ خود دیده شده است. قم هم که آمد محافظینش را قال گذاشته بود.تا جاییکه وقتی رئیس ستاد قم از او پرسید برای محافظینتان هم شامی تهیه کنیم با تعجب پرسیده بود مگر محافظین هم آمده اند؟؟ خبر نداشت که بعد از او برای حفاظتش آمده بودند!

این سادگی و بی تکلفی که در احمدی نژاد هم تبلور پیدا کرده بود و هر سال در دیدار های دولت تحسین رهبری عزیز را برای خود خریده بود، روح قوی و استکبار ستیز به او داده بود و پربیراه نیست اگر دوست و دشمن با دیدن جلیلی به یاد احمدی نژاد می افتند. هر چند که ما گمان داریم او حائز نقاط مثبت احمدی نژاد است ولی نقاط ضعف او راندارد و نخواهد داشت (ان شاء الله).سادگی و بی تکلفی جلیلی است که روحیه ی مقاوم و ایستادگی در برابر زورگوییهای کشورهای مستکبر و گروه 5+1 را به او داده است که این سنت الهی است؛ "مبارزه با رفاه طلبی سازگار نمی باشد"!

حال پابرهنه های مظلوم ایران که صاحبان واقعی این نهضت و انقلاب و نظامند مطمئناً باردیگر به کسی رأی خواهند داد که درد چشیده باشد ولی روحی قوی پیدا کرده باشد که رفاه طلبان سایه نشین را با مبارزه و ایستادگی کاری نیست چرا که ساقه های نازک و طرد ناز کشیده را تحمل طوفانهای سخت و گرما و سرمای شدید نیست.

 


دیپلمات انقلابی!

 

ماه رمضان پارسال توفیق اقامه نماز را به امامت رهبر معظم انقلاب داشتم

 

وقتی نماز تمام شد در هنگام  خروج از حسینیه بیت

 یکدفعه یه مرد با موهای سفید سر از سجده برداشت و

 موقع بلند شدن سرش به پهلوی من خورد

من ایستادم تا از او معذرت خواهی کنم

 با اینکه  سر ایشان به من خورده بود

ولی تا  سرش  را بالا آورد

دیدم جناب آقای دکتر جلیلی هستند

که با تواضع تمام در صفوف آخر نماز ایستاده اند

وعلت برخورد ایشان به پهلوی من و کج بلند شدن

همان پای مصنوعی است که باعث عدم تعادل شده است

دکتر جلیلی وقتی دیدند که یک سروان ارتشی در کنارشان ایستاده است

یک دفعه با من دست دادند و با روی بسار خوش من را بغل کردند و

 گفتند سلام جناب سروان قبول باشه

درود بر شما... و با هر دودست دست من را گرفتند و

 با گرمی با من برخورد کردند

ایشان با توجه به سمتی که دارند (دبیر شورای عالی امنیت ملی)

میتوانستند در صفوف اول نماز باستند

 اما با اخلاص و تواضع و روحیه ی بسیجی

 در صفوف آخر و در کنار مردم عادی نماز را اقامه کردند...

 


برچسب‌ها: خاطره فرشاد فروزش از جناب آقای دکتر جلیلی دبیر شور

 

http://hoveitzer.blogfa.com/tag/

ما تمرین آمدن مولا نموده ایم...

 

بسم من اذاق احبائه حلاوة مؤانسته

 به بهانه ایام شیرین دهه فجر و آن حماسه پرشور استقبال از رهبر کبیر و بت شکن انقلاب!

 

ما تمرین آمدن مولا نموده ایم/در پشت نائب او اقتدا نموده ایم

هر سال که یاد بهمن دیروز کرده ایم/تمرین آمدن مولا نموده ایم

آقا!پایی گر به سر چشمان ما نهی/ جان را فدای یوسف زهرا نموده ایم

مائیم خستگان ، زجور عدو ولی/ با یاد آمدن تو سودا نموده ایم

هر سال که می گذردعمر از این قیام/ از پای تا به سر تو را تمنا نموده ایم

اینجاست مهبط گلهای حیدری بیا/ ما جای آمدن تو را مهیا نموده ایم

در گوش گوشه ی هستی نام تو می برند/ ما ، نام دلربای تو افشا نموده ایم

سرزنده گشته ایم چو یاد تو کرده ایم/ طومارانتظار تو امضا نموده ایم

ما با حسین و خمینی شروع شدیم/ جان را قباله دین خدا نموده ایم

آیا شود نظری سوی ما کنی؟/ ما روی جان به قبله مولا نموده ایم!  

 


وای به روزی که مسجد با تمام ظرفیت و توان خود کارآیی داشته باشد

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دراین مسجد را درتمام طول روز بسته نمی بینید. دورتادور داخل مسجد قفسه های کتاب از همه موضوعات خودنمایی می کند. همه آزادند هر کتابی می خواهند بردارند و به خانه ببرند... این مسجد با مسجدهای دیگر تفاوت های جدی دارد و نمونه ای از این مسئله است که مسجد می تواند و باید صرفا کارکرد نمازخانه ای نداشته باشد 

خدمت به مسجد کار انبیای الهی است و نباید کار درجه دوم و سوم تلقی شود. خدمت به مسجد برای هر کسی افتخار است، چرا که کسی وارد مسجد می شود زائر خداست و امتیاز خدمت گزاری به زائر خدا بر کسی پوشیده نیست. خدمت گزاری مسجد متعلق به قشر خاصی نیست و هرکسی می تواند این کار را انجام دهد.در جامعه ما تعدادی از مساجد به عنوان نمونه و شاخص معرفی می شود که یک نمونه آن مسجد صنعتگران واقع در میدان بسیج شهر مشهد است؛ مسجدی که در عین حال که خادم شناخته شده و اسمی ندارد، اما در پاکیزگی زبانزد خاص و عام است و هرکسی که به مسجد می آید با خاطره ای خوش آن را ترک و آرزو می کند نماز دیگری را در این مسجد اقامه کند  .

شاید ذکر این نکات و ریزه کاری های یک مسجد موفق و نمونه بتواند راهگشای دیگر مساجد و امام جماعت آن ها باشد، چرا که مسجد به امام جماعت آن زنده است . صرفه جویی، نبود آبدارخانه در مسجد، حضور همیشگی و پویای امام جماعت، وضعیت مناسب بهداشتی وضوخانه و... هر یک می تواند الگویی برای دیگر مساجد باشد.

امام جماعت این مسجد که ساده و بی ریا ما را پذیرا می شود و با حوصله به سوالاتمان پاسخ می دهد، تمام گوشه و کنار مسجد را نشانمان می دهد و از ساختار وضوخانه مسجد برایمان می گوید که شباهت کمتری به دیگر وضوخانه های مکان های عمومی دارد. نکته جالبی که می گوید میزان صرفه جویی در مصرف آب است که در مقایسه آن با سال گذشته کاهش چشم گیری پیدا کرده است. در بخش ورودی این مسجد نه چندان بزرگ شیشه معمولی نصب شده است. بنا به نظر حاج آقای صرافیان امام جماعت مسجد، مسجدی که وصف آن در قرآن آمده است، باید از بیرون قابل مشاهده باشد و رهگذران نمازگزاران را در حال رکوع و سجود ببینند.

 از ابتدای ورودی مسجد پارچه های سفیدی را روی سنگفرش پاکیزه مسجد می بینی که در واقع هشداری است به نمازگزاران برای توجه به پاکیزگی و نظافت. وی عقیده دارد که مسجد باید از خانه های شخصی خودمان هم تمیزتر باشد امری که برخی کمتر به آن توجه می کنند.مسجد محیط آرامش است و رنگ سفید هم علاوه بر آرامش باعث شادابی و تالیف قلوب نمازگزاران می شود. وی در ادامه به پارچه های سفید مفروش در صحن مسجد اشاره می کند که اگرچه نظافت آن کار پرزحمتی است اما کوچک ترین آلودگی را مشخص می کند و نمازگزاران هنگام رکوع و سجود توجه بیشتری دارند و کمتر متوجه گل و بوته فرش ها می شوند.

او به فرش ها و زیلوهایی که در قدیم برای مساجد استفاده می شد، اشاره می کند که در آن نقش و نگارها کمتر بوده است. این از مهم ترین نکاتی است که متاسفانه امروزه کمتر در مساجد ما مورد توجه قرار می گیرد. از محراب و کاشی کاری آن گرفته تا در و دیوار و لوسترهای مختلفی که به کار می رود، همه به نوعی مسجد را از سادگی و پیراستگی خارج کرده است.

وی در ادامه می افزاید: ما به دنبال تزئین مسجد نیستیم بلکه به دنبال پاکیزگی و سادگی آن می باشیم و به همین منظور پارچه ها، سجاده ها و کیسه ها و کیسه های کفش و....هفتگی و به صورت خودجوش توسط نمازگزاران و خادمان مسجد نظافت می شود. حتی مهرهای نماز نیز توسط افراد به شیوه خاص نظافت می شود تا کوچک ترین آلودگی در مسجد دیده نشود.

در این مسجد نماز مغرب و عشاء در سه نوبت اقامه می شود و حتی اگر نوبت دیگری هم نماز اقامه شود، باز نمازگزاران دیگری حضور خواهند یافت. در طبقه پایین مسجد طلاب به همراه امام جماعت پاسخ گوی مراجعان هستند و تنها چند ساعت محدود از روز را به کارهای شخصی خود اختصاص می دهند.

در طبقات مسجد چه در قسمت آقایان و چه بانوان سر تا سر قفسه های کتاب با موضوعات مختلف قرار گرفته است که بدون هیچ ممانعتی در اختیار نمازگزاران قرار می گیرد. با وجود نبود امکانات پیشرفته کتابداری، طبق گفته امام جماعت مسجد ورودی کتابخانه بیشتر از خروجی کتاب هایی است که باز گردانده نمی شود و این امر باعث تشویق افراد زیادی به وقف کتاب در مسجد صنعتگران شده است.

ویژگی مهم این مسجد برگزاری مستمر حلقه های بحث بعد از نماز مغرب و عشاست؛ طلبه های حاضر در مسجد برای رسیدگی به وضعیت تحصیلی دانش آموزان و کلاس تهذیب نفس حلقه های گفت و گو تشکیل می دهند و در روزهای تعطیل در قالب اردوهای کوهنوردی به تفریح و گشت و گذار می پردازند.

وی می گوید: علت جاذبه نداشتن مسجد برای برخی از جوانان به این دلیل است که برخی مساجد ما مسجد نیست، رستوران یا مهمانخانه است یا شرکت خصوصی که تنها نام مسجد دارد.در همین راستا ما در مسجد صنعتگران آبدارخانه نداریم و معتقدیم غذای روح مردم همانند غذا و خوراک جسمی و البته مهم تر از آن است. مسجد مکانی است که باید به مردم خوراک روح داد و همان طور که می بینید در مسجد امکانات ورزشی و یا نرم افزاری که به عقیده برخی باعث جذب جوانان به مسجد می شود وجود ندارد. تنها کتاب است و در و دیوار ساده و خدمت بی ریا و صادقانه.

رئیس هیئت امنای مسجد صنعتگران در ادامه نیز می گوید: ما در مسجد مراسم عزاداری مرسوم نداریم و تنها مجالس ذکر و یادآوری که عزاداری به معنای واقعی است برگزار می شود. جوانان نیز به خصوص قشر دانشجو حضور فعال دارند. دلیل دیگری که می توان برای کم جاذبه بودن مساجد مطرح کرد، حضور نیافتن امام جماعت است. در بسیاری از موارد ما امام جماعت نداریم بلکه او تابع جمعی از جماعت است یعنی از یک سری افراد خاص حرف شنوی دارد و به نظر دیگران کاری ندارد. امام جماعت باید در همه امور جلودار باشد و در هر کاری که فضیلت می داند پیش قدم باشد

وقتی از وی درباره کارکردهای مسجد می پرسیم، او می گوید: مسجد باید معرفت خیز و بصیرت ساز باشد و به نیازمندی مردم نیز توجه داشته باشد.وقتی ما معارف اسلام را در مساجد ترویج می کنیم، باید از اکرام یتیم، رسیدگی به محرومان، اشتغال زایی و... سخن بگوییم. وقتی این موضوعات مطرح می شود باید خود نیز به آن عمل کنیم. چگونه می توان درباره رسیدگی به امور مساکین سخن بگوییم، اما وقتی مستمندی به مسجد مراجعه می کند او را برانیم.

ما در مسجد با شیوه های خاص درباره وضعیت زندگی افراد تحقیق می کنیم، فرد مطمئنی که مامور به انجام کار شده است، گزارش بررسی خود را می دهد و با همت خیران و نمازگزاران مشکل یک فرد و حتی یک خانواده را برطرف می کنیم و کمتر به یاد دارم که مشکلی مطرح شده باشد و راه حلی پیدا نکرده باشیم.

حتی در مواردی با مخارج شخصی نمازگزاران به فرد معتادی که مخارج ترک اعتیادش را نداشت کمک شد تا علاوه بر ترک اعتیاد بتواند کاری دست و پا کند و امروز زندگی او و خانواده اش قابل مقایسه با قبل نیست. وی از حضور دانشجویان در مسجد صنعتگران می گوید و این که گروه های دانشجویی که پای بندی به ولایت را سرلوحه کار قرار داده اند، پایگاهی در مسجد صنعتگران دارند و کارهای فرهنگی خوبی نیز انجام داده اند 

مسائل و شبهات سیاسی، اخلاقی و اعتقادی نیز در مسجد مطرح و در میان اقشار مختلف مردم به بحث گذاشته می شود.

در انتخابات نیز تریبون مسجد در اختیار مردم قرار می گرفت تا هر کسی نظر موافق یا مخالف خود را بیان کند و در مجموع بدون این که کسی نظری را تایید و یا رد کند مردم به نتیجه گیری می رسیدند. وی به تاریخچه دشمنی با این پایگاه دینی و مردمی اشاره می کند و این که اگر دشمنان دستشان برسد، مساجد را نابود می کنند. وی می گوید: در شرایطی که مساجد ما به طور میانگین تنها 10 درصد کارکرد خود را دارند دشمنان چنین با آن مخالفت و دشمنی می کنند؛ وای به روزی که مسجد با تمام ظرفیت و توان خود کارآیی داشته باشد.

به نقل از روزنامه خراسان