سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیداردوست

سیری در سیره ی نبوی(6)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحق که بعضی از سخنان استاد را باید با آب طلا نوشت از جمله اینها را:

کیفیت استخدام وسیله

استاد می فرمایند که :« انسان باید اولاً در هدفها مسلمان باشد یعنی هدفش مقدس و عالی باشد و ثانیاً باید در استخدام وسیله برای همان هدفها هم واقعاً مسلمان باشد.» لذا به گفته ایشان استفاده از ابزار غلط برای اغراض صالحه ، ناپسند است. و اشاره به کلام جناب علامه طباطبائی می کنند که فرمود:« هرگز انبیاء در سیره و روش خودشان ، برای رسیدن به حق از باطل استفاده نمی کنند ، (بلکه ) برای رسیدن به حق هم از خود حق استفاده می کنند.»

استاد در ادامه متذکر می شوند که « انبیاء برای یک حقیقت و یک امر واقع نشده ، حتی آن دروغ را به صورت تمثیل هم بیان نمی کنند . لذا ما شک نداریم که تمام داستانهای قرآن عین واقعیت است.» این در حالی است که برخی امروزه معتقدند که هدف ،وسیله را مباح می کند!

استاد در این بخش برای پرداختن به مسئله اجتهاد در اسلام ، از باب مقدمه اشاره می کنند که در حدیث هست که اگر اهل بدعت را دیدید که در دین بدعت ایجاد می کنند " فباهتوهم " آنها را مبهوت کنید! باهتوهم از ماده بهت است که در دو مورد به کار می رود ؛ 1- مبهوت کردن ، محکوم کردن و متحیر ساختن و 2- دروغ جعل کردن.

 و در ادامه می فرمایند که « نوآوری در غیر دین عیبی ندارد ... اما نوآوری در دین معنی ندارد چون آورنده دین ،ما نیستیم ،...در دین بدعت حرام است نو استنباط کردن درست است که آن ، نوآوری نیست و اجتهاد یعنی حسن استنباط.» در حدیث هست که اگر کسی به دین اهل بدعت برود ، دین را خراب کرده است . و سپس به بحث باهتوهم اشاره می کنند که «نه فقط برای خودمان نباید دروغ بگوییم که برای دین هم نباید بی دینی کنیم.» چرا که خداوند  در سوره نحل ، آیه 125، می فرماید « أدع الی سبیل ربّک بالحمکة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالّتی هی أحسن» و لذاست که می بینیم در سیره ائمه اطهار که وقتی با دشمن هم روبرو می شدند ، از مکارم اخلاق دست بر نمی داشتند. و حتی در مثل کسوفی که بعد از رحلت فرزند خردسال پیامبر اکرم صلوات اللّه علیه و آله و سلّم یعنی ابراهیم ، اتفاق افتاد و مردم گمان کردند که این حادثه به خاطر مرگ فرزند پیامبر است ، پیامبر نه تنها در این مورد از جهالت مردم استفاده نکرد ، بلکه با سکوت خود هم آنرا تأیید نکرد چرا که آثار حقانیت اسلام به وضوح روشن است و اسلام احتیاج به چنین چیزهایی ندارد. و اینکه همگان را همیشه نمی توان در جهالت نگاه داشت لذا کسی که از جهالت مردم استفاده کند ، در نهایت امر اشتباه خواهد کرد و رسوا می شود. گذشته از اینکه خداوند اجازه چنین کاری را هرگز نمی دهد.و بلکه « حق را با باطل آمیختن ، حق را از میان می برد . وقتی انسان حق را ضمیمه باطل کرد ، حق دیگر نمی ایستد ، خودش می رود . حق تاب اینکه  همراه باطل  باقی بماند را ندارد

ادامه دارد...