سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیداردوست

سیری در سیره نبوی(2)

 

ب) موج اسلامی

 استاد در ابتدای این بخش می فرمایند که «هر حادثه ای در جهان طبیعت موج می آفریند ... اگر این امواج و چین و شکنها نبود راهی برای معرفت نمی بود ... چه جدایی از جنبش و تموج امکان پذیر نیست.». استاد می فرمایند که«  امواج  طبق خاصیت ذاتی خود به محض پیدایش رو به وسعت و گستردگی می روند و فاصله محیط و مرکز را بیشتر می کنند ، از طرف دیگر به هر نسبتی که بر وسعت دایره خود می افزایند ، از قوت و شدت طول آنها کاسته می شود ، تدریجاً ضعیف و ضعیف تر می شوند و طولشان کم و کمتر می شود تا آنکه به نیستی و نابودی  می گرایند.» و به آن موت طبیعی می گویند  و « برخورد امواج با یکدیگر سبب خنثی شدن موج ضعیف تر می گردد . امواج قویتر جلو توسعه امواج ضعیفتر را می گیرند . از این رو ، برخورد با موانع و عوامل قویتر ، عامل دیگری است برای نابود شدن امواج و حوادث و پدیده های جهان » که به آن موت اخترامی می گویند.

استاد بیان می دارندکه برخی از امواج اجتماعی زنده اند و گویی خاصیت نمو و رشد در آنها نهفته است لذا هر چه بر وسعتشان افزوده می شود ، بر قدرت و قوت و طول آنها نیز افزوده می شود . امواج زنده همانهایی اند که از جوهر حیات سر چشمه می گیرند ؛ مسیرشان مسیر حیات و جهتشان رقاء و تکامل است. زنده ترین امواج اجتماعی ، امواج و جنبشهای دینی است.

سپس به آیه 29 سوره مبارکه فتح اشاره می کنند که می فرماید" مثل آنها در انجیل مثل زراعتی است که اول فقط سبزه نازکی از آن از زمین برمی دمد، پس خداوند او را نیرومند سازد آنگاه ستبر می گردد ، سپس روی تنه خود می ایستد ، رشد و نمو سریع و سبزی و خرّمی این زراعت موجب شگفتی همه کشاورزان می شود تا خداوند کافران و بدخواهان را به خشم آورد." و ادامه می دهند که موجهای مخالفی همواره از صدر اسلام تا کنون در برابر موج جنبش اسلامی قد علم کردند که یکی پس از دیگری تاب مقاومت در برابر سر سختی و زنده بودن و پویایی موج اصیل اسلامی را نیاوردند و از بین رفتند. از امواج سیاسی ، نژادی مذهبی صدر اسلام گرفته تا امواج استعمارگرانه غربی در قرن حاضر و ایشان علت این پایداری را در این می دانند که «اسلام از طرفی  پیمان خود را با عقل استوار کرده ، عقل را به عنوان یکی از ارکان اصلی دین پذیرفته و از طرف دیگر ملک و ملکوت ، دنیا و آخرت ، جسم و روح ، ظاهر و باطن ، ماده و معنی را یکجا در نظرگرفته و همه جانبه نگریسته و از هر افراط و تفریطی  دوری جسته است. از اینها گذشته برنامه کامل خود را توسط رهبری شایسته و مجریانی لایق به جهان عرضه کرده است.» 

به گفته ایشان یکی از منابع شناخت اسلام ، سیره اولیاء و پیشوایان اسلام است.و در همین رابطه اشکال وارد می کنند به فهم عمومی از این بیت شعر از مولوی که « کار پاکان را قیاس از خود مگیر» . چرا که در اذهان عمومی برداشتی که از این بیت شعرشده است اینست که بزرگان را مقیاس خودت قرار نده  مثل اینکه می گویند پیامبر کجا و من کجا و لذا راه هر گونه الگو گیری را بر خود می بندند در حالیکه معنای آن این ست که بزرگان را مانند خودت ندان! یعنی تصور نکن که آنها هم همان احساسات و حالاتی را که تو داری دارند. مثل اینکه اگر ما تا کنون یک نماز با حضور قلب نخوانده ایم فکر کنیم که کسی هرگز پیدا نخواهد شد که دو رکعت نماز با حضور قلب خوانده باشد!و لذا در ادامه می فرمایند که اگر قرار بود که پیامبر و اهل بیتش الگو یی برای ما نباشند ، خدا برای بشر ملک می فرستاد که قابل الگو گیری نباشند در حالیکه خداوند پیامبر را که یک انسان کامل است را فرستاد  یعنی کسیکه مشخصات بشریت را دارد اما کمالی ما فوق ملک دارد.